من به تنهایی خود می‌مانم شعری از حمید مصدق

حمید مصدق شاعر و حقوقدان ایرانی است، اشعار وی‌ علاوه بر جنبه عاشقانه، جهت گیری سیاسی نیز دارد و مشهورترین اثر وی مجموعه «آبی، سیاه، خاکستری» است.

من به درماندگی صخره و سنگ
من به آوارگی ابر ونسیم
من به سرگشتگی ‌آهوی دشت
من به تنهایی خود می مانم
من در این شب که بلند است به اندازه حسرت زدگی
گیسوان تو به یادم می آید
من در این شب که بلند است به اندازه حسرت زدگی
شعر چشمان تو را می خوانم
چشم تو چشمه شوق
چشم تو ژرفترین راز وجود
برگ بید است که با زمزمه جاری باد
تن به وارستن عمر ابدی می سپرد

تو تماشا کن
که بهار دیگر
پاورچین پاورچین
از دل تاریکی می گذر
و تو در خوابی
و پرستوها خوابند
و تو می اندیشی
به بهار دیگر
و به یاری دیگر
نه بهاری
و نه یاری دیگر
حیف
اما من و تو
دور از هم می پوسیم
غمم از وحشت پوسیدن نیست
غمم از زیستن بی تو دراین لحظه پر دلهره است
دیگر از من تا خاک شدن راهی نیست
از سر این بام
این صحرا این دریا
پر خواهم زد خواهم مرد
غم تو این غم شیرین را
با خود خواهم برد

حمید مصدق

اشعار دیگری از حمید مصدق:
من اگر ما نشوم تنهایم شعری از حمید مصدق

شعر “سیب” از حمید مصدق و پاسخ فروغ فرخزاد به آن!

من کاشف اصالت زیبایی توام؛ شعری از حمید مصدق

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.