مرور برچسب

هیوا مسیح

شعر قطار، سروده ای از هیوا مسیح

بگو قطار بایستد بگو در ماه ترین ایستگاه زمین بماند بماند سوت بکشد، بماند دیر برود بماند سوت بکشد، برود دور شود بگو قطار بایستد دارم آرزو می کنم می خواهم از همین بین راه از همین جای هیچ کس نیست کمی از کناره ی دنیا راه بروم از جاده…
ادامه مطلب ...