ضیافت بی خوابی؛ ترانه ای از شهیار قنبری

پرم از خواب ندیده
باغی از شعر رسیده
سردم از آه کشیده
رازی از پرده پریده
رمه ای از خود رمیده
تشنه ی شیر سپیده

مستم از بغض رفاقت
تردم از عطر سخاوت
تندم از بغض ترانه
سرخم از شوق ضیافت
رودی از موج جماعت
خنده یی تا بی نهایت

همه ام زخم همیشه
برجی از سنگم و شیشه
پرم از کاخ شکسته
تیشه ام تیشه به ریشه
موجم از اوج پرستو
داغم از چراع جادو
پرم از دیو و پریچه
پرم از کمند گیسو

پرم و چه خالی از تو
پرو خالی هر دو هر دو
همه یی بی همه ی تو
پر شو از این همه پر شو

زیر این آوار آواز
رو به این تالار بی ساز
پای این درگاه بی در
بسته ی من باش و دلباز
تشنه یی آبی ترین باش
خسته از خواب زمین باش
تازه شو از حس بودن
نازنین تو این چنین باش….

شهیار قنبری

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.