جای دوری نرو؛ شعری از پابلو نرودا
جای دوری نرو
حتی شده برای یک روز
نه نرو
چون
چون
نمی دانم چگونه بگویم اش؟
چون روز بس طولانی ست
و من چگونه تاب آورم چشم به راهِ تو بودن را
با این همه ایستگاهِ خالی
با این همه قطارِ خفته؟
نه نرو
چون اگر بروی
من مست و منگ بر زمین گام می نهم
چون اگر بروی، مدام از خود می پرسم
یعنی می شود که برگردد؟
نکند تنهایم گذاشته تابمیرم؟
پابلو نرودا
مترجم: بابک زمانی