آلودگی‌ و تأثیر آن بر ذهن و مغز

تفاوت ذهن و مغز چیست؟ ذهن کارکرد مغز است همان‌طور که لیزر کارکرد آهن است. ذهن ماده نیست اما خاصیت مغز است، منتهی کمی فراتر از آن است برای اینکه با محیط کار دارد. همه چیز داخل جمجمه نیست و ذهن فقط داخل جمجمه نیست. ذهن فرضی نیست. ما یک حافظه هیجانی داریم و میمون هم این رادارد. اما ما می‌توانیم دو هیجان را با هم ترکیب کنیم مثلا عشق و نفرت هیجان‌های مرکب است. انسان به یک سری مسائل بار هیجانی دارد مثلاٌ کاغذ با اسکناس برای او فرق می‌کند.

در سیستم آموزشی تنها تئوری کارکردن درست نیست. بخشی از اطلاعات ما تابو و بخشی ساختگی است. کلام به عنوان یک محرک خودش معنا ندارد و خودش در جست‌وجوی معنا گم می‌شود. زبان خانه هستی است. آموزش باید این را بهتر کند. چیزی که آموزش می‌دهد باید به عمل هم برسد و اتنزاعی نباشد. زبان باید با واقعیت همراه باشد. نباید از واقعیت‌های عینی دور شد تا بعد بتوان انتزاعی، تدریجی و قیاسی کار کرد. آلودگی هوا چه تاثیری بر مغز و اعصاب می‌گذارد؟ آیا تا به‌حال در مواقعی که وارونگی هوا میزان دعواها و جرائم اندازه‌گیری شده که تا افزایش یافته است؟ در ایران چنین تحقیقی انجام نشده اما یکی از همکاران ما در بعضی از چهار راه‌ها کار کرده و بررسی‌هایش نشان می‌دهد که در یک دقیقه تقریبا ۷۰ بوق زده می‌شود. بعدا آلودگی صوتی را در خیلی مکان‌ها اندازه گیری کرده‌اند. درباره آلودگی هوا هم تحقیقات مختصری انجام شده است که می‌توانیم تعمیم دهیم. قبلا سرب و بنزین زیاد بود.

تحقیقی روی کودکان تجریش داشتیم که نشان می‌داد حتی در خون کودکان تجریش سرب دیده شده که شاید ناشی از آلودگی هوا و شاید از سرامیک بوده است. در لندن تحقیقی صورت گرفته که نشان می‌دهد در شهر‌هایی که آلودگی را تجربه کرده‌اند، آلودگی صوتی و به‌خصوص آلودگی هوا وقتی افزایش می‌یابد، بدتر از کلسترول به خون راه می‌یابد و مسلما اگر گردش خون آسیب ببیند سیستم عصبی مختل می‌شود، آستانه جوش آوردن پایین می‌آید، افراد زود عصبانی می‌شوند و از همه مهم‌تر تمرکز و حوصله کم می‌شود و در کل کیفیت زندگی پایین می‌آید. در حقیقت آموزش و پرورش یک هدف دارد. ما یک دنیای درون تنی داریم؛ بدن ماست، یک دنیای برون‌تنی داریم و یک دنیای درون مغزی. اینها با هم در تعامل‌ هستند البته ممکن است با هم در تعارض باشند و بیماری روان تنی ایجاد کند. پس دنیاهای مخصوصی هستند که به هم وصلند. ویژگی‌های ساعت درونی بسیار با‌ اهمیت است و معمولا در زندگی روزمره، به‌خصوص در کلانشهرهایی مثل تهران به آن کمتر توجه می‌کنیم.

با مختل‌شدن این ساعت تمام هورمونها به هم می‌خورد. بر این اساس از نظر بیولوژی اجازه نداریم برای یک نوزاد که رشد طبیعی دارد در شب چراغ روشن کنیم. یک بار روشن شدن چراغ کافی است تا این سیستم به هم بریزد. اجازه نداریم که صدا تولید کنیم. همیشه گفته‌ام که خواب جزو بیت‌المال است، می‌توانیم با پرده‌ای جلوی نور را بگیریم اما تیر آهنی که شبانه در همسایگی می‌اندازند و…، اینها تجاوزی است به سیستم عصبی و در آن اختلال ایجاد می‌کند. آلودگی هوا هم به همین میزان مؤثر است. بدن به وسیله کبد و غیره می‌تواند سنگ‌ها را دفع کند، اما مغز ما کبد ندارد، روده ندارد که مواد زاید را بیرون ببرد، در مغز اتفاق دیگری می‌افتد. ریتم خواب مسأله بیداری و هوشیاری است و می‌دانیم کسانی که خوب می‌خوابند طبیعی است که در روز بعد هوشیاری خیلی بالایی دارند و می‌شود هوشیاری را اندازه گرفت. بیدار بودن مساوی هوشیاربودن نیست و مسأله ما این است که یادگیری وقتی است که ما بیداریم و هوشیار. اگر هوا خوب نباشد،صدا به‌صورت یکنواخت باشد و آرایش اطلاعات محیط خوب نباشد، هوشیاری پایین‌تر می‌آید. تصادفات در این ساعت خیلی بیشتر است. در کارخانه‌ها در این ساعت باید استراحت کنند. بعد ازظهر دوباره هوشیاری پایین می‌آید. این ریتم دائما تکرار می‌شود و باید به آن توجه کرد.

منبع: آرمان

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.