پیمانه عمر؛ شعری از شهرام خسروی
قلب تو بلرزد به تنت وقت تکانم
چشمت نبود مخفی از این تیرو کمانم
پیمانه عمرم شده پُر از مِی چَشمت
در ظاهر اگر پیر ولی همچو جوانم
در کعبه عشاق دلت همچو پَر کاه
چرخد به طواف منو بیند هیجانم
عاشق صفت روی تو بودم شب مهتاب
عشق تو شد از…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...