راهکارهایی برای پدران و مادران ناتنی
در دنیای امروز و با پیشرفت آگاهی دیگر کسی به افسانههایی همچون بدجنس بودن نامادریها و ناپدریها باور ندارد، با وجود این ازدواج با اشخاصی که صاحب فرزند هستند همچنان مرارتهای خودش را دارد. اولین مشکلی که احتمال بروز آن زیاد است به عدم پذیرش کودکی که قرار است صاحب پدر یا مادر تازه شود، بازمیگردد. این کودکان چه آنها که فرزند طلاق هستند و چه آنها که یکی از والدین خود را بر اثر حادثهای از دست دادهاند، همیشه در رویای بازگشت والدین خود به سر میبرند و با ازدواج مجدد پدر یا مادرشان این رویا به پایان میرسد. این کودکان اغلب اندوه شدیدی را تجربه میکنند. در این موارد به شخصی که در جایگاه ناپدری با نامادری قرار میگیرد در حالی که ممکن است درباره رفتار بچهها چیزی نداند، مسئولیت سنگینی واگذار میشود. اغلب این افراد در ابتدای راه تصمیم میگیرند تصویر خوشایندی از خودشان در ذهن کودک حک کنند، ولی ممکن است دیری نگذرد که در برابر محبتهای بیدریغ خود با کودکی لجوج و حساس مواجه شوند. گاه شاهد بودیم که هرچه سعی ناپدری یا نامادری در برقرار کردن ارتباط با فرزند ناتنی بیشتر میشود مقاومت این کودکان در رد آن نیز افزایش پیدا میکند و این رفتارهای آزاردهنده صبر ناپدری یا نامادری را لبریز میکند. مهمترین توصیه به این اشخاص آن است که زمانی که تصمیم به چنین ازدواجی میگیرند، پیش از شروع زندگی خود را برای نقش تازهای که قرار است بپذیرند، آماده کنند. رسیدن به چنین آمادگیای بهتنهایی محقق نمیشود و نیاز به راهنماییها و مشاورههای بسیار دارد.
باید بدانید که بهترین سن برای شکلگیری پیوند عاطفی میان شما و کودک همسرتان بین ۱۸ماهگی تا ۴سالگی است. در این صورت تا حدودی میتوان اطمینان داشت که رابطه موثری میان شما و فرزند ناتنیتان برقرار شود. شاید شما پیوند خونی و عاطفی نداشته باشید، ولی این امکان وجود دارد که برای شناخت همدیگر گام به گام پیش بروید. البته که این کار نیاز به زمان و تلاش بسیار و صبروپختگی دارد. در ابتدا برای اینکه احساس قربانی شدن نداشته باشید سعی کنید مسائل را شخصی نکنید و از دریچه چشم کودک به مسائل نگاه کنید. همانطور که میدانید بچهها شانس انتخاب والدینشان را ندارند و در نتیجه نداشتن خانواده یکپارچه و گاه از دست دادن یکی از والدین و ازدواج مجدد دیگری تحت فشار عاطفی فراوانی هستند. در این موارد بد نیست کمی عقب بکشید و به او فرصت دهید تا خودش را با شرایط جدید وفق دهد. به یاد داشته باشید این وظیفه شماست که یک رابطه خوب با فرزند ناتنیتان برقرار کنید نه وظیفه او، چون این شما بودید که خواستار پذیرش این مسئولیت شدید. شما هر چقدر عالی و دوستداشتنی باشید، نمیتوانید جای پدر یا مادر او را در قلبش پر کنید، پس هیچگاه وارد رقابت با پدر یا مادری که جایگزینش شدید نشوید. مهمترین نکتهای که باید بپذیرید این است که همسر سابق همسر فعلی شما تا ابد بخشی از زندگی شما خواهد بود. توقع نداشته باشید که فرزند ناتنیتان شما را پدر یا مادر خطاب کند. به او بگویید: «خودت فکر کن و در این مورد تصمیم بگیر که مرا با اسم کوچیکم صدا کنی یا به من مامان یا بابا بگویی.» به او بگویید: «نیاز نیست مرا دوست داشته باشی، اما باید نسبت به من مودب باشی» درباره قوانینی که با همسرتان برای خانه وضع کردهاید بدانید که چون بچهها قدرت پردازش کمتری نسبت به بزرگترها دارند، با یک بار توضیح دادن متوجه واقعه نمیشوند. قوانین را چندین بار برای آنها توضیح دهید. در مسائل تربیتی فقط نظرتان را به والد اصلی اطلاع دهید و اعمالش را به او واگذار کنید. در پایان نیز وقتی فرزند ناتنیتان درباره پدر یا مادرش با شما حرف میزند بدون احساس حسادت با همدلی و بدون قضاوت با او رفتار کنید. به حرفهایش گوش کنید و اجازه دهید درباره احساسات و عواطفش صحبت کند. منطقی، جدی و دلگرمکننده به فرزند ناتنیتان نشان دهید که هر زمان نیاز داشته باشد میتواند به شما تکیه کند.
رنگینه تسلیمی؛ روانشناس