تو را دوست میدارم شعری از پل الوار
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست میدارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست میدارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست میدارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست میدارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست میدارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست میدارم
برای پشت کردن به آرزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست میدارم
تو را برای دوست داشتن دوست میدارم
تو را به خاطر بوی لاله های وحشی
به خاطر گونه ی زرین آفتاب گردان
تو را به خاطر دوست داشتن دوست میدارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست میدارم
تو را برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شیرین خا طره ها دوست میدارم
تو را به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست میدارم
اندازه قطرات باران، اندازه ی ستاره های آسمان دوست میدارم
تو را به اندازه خودت، اندازه آن قلب پاکت دوست میدارم
تو را برای دوست داشتن دوست میدارم
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام… دوست میدارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام… دوست میدارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و
برای نخستین گناه…
تو را به خاطر دوست داشتن… دوست میدارم
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمیدارم… دوست میدارم
پل الوار