مرور برچسب

فلورا شباویز

داستان کوتاه کاچی نوشتۀ فلورا شباویز

مادر بزرگ می­گفت: «مثل خرِ امامزاده داوود همیشه از رو لبه راه می­ری.» ساق پاهای لاغرم پر از زخم و زیل، از زیر لباس تافته­ ی راه راهِ سفید و آبی و بی­قواره، امروز از همیشه زشت تر بود. شق و رقّی­ی لباس، از صبح که پوشیده بودمش و دنبال نسرین و…
ادامه مطلب ...