شعر به خواب رفته ام از لورکا سبیتی حیدر
به خواب رفته ام
و درخوابم تو را درون یک باغ متروک دیدم
باغی که درختانش من بودند
آویزان با موهای ریخته روی شانه هایم
با چشمان سیاهی که شکوفه داده بودند اشکهایش
تو دور این درختان می گردیدی
لمس می کردی ساقه ها شان را
ریشه هایش را آبیاری می کردی
و شکوفه هایش را بوسه می زدی
حالا که هزاران از عمر این درختان گذشته است
تبری برداشته ای
که ساقه ها را بزنی
حالا که هزاران سال گذشته است
من ازخواب بیدارشدم
تبر به دست گرفته ام برای تو
اما تو دیگر نیستی
کاش دوباره به خواب می رفتم
لورکا سبیتی حیدر
مترجم: بابک شاکر