علت قهرکردن در زندگی زناشویی و عوارض آن
همه ما در زندگی اجتماعی و زناشویی در موقعیتهایی قرار میگیریم که شرایط مطابق میلمان نیست؛ گاهی حرفی میشنویم که بهنظرمان توهینآمیز است، گاهی فکر میکنیم مورد ظلم واقعشدهایم، در حقمان اجحاف شده یا تحقیر شدهایم و… در چنین شرایطی، هرکس با توجه به ویژگیهای شخصیتی، تربیت خانوادگی یا نوع برداشت خود از مسائل، واکنش خاص خود را خواهد داشت؛ عدهای بلافاصله حرفشان را میزنند و به قول معروف از خود دفاع میکنند.
گاهی زن و شوهرها وقتی از دست هم ناراحت می شوند قهر می کنند و دیگر با هم حرف نمی زنند. به عقیده آنها قهر و دعوا بهترین وسیله است که می توانند از همسرشان انتقام بگیرند. ولی این شیوه نه تنها همسرشان را تنبیه نمی کند بلکه ممکن است طرف مقابل هم مقابله به مثل کند و قهر کند که این تاثیر بسیار بدی بر زندگی زناشویی می گذارد و عواقب بدی به دنبال دارد.
به وجود آمدن سوءتفاهم
گاهی زوجین در مواجهه با یک مسأله، نمیتوانند منظور و پیام خود را به درستی به یکدیگر منتقل کنند و به عبارتی بینشان سوءتفاهم ایجاد میشود. بنابراین یکی از طرفین در این بین احساس ناکامی میکند و به خیال خودش مورد بیتوجهی همسرش قرار گرفته است. همین امر باعث به وجود آمدن دلخوری و خشم میشود که تصمیم به قطع رابطه کوتاه مدت یا همان قهر میگیرد. گاهی این قهر کردن به اهمیت پیام و عمق رابطهای که بین فرد و همسرش است بستگی دارد و ممکن است از چند ساعت تا چند روز هم طول بکشد.
خودخواهی و خودمحوری
این مورد هم، ریشه در ناموفق بودن گفتوگوهای زوجین دارد. گاهی یکی از طرفین خودمحورانه صحبت میکند یعنی نظرات خود را با تصورات و با توجه به نیازهای خودش مطرح میکند و از تصورات و نیازهای طرف مقابل غافل میشود. این خودمحوری باعث دلخوری و قطع رابطه طرف مقابل میشود؛ زیرا فرد مقابل به این نتیجه میرسد هرچقدر گفتوگو کند، هیچ ثمری ندارد و به نتیجهای نمیرسند.
عدم اعتماد به نفس و انتقاد پذیری
ممکن است شخص، عزت نفس پایینی داشته باشد که در این صورت وقتی در شرایط یا در معرض اختلاف عقیده یا سلیقه با دیگران قرار میگیرد، راهی جز قهر کردن برایش باقی نمیماند. اصطلاحاً مردم در مورد این افراد میگویند: «نمیشه بهش گفت بالای چشمت ابروست». استادی داشتم که میگفت قهر کردن مانند ریختن زباله زیر فرش خانه است، چراکه مشکل با قهرکردن حل نمیشود چون افراد بعد از مدتی سعی میکنند دوباره با هم ارتباط برقرار کنند ولی مشکل به جای خود باقی است.
باج گیری
این دلیل با عنوان «بازیابی عاطفی» مطرح میشود. اگر دلیل قبلی ناآگاهانه بروز میکند، این دلیل کمی آگاهانه است. یعنی فرد در فرآیند شکلگیری شخصیتش از کودکی تا بزرگسالی راهی را برای رسیدن به هدف انتخاب میکند که نوعی «باجگیری عاطفی» از دیگران است. مثل کودکی که برای رسیدن به خواستههایش بهانه میگیرد یا روی نقطه ضعف والدینش انگشت میگذارد و از این طریق به هدفش میرسد. فردی که در کودکی این کار را میکرده و به نتیجه میرسیده، ممکن است در بزرگسالی هم این کار را انجام دهد، بر این اساس با همسرش قهر میکند تا بدین طریق به دلخواهش برسد.
عوارض قهر
فردی که دائم قهر میکند، بیش از همه در معرض پیامدهای منفی این کارش است. وقتی قهر رخ میدهد، نشان از این دارد که فشار زیادی روی فرد است و چون هیچ راه حل عقلانی دیگری به ذهن فرد نمیرسد دست به چنین کاری میزند. همچنین قهر کردنهای زیاد و طولانی مدت به مرور زمان موجب دلسردی میشود و حتی به عبارتی فرد دیگر حنایش پیش کسی رنگ ندارد. چون بقیه درمییابند این آدم برای به دست آوردن اهداف خودش دائم قهر میکند.
رفتارهای جایگزین قهر
• قهر، رفتاری ناکارآمد است و اگر زمانی در کودکی فایده ای برایشان داشته، دیگر در شرایط فعلی فایده ای برای آن ها ندارد، بلکه باید به دنبال یافتن راه حل باشند.
• زوجین در نظر داشته باشند رفتار ناکارآمد برای مدت زمان محدود آن ها را به اهدافشان می رساند. چون سرانجام طرف مقابل در برابر این رفتار می ایستد و دیگر باج نمی دهد.
• زوجین مهارت های ارتباط موثر را باید بگیرند و حتی در سخت ترین شرایط هم به هم فرصت بدهند و بدانند وقتی احساس ناکامی دارند، دچار خشم و هیجان و خستگی می شوند و نمی توانند استدلال منطقی داشته باشند پس باید به هم فرصت بدهند و صحبت کنند. آن ها باید با موضوع و مشکل خود رو به رو شوند و راه حل پیدا کنند.
گاهی افراد موضوع اصلی را نادیده می گیرند و پشت سر می اندازند ولی این موضوع یک روز ظهور می کند و خود را نشان می دهد، پس زوجین قهر را با بی توجهی به مسئله و مشکل اصلی تمام نکنند و با هم صحبت کنند اگر بار اول دعوایشان شد، بار دوم صحبت کنند، اگر باز هم دعوا کردند بار سوم صحبت کنند و اگر می توانند از مشاوره متخصص و متعهد کمک بگیرند تا این مشکل پیشرفت نکند!
مطالب مرتبط:
خاموشی به وقت دعوای زن و شوهری