آیا عاشق شدن گناه است؟

عشق به جنس مخالف تا هنگامی که در حد احساس قلبی است و منجر به ابراز و روابط نامشروع نشده است، از نظر اسلام حرام نیست، اما با دو مشکل مواجه است:
اولاً اشتغال قلبی، آن هم در حد عشق و علاقه مفرط، باعث سرگرمی فکر و هزینه شدن بسیاری از نیرو و سرمایه مادی و معنوی برای آن می شود که غالباً بی ثمر و حتی مخرب است.

دوم: با توجه به این که چنین عشقی برخاسته از طوفان غریزه جنسی است، به طور طبیعی و غالباً، پس از اظهار عشق، روابط دیگری شکل می‌گیرد که خارج از حدود شرع و قانون و هنجارهای اجتماعی و… است. متأسفانه چنین عشق و علاقه های از مسیر معیّن، خارج می‌گردد و مراحل بعدی قابل کنترل نیست.
مانند گفته مولانا:
عشق ها کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود.

بسیاری از دوستی‌های دختران و پسران در جامعه ما، دارای کارکرد روانی اجتماعی است، یعنی دختران و پسرانی که برای خود دوستی انتخاب می‌کنند، به دنبال یافتن یک پایگاه روانی و اجتماعی مطمئن هستند، ولی با این کارکرد نمی‌توان استمرار دوستی‌ها را تضمین کرد. اطمینان خاطری که دختران و پسران از طریق برقراری دوستی بین خود، جستجو می‌کنند، زیاد طول نمی‌کشد و آنان پی می‌برند که این اطمینان خاطر، به قیمت از دست دادن بسیاری از اطمینان خاطرهای دیگر به دست آمده است.(۱)

بنابراین عشق و علاقه مندی شدید به یک شخص، فکر و ذهن انسان را به خود مشغول کرده، ممکن است به صورت های مختلف مانند افت تحصیلی، پریشانی خیال و فکر و انجام گناه و از دست دادن سرمایه اصیل پاکدامنی منجر شود. در ضمن فکر و ذهن انسان را از یاد خداوند باز می دارد.
نکته مهم دیگری که باید در روابط دختر و پسر و تداوم عشق و عاشقی میان آنان مورد نظر قرار گیرد، این است: بر فرض این که عاشق شدن متضمن هیچ گناهی نباشد (که معمولاً چنین نیست)، از آن جایی که این گونه عشق‌ها از حالت سلامت که حاصل معرفت است، جدا گشته و به صورت مرضی (افسردگی، اضطراب، وسواس و. . . ) درمی‌آید. از طرفی انگیزه‌های ناهشیار جنسی نیز سهم به سزایی در تداوم این گونه علایق بی‌مبنا دارد ، از نظر روانشناختی دارای پیامدهای بسیار منفی است که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود:
۱- دختر به دلایل گوناگون فقط به یک چیز فکر کند و آن هم وصال پسر و به عکس. علاقه افراطی آنان را از دیدن همه مسایل پیرامونی خود باز می‌دارد و اشتغال ذهنی هیچ گاه آنان را رها نمی سازد.

۲- دختر و پسر در گرداب عاطفی غوطه‌ورتر می گردند، به گونه ای که حتی خواب و خوراک را از یاد می برند، در نتیجه قوای جسمانی آن ها تحلیل می رود. این همه در صورتی است که عشق دو طرفه باشد.

۳- وقتی عشق آمد، عاشق کم کم از عملکرد سابق خود در زمینه تحصیل، روابط خانوادگی، روابط با همسالان و تمرکز بر امور اساسی زندگی فاصله می‌گیرد. به کاهش عملکرد در زندگی روزمره دچار می‌‌گردد. در این بین به بهانه وصال به صورت انفجاری به انجام فعالیت‌های ویژه می‌پردازد.

۴- ماهیت عشق بسیار پیچیده است. اگر باعث کاهش عملکرد قابل توجهی در فرد گردد، رنگ و بوی اختلال نیز به خود می‌گیرد. در برخی علاقه‌های افراطی که فرد را برای مدت طولانی از روند زندگی روزمره‌اش جدا می‌گردد، رگه‌هایی از افسردگی، اضطراب بالا و همچنین رفتار وسواسی و… مشاهده می‌شود.

۵- اضطراب طرد و جدایی، طرفین را فرا می‌گیرد و ترس لو رفتن رابطه لحظه‌ای آنان را رها نمی‌کند.

۶- دو طرف به ماسک‌هایی زیبا برای خوب نشان دادن خود مجهز می‌گردند. در هاله‌ای از شیدایی به وعده‌های سر خرمن می‌پردازند.

۷- بسیاری از پسران به دلایل متعددی پس از مدتی از ازدواج با دختر معشوق طفره می‌روند. طبق برخی آمارها ۹۵/۰ این گونه روابط خارج از چارچوب، به ازدواج ختم نمی‌گردد.

۸- یکی از فرجام های روابط دختر و پسر و عشق و عشقبازی های آنان این است که دختر به دلیل افت معنوی و تحصیلی به اجبار به کارهای روی می آورد که به هیچ وجه تصور آن را از ابتدا نمی‌کرد.

۹- این گونه ارتباط‌ها هرچند در ابتدا بسیار دل‌انگیز است، ولی در ادامه به جنگی فرسایشی مبدل می‌گردند، آری داستان عشق آغازی دل‌انگیز و پایانی بس غم‌انگیز دارد، چنان که امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: اوّل الشهوه طرب و آخرها عطب (۲).
البته شکی نیست در این میان استثناهایی وجود دارد، ولی نمی‌توان فرصت یک بار زندگی کردن در دنیا را به استثناها واگذار کرد.

۱۰- نگاه دختر و پسر به هم، آتش شهوت را در دل شعله ور می کند، زمینه را برای فتنه انگیزی شیطان فراهم می سازد. امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: النَّظْرَهُ بَعْدَ النَّظْرَهِ تَزْرَعُ فِی الْقَلْبِ الشَّهْوَهَ وَ کَفَى بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَهً؛(۳)
نگاه بعد از نگاه (به نامحرم ) بذر شهوت را در دل کشت می کند، همین برای منحرف ساختن فرد و کشاندنش به سمت فتنه و فساد کافی است.

۱۱- دیگر کسی را یارای بازداری ایشان نیست. گناه یا غیر گناه بودن این رابطه برای آنان بی‌معنا می‌گردد. زیرا عشق و شهوت نظام و پیوستگی عقل را مختل می کند و آن را از شکوفایی و بهره دهی می اندازد. (۴)

۱۲- روابط پسر و دختر باعث می شود عشق مجازی جایگزین عشق حقیقی گردد. آن موقع دیگر طرف عشق مجازی او می شود خدای او. از خدای جهان آفرین درخواستی جز وصال و رسیدن به معشوق خود را ندارد. ارتباط و عبادتش، راز و نیازش، اشک و گریه اش، نماز و روزه اش و… برای این است که خدا او را به معشوقش برساند. به همین دلیل است که سر انجام عشق و عشقبازی بسیاری از دخترها و پسرهایی که به خواسته های شان نمی رسند، به ضعف و سستی در ایمان و عقیده کشیده می شود. پایبندی به احکام و مقررات دینی را رها می کنند. نمره شان در امتحان و آزمایش های خدا تک و مردودی است، زیرا پسران و دختران در ارتباط گناه‌آلود به خطوط قرمز الهی یکی پس از دیگری وارد می‌شوند. هر کدام را به بهانه‌ای توجیه می‌نمایند.

پی نوشت ها:
۱. دکتر احمدی، روابط دختر و پسر در ایران، ص ۱۱۸.۲.
۲. معجم الفاظ غررالحکم، ص ۵۶۳.
۳. من‏لایحضره‏الفقیه، ج۴، ص۱۸.
۴. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۷، ص۲۰۰.

منبع: سایت پاسخگو

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

3 نظرات
  1. پریا می‌گوید

    ممنون از مطلبتون،خیلی خوب بود برای من

  2. عباس می‌گوید

    خدایی عشق نابود کننده است.خوشبحال کسایی که عاشق نیستند.یا مثله من فرد مورد علاقشون تو دبیرستان ازدواج نکرده

  3. عباس می‌گوید

    ممنونم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.