تأثیر عزت نفس پایین بر روی روابط زناشویی
عزت نفس و اعتماد به نفس با وجود تفاوتهای زیادی که باهم دارند، اما تکمیلکننده هم هستند. اعتماد به نفس به معنای پذیرش خود است. وقتی کسی با تمام نقصهایی که دارد خودش را بپذیرد و در راستای پررنگ کردن نقاط مثبت و روشنش باشد، میگوییم یک فرد اعتماد به نفس دارد. اما اگر کسی به خودش احترام بگذارد و در این راستا به هرکسی اجازه ندهد که با او هرطور دلش خواست رفتار کند، با هرکسی ارتباط نگیرد و در کل برای احترام به خودش کوشش کند، میگوییم آن فرد عزت نفس دارد. در این مطلب ما به این نکته اشاره میکنیم که چطور عدم عزت نفس میتواند باعث بههم خوردن تعادل زندگی شود.
۱- توقعات بیجا و اشتباه
وقتی کسی احساس ضعف میکند، میکوشد این ضعف را با انتظارات و توقعات بیجا پنهان کند. مثلاً فردی که عزت نفس کافی ندارد دائم در حال این است که با توقعات بیجای خود شریک عاطفیاش را امتحان کند تا ببیند واقعاً دوستش دارد یا نه. همین عمل باعث میشود آرام آرام زندگی به صحنه جنگ تبدیل شود و تعادل آن بههم بخورد.
۲- دائما امتحان کردن شریک عاطفی
«اون چطور میتونه حقیقتا من رو دوست داشته باشه؟»، «اون واقعا عاشق من نیست، هست؟» این احساس ناامنی در درون، احساسات و رفتار شما را هدایت میکند. باور ندارید که طرف مقابل میتواند عمیقا شما را دوست داشته باشد، بنابراین از هر فرصتی برای سنجش علاقهی او استفاده میکنید تا او بتواند خودش را به شما اثبات کند؛ البته در هر صورت او را باور نمیکنید و به او اعتماد ندارید. شاید حتی با تصور اینکه شریک احساسیتان بالاخره شما را ترک میکند، باعث خرابشدن رابطهتان شوید. پایان هر رابطهای باعث میشود بگویید: «گفته بودم، من دوستداشتنی نیستم.» در چنین شرایطی، عمیقا احساس پشیمانی میکنی.
۳- عدم باور به برقراری یک رابطهی عاطفی درست و سالم
تصور و باور اینکه بتوانید یک رابطهی سالم را ایجاد و حفظ کنید، برایتان دشوار است. ناخودآگاه تصور میکنید که شریک عاطفی شما، صداقت ندارد. طبیعتا ادامهی این روند به رابطهی شما آسیب میرساند. ازآنجاییکه در اکثر مواقع به صداقت او اعتماد نمیکنید، این احتمال وجود دارد که فرد مقابل شما، دروغگفتن را بهعنوان یک گزینهی مناسب در نظر بگیرد. شریک احساسی شما با خود فکر میکند که همیشه مورد اتهام قرار دارد، بنابراین ترجیح میدهد که جرم (دروغ) را نیز انجام بدهد. همین مسئله به نوبهی خود به شما ثابت میکند که هیچکس قابل اعتماد نیست.
۴- بودن در پی امنیت مالی
آیا حاضرید که تمام امیدهای خود را تسلیم رابطهای کنید که امنیت مالی شما در آن تأمین شده باشد؟ این حالت درواقع نیاز شما به برقراری رابطه با فردی را نشان میدهد که صرفا ظاهر خوب یا ویژگیهای مثبت فیزیکی دارد، درحالیکه بخش شرمآور درون خود را پنهان میکنید. این حالت همچنین باعث کنترل امنیت عاطفی میشود؛ به بیان دیگر، شما میتوانید میزان رضایت مرد زندگیتان را کنترل کنید، بدون اینکه عمیقا به آن متعهد شوید. در این حالت، ترجیح میدهید که امنیت مالی خود را تضمین کنید، حتی اگر به بهای تمام احساساتی که ممکن است داشته باشید، تمام شود.
۵- متمایل نبودن به رابطه و ادامه دادن آن
کمبود عزتنفس باعث میشود به فردی متعهد شوید که به شما علاقهمند است، حتی اگر علاقهای به او نداشته باشید. در این حالت، برایتان مهم نیست وارد چه رابطهای با چه کسی میشوید. تنها چیزی که برایتان مهم است این است که وارد رابطهای شوید که فردی به شما توجه کند. به همین دلیل اگر آن رابطه مسموم باشد فرد از آن بیرون نمیآید چون میترسد دیگر موقعیت بهتری برایش فراهم نشود.
۶- ترس از صمیمیت
فردی که عزت نفس ندارد دائماً از اینکه شرایط رو به پیشرفتی داشته باشد، احساس ترس میکند؛ چراکه روابط سالم برای او غریبه و مصنوعی هستند. ممکن است در چنین حالتی از ترس عقبنشینی کند و حتی از لحاظ عاطفی و جنسی نیز فاصله بگیرید.
۷- محافظه کاری
ترس عجین شده با جان این افراد، منجر میشود که علاوه بر ترس از صمیمیت، ترس از ترک شدن هم داشته باشند. بنابراین قبل از اینکه شریک عاطفیتان بخواهد ترکتان کند، شما او را ترک میکنید یا به طور کلی اصلاً وارد هیچ رابطهای نمیشوید. اگر باور نداشته باشید که ممکن است مورد خیانت قرار نگیرید، ممکن است از احتمال آسیب عاطفی و قرار گرفتن در معرض آن، عمیقاً احساس ترس کنید.
۸- انعطافپذیری بیش از حد
تا حدودی به این افراد مهرطلب هم میگویند. افرادی که در هر شرایطی جانفشانی میکنند تا کسی را از دست ندهند. این افراد هر بلایی در رابطه به سرشان میآید سکوت میکنند و از اینکه اعتراضی کنند واهمه دارند.
۹- بودن در پی رابطهای فاقد امنیت عاطفی
تجربهی خیانت و رهاشدن از جمله مواردی است که عزتنفس را کاهش میدهند. اگر شرایطی را که به کاهش عزتنفس منجر میشود تجربه کرده باشید، ناخودآگاه بهسمت روابطی جذب میشوید که در آن بتوانید همان احساس آشنای ناامنی را تجربه کنید. حتی اگر چنین رابطهای نداشته باشید، این احتمال وجود دارد که خودتان آن را ایجاد کنید. اگر رابطهی شما کاملا امن و قابلاعتماد باشد، احتمالا خسته و دلسرد میشوید و شاید از آن فرار کنید. احتمالا عادت کردهاید که برای اصلاح رابطهی ناامن خود تلاش کنید، به همین دلیل است که تنها بهسمت چنین روابطی جذب میشوید. حتی در روابط سالم نیز بخش عمیقی از شما تلاش میکند که رابطه را به مرحلهای برساند که بتوانید تجربهی ناامنی را بهصورت مصنوعی ایجاد کنید.
منبع: مجله ایران بانو
مطالب مرتبط:
۷ نکته کلیدی برای افزایش اعتماد به نفس