مرور برچسب

یغما گلرویی

از خانه بیرون بیا، شعری از یغما گلرویی

از خانه بیرون بیا تا زیبا شود این شهر، تا درخت‌های دودگرفته‌ی خیابانِ پهلوی سابق دوباره جوانه بزنند و جوی‌های لب‌ریز بطری‌های خالی آب معدنی از نو طعمِ شیرین آبِ قنات را تجربه کنند ! تا آبی شود این آسمانِ خاکستری و تابلوهای نمایش‌گرِ…
ادامه مطلب ...

هنگام نوشتن نام تو؛ شعری از یغما گلرویی

دستم نه اما دلم به هنگام نوشتن ِ نام ِ تو می لرزد نمی دانم چرا وقتی به عکس ِ سیاه و سفید این قاب ِ طاقچه نشین نگاه می کنم پرده ی لرزانی از باران و نمک چهره ی تو را هاشور می زند هم‌خانه ها می پرسند این عکس کوچک ِ کدام کبوتر است که…
ادامه مطلب ...

حس تاریخ؛ ترانه ای از یغما گلرویی

تمامِ حس تاریخو توی برق چشات داری شبیهِ دخترک های رو قلیون های قاجاری. شکوهِ دوره ی "ماد"ی، غمِ تاراجِ "تیمور"ی چه قدر نزدیکِ نزدیکی، چه قدر از دیگرون دوری. شبیه بوی بارون تو غروب"تخت جمشید"ی یه خورشیدی که از مغرب به این…
ادامه مطلب ...