بیش از عشق بر تو عاشقم؛ شعری از سوزان پولیس شوتز

ناممکن است که احساس خود را نسبت به تو
با واژه ها بیان کنم
اینها سرشارترین احساساتی هستند که تاکنون داشته ام
با این همه
هنگامی که می خواهم اینها را به تو بگویم و یا بنویسم
واژه ها حتی نمی توانند ذره ای از ژرفای احساساتم را بیان کنند
گرچه نمی توانم جوهر این احساسات شگفت انگیز را بیان کنم
می توانم بگویم آن گاه که با توام چه احساسی دارم
آن گاه که با توام
احساس پرنده ای را دارم که آزاد و رها در آسمان آبی پرواز می کند
آن گاه که با توام

چو گلی هستم که گلبرگ های زندگی را شکوفا می کند
آن گاه که با توام
چون امواج دریا هستم
که توفنده و سرکش بر ساحل می کوبند
آن گاه که با توام
رنگین کمانی پس از توفانم
که پرغرور رنگ هایش را نشان می دهد
آن گاه که با توام
گویی هر آنچه که زیباست ما را در برگرفته است
اینها تنها ذره ای ناچیز از احساس والای با تو بودن است
شاید واژه عشق را ساخته اند
تا احساسی چنین عمیق و هزار سو را بیان کند
اما باز هم این واژه کافی نیست
با این همه چون هنوز بهترین است
بگذار بگویم و باز بگویم که
بیش از عشق بر تو عاشقم

سوزان پولیس شوتز

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید

نظرات بسته شده است.