شعر کودکانه آینه سرودۀ مصطفی رحماندوست
من با تو، تو با من
میبینم، میبینی
خوشحالم، خوشحالی
غمگینم، غمگینی
چشمم را میبندم
چشمت را میبندی
هاهاها میخندم
هاهاها میخندی
میخوابم، میخوابی
مینوشم، مینوشی
گاهی که چیزی را
میپوشم، میپوشی
آئینه من رفتم
اما تو میمانی
زیرا من جان دارم
اما تو بی جانی
اشعار شاعر بزرگ ایران آقای رحماندوست که در بر گفته از حس وشور بچگی است و زمینه های زیبایی را از دوران کودکی در اذهان به ماندگار خواهد گذاشت..
به امید موفقیت
باسپاس