آشنایی با اقدامات قانونی برای تغییر نام

نام، اولین برچسبی است که هنگام ورود به دنیا رویمان می‌خورد.برچسبی که همیشه شبیه اعتقاداتی است که والدینمان هنگام تولدمان دارند. در حقیقت در فرهنگ ما نوزادان شبیه بیانیه‌ای هستند که خانواده‌ها هنگام تولد برای دیگران صادر می‌کنند تا با هر بار صدا کردن فرزندشان به در و همسایه و غریبه‌ها اعلام کنند که ما فلان ایده‌آل‌ها را داریم یا به فلان باور معتقدیم یا مثلاً هر چه پدر بزرگمان بگوید همان است و… اما چیزی که در این میان به دست فراموشی سپرده می‌شود این حقیقت است که فرزند ما کسی جز خودماست کسی که فردای روزگار ممکن است به این‌که عقاید ما را نمایندگی کند اعتقادی نداشته باشد و حتی از آن بیزار باشد.

از معدود دفعاتی است که موکلم تا این حد جوان است. شکل و شمایل نوجوان‌های امروزی را دارد همان قدر شلوغ پلوغ و هیجان زده تازه از شر دبیرستان خلاص شده و می‌رود که با ورود به دانشگاه آینده‌اش را بسازد و در زندگی هیچ غمی ندارد. پدر و مادرش او را دوست دارند و اوهم جانش برای آنها می‌رود. اما علت آمدنش به دفتر وکالت چیزی است که شاید برای بزرگتر‌ها خیلی توجیهی نداشته باشد علتش نامی است که از روز تولد بر او گذارده شده. نامی که خودش می‌گوید داغی بر پیشانیش است. نامی که لحظه شماری کرده تا هجده ساله شود و از آن خلاص شود. نامی که تصمیم دارد هر طور شده و به هر قیمتی آن را با خود به دانشگاه نبرد…

من قمری نیستم
«گویا پدر بزرگم خدا بیامرز پیش از تولد من دو تا قمری داشته که بشدت بهشان علاقه‌مند بوده است از قضا پیش از تولد من یکیشان می‌میرد و دیگری هم درست در زمان تولد من بخت برگشته دار فانی را وداع می‌گوید. این می‌شود که زمان تولد من پدر بزرگم که بزرگ خاندان بوده و حرفش همیشه حرف بوده پا را توی یک کفش می‌کند که الا و بلا اسم این دختر را باید قمری بگذارید. خلاصه آن زمان مادرم هرچه خودش را می‌کشد که بابا قمری اسم مادر بزرگ‌هاست و چه ربطی به نوزاد طفلی من دارد و این بچه فردا با این اسم چطور سرش را توی جامعه بلند کند پدرم به خرجش نمی‌رود و می‌گوید حرف آقا جانم رد خور ندارد و.. خلاصه این‌که اسم من را می‌گذارند قمری البته مادرم عملاً همیشه مرا سارا صدا کرد و به تبع آن بقیه نیز سارا صدایم کردند. در حقیقت بار اول با این حقیقت تلخ درمدرسه رو به رو شدم. زمانی که معلم توی کلاس صدایم کرد قمری قنبری که باعث خنده همه کلاس از جمله خودم شد البته بعد این خنده برایم زهر شد چون فهمیدم قمری خودم هستم.»

با قمری هیچ جا نمی‌روم
قمری بزرگترین مشکل ساراست. «شاید به نظرتان مسخره بیاید ولی واقعاً احساس می‌کنم چند شخصیت دارم. احساس می‌کنم یک آدم غریبه به نام قمری که هیچ سنخیتی با من ندارد همیشه با من است. هر جا که می‌خواهم خیلی خوشحال باشم و به آینده امیدوار باشم. هر وقت می‌خواهم برای روزهای پیش رو نقشه‌ای بکشم قمری درونم به سراغم می‌آید و می‌گوید با من چه می‌خواهی بکنی؟ تا این‌که یکی از دوستانم شما را به من معرفی کرد. گفت امکان دارد بتوانم رسماً نامم را در شناسنامه عوض کنم و از دست این دوگانگی خلاص شوم. خواستم ببینم چنین چیزی حقیقت دارد؟ امکان تغییر نامم هست؟» برایش توضیح می‌دهم که بله من خودم تا به حال چندین نام را که در ظاهر تغییر دادنشان بسیار مشکل بوده تغییر داده‌ام. دلیل اصلی آن هم انعطافی است که قضات و مراجع قضایی نسبت به این امر از خودشان نشان می‌دهند… البته خیلی هم بستگی به شانس دارد که قاضی تصمیم گیرنده چه طرز فکری دارد اما در بیشتر مواقع قضات حق انتخاب نام را به عنوان یکی از اولین حقوق هر فرد پذیرفته‌اند…

قانون و تغییر نام
جالب است بدانید که تغییر نام درقانون ما چیز عجیب و غریبی نیست و در ماده ۲۰ قانون ثبت احوال موارد آن پیش‌بینی شده است، ماده ۲۰ قانون ثبت احوال در خصوص نام‌گذاری و تغییر نام می‌گوید:
انتخاب نام با اعلام کننده است، برای نام‌گذاری یک نام ساده یا مرکب حسین، محمد مهدی و مانند آن که عرفاً یک نام محسوب می‌شود انتخاب خواهد شد.
تبصره ۱: انتخاب نام‌هایی که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی می‌گردد و همچنین عناوین و القاب و نام‌های زننده و مستهجن یا نامتناسب با جنس ممنوع است.
تبصره ۲: تشخیص نام‌های ممنوع با شورایعالی ثبت احوال می‌باشد و این شورا نمونه‌های آن را تعیین و به سازمان اعلام می‌کند.
تبصره ۳:‌ تغییر نام در مورد اقلیت‌های دینی شناخته شده در قانون اساسی تابع زبان و فرهنگ دینی آنان است.
تبصره ۵:‌ ذکر سیادت در اسناد سجلی ساداتی که سیادت آنان در اسناد سجلی پدر و یا جد پدری مندرج باشد و یا سیادت آنان با دلایل شرعی ثابت گردد الزامی است، مگر کسانی که خود را سید ندانند و یا عدم سیادت آنان شرعاً احراز شود.
همچنین به موجب ماده ۲۰ قانون ثبت احوال و تبصره‌های آن انتخاب نام‌های زیر ممنوع و دارندگان آنها می‌توانند با رعایت مقررات مربوطه نسبت به تغییر آن اقدام نمایند.
نام‌هایی که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی می‌گردد مانند: عبدالات، عبدالعزی (لات و عزی نام دو بت درمکه معظمه دوران قبل از اسلام است)
القاب اعم از ساده و مرکب مانند: ملک‌الدوله، خان، یا شوکت‌الملک، حاجیه‌سلطان و سلطانعلی و …..
اسامی زننده و مستهجن – زننده و مستهجن آندسته از نام‌هایی است که بر حسب زمان، مکان یا مورد به دلایل و جهات زیر برای دارنده آن زننده و مستهجن باشد و مراتب به تأیید شورایعالی برسد.
نام‌هایی که معرف صفات مذموم و مغایر با ارزش‌های والای انسانی است مانند: گرگ، قوچی و ….
نام‌هایی که با عرف و فرهنگ غالب و مقدسات مذهبی مردم مغایر باشد…مانند لات، خونریز، چنگیز و شاهدوست
نام‌هایی که موجبات اشاعه و ترویج فرهنگ بیگانه گردد مانند: وانوشکا، ژاکاردو و ….
نام‌هایی که موجب تحقیر اشخاص بوده و یا معنای لغوی آن در جامعه قابل پذیرش نباشد مانند: صدتومانی، گت آقا، کنیز، گداو…
اسامی نامتناسب با جنس مانند: ماشاءاله برای اناث و یا انتخاب نام اشرف و یا اکرم برای افراد ذکور
حذف کلمات زائد و غیر ضروری در نام اشخاص مانند: قلی، غلام، گرگ، ذولف، قوچ، آقاخانم، خان، میرزا، بیگ، بیگم، کربلایی، مشهدی و …
تصحیح اشتباهات املایی در نام اشخاص که به دلیل عدم آشنایی مأمور با لهجه‌ها و الفاظ و معانی محلی و یا ناشی از تلفظ اظهارکننده پیش آمده مانند: زهراب به سهراب و یا منیجه به منیژه و….
هم نام بودن فرزند با پدر و یا مادر در یک خانواده
هم نام بودن برادران و یا خواهران در یک خانواده
تغییر نام‌ها از صورت عربی رسم‌الخط به شکل فارسی از قبیل رحمن به رحمان، اسمعیل به اسماعیل و اسحق به اسحاق
تغییر نام کسانی‌که با تأیید مراجع ذیصلاح به دین مبین اسلام مشرف می‌شوند.
تغییر نام کسانی‌که نام آنها اسامی ایام هفته باشد.
تغییر نام کسانی‌که تغییر جنسیت داده و دادگاه صالحه حکم به تغییر نوع جنس در اسناد سجلی و شناسنامه آنان صادر نموده است.
پیشوند «عبد» خاص اسامی و صفات ذات پروردگار است و در سایر موارد متقاضی می‌تواند تقاضای حذف آن‌را بنماید.
تغییر نام کسانی‌که دارای اسامی مستعار نیز می‌باشند مثل حسین (کامبیز) یا معصومه (سوسن) و …..
اشخاص ۱۸ سال به بالا
افراد کمتر از ۱۸ سال که دارای حکم رشد باشند
پدر یا جد پدری با ارائه شناسنامه خود جهت فرزندان کمتر از ۱۸ سال
سرپرست قانونی (قیم، امین، وصی) برای افراد صغیر و محجور با ارائه مدارک مستند که سمت او احراز شده باشد

اقدام قانونی برای تغییر نام
«پدر بزرگم خدا بیامرز مرد بسیار خوب و با محبتی بود. مرا هم بسیار دوست داشت. وقتی من چهار پنج ساله بودم از دنیا رفت. بنده خدا فکرش را هم نمی‌کرد که دارد کار بدی می‌کند و من نوه‌اش باید عمری برای خلاصی از نامی که برایم به یادگار گذاشته توی دادگاه‌ها بدوم. البته من پدربزرگم را مقصر نمی‌دانم مشکل از پدرم بوده که حرف غیر منطقی پدربزرگم را بی‌چون و چرا اجرا کرده است.» برای سارا توضیح می‌دهم که شاید نیاز به دوندگی زیاد نباشد: «برای تغییر دادن نام دو نوع راهکار وجود دارد: دادن دادخواست قانونی که منجر به گرفتن حکم دادگاه می‌شود سپس مراجعه به ثبت احوال برای اعمال حکم دادگاه و روش دیگرمراجعه مستقیم به ثبت احوال. در صورتی که علت تغییر نام شما یکی از موارد مندرج در قانون است کار شما آسانتر است و با ارائه دلایل و مدارک کافی به قاضی دادگاه می‌توانید حکم دادگاه را به نفع خودتان بگیرید. اما اگر نام شما جزو موارد بالا نیست باید بتوانید به دادگاه ثابت کنید که نام شما، شما را دچار سختی و عسر و حرج کرده است. مثلاً در مورد وضعیت سارا این‌که اسمی که به آن شناخته شده یا مشهور شده ساراست و از کودکی او را به این نام شناخته‌اند و نام قمری برایش بیگانه است و استفاده از این نام باعث سختی و عسر و حرج وی می‌باشد. سارا برای اثبات چنین ادعایی نیاز به شهادت شهود دارد. این‌که عده‌ای از کسانی که سارا را از بچگی می‌شناختند شهادت بدهند که او را به این نام می‌شناسند و نام واقعی او در حقیقت ساراست.»

مراجعه به ثبت احوال
اما راه دوم که برای سارا کوتاه‌تر است راه مراجعه به اداره ثبت احوال است: «برای تغییر نام کلیه ادارات ثبت احوال سراسر کشور آمادگی دریافت مدارک تغییر نام شما را در ساعات و ایام اداری دارند. برای اقدام تغییر نام از طریق اداره ثبت احوال باید به ثبت احوال محل صدور شناسنامه‌مان مراجعه کنیم. البته تنظیم و تسلیم درخواست تغییر نام در غیر از محل صدور شناسنامه بلامانع است که در این گونه موارد پس از پذیرش درخواست و ارسال آن به اداره ذیربط (محل صدور شناسنامه) و طرح در هیأت حل اختلاف اقدام لازم معمول و نتیجه جهت اطلاع متقاضی به اداره ارسال کننده اعلام خواهد شد.

درخواست تغییر نام می‌بایست در هیأت حل اختلاف اداره ذیربط (محل صدور شناسنامه) مطرح بشود و نسبت به آن با رعایت قوانین و مقررات مربوطه تصمیم‌گیری گردد. برای همین هم موافقت با تغییر نام مورد درخواست بستگی به رأی صادره از سوی هیأت حل اختلاف خواهد بود. پس از صدور رأی هیأت حل اختلاف اتفاقات زیر خواهد افتاد: در صورتی که رأی صادره موافق خواسته درخواست کننده صادر شده باشد پس از این‌که متقاضی آن را دید تقاضای اجرا نسبت به تعویض شناسنامه با نام جدید اقدام خواهد شد.

اما اگر خدای نکرده رأی صادره علیه (مخالف) خواسته درخواست کننده صادر شده باشد متقاضی پس از رؤیت آن در صورت تمایل می‌تواند به استناد ماده ۴ قانون ثبت احوال ظرف مهلت مقرر (۱۰ روز از تاریخ ابلاغ) نسبت به تصمیم متخذه به دادگاه صالح اعتراض کند. نکته مهم اینجاست که خود ثبت احوال‌ها اصولاً لیستی دارند که در آن اسامی قابل تغییر ذکر شده است. اگر اسم شما در این لیست باشد کارتان بسیار ساده‌تر خواهد بود. هم‌اکنون تقاضای تغییر نام در کمیته ویژه‌ای با عنوان کمیته نام که در سازمان ثبت احوال تشکیل شده، رسیدگی می‌شود.عملاً اگر نامتان در لیست ثبت احوال باشد نیازی به مراجعه به دادگاه و گرفتن رأی ندارید.

پدر سارا هم حالا به اشتباهی که کرده پی برده است «حالاکه پدرم حال مرا می‌بیند و متوجه شده است که چه وحشتی از افشای نام واقعی‌ام دارم قول داده که برای عوض کردنش از هیچ کاری دریغ نکند. خودش هم مراپیش شما فرستاده خانم وکیل تا کمکم کنید. گفته آن قدر همراهیم می‌کند تا به نامی که واقعاً متعلق به خودم است دست پیدا کنم.»

منبع: مجله ایران بانو

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.