دنیای رویای من شعری از لنگستون هیوز

من در رویای خود دنیایی را می‌بینم
که در آن هیچ انسانی
انسان دیگر را خوار نمی‌شمارد
زمین از عشق و دوستی سرشار است
و صلح و آرامش، گذرگاه‌هایش را می‌آراید.
من در رویای خود دنیایی را می‌بینم که در آن
همه‌گان راه گرامی ِ آزادی را می‌شناسند
حسد جان را نمی‌گزد
و طمع روزگار را بر ما سیاه نمی‌کند
من در رویای خود دنیایی را می‌بینم که در آن
سیاه یا سفید
از هر نژادی که هستی

از نعمت‌های گستره‌ی زمین سهم می‌برد
هر انسانی آزاد است
شوربختی از شرم سر به زیر می‌افکند
و شادی همچون مرواریدی گران قیمت
نیازهای تمامی ِ بشریت را برمی‌آورد
چنین است دنیای رویای من

لنگستون هیوز

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.