دنبال پنجره میگردم شعری از کنستانتین کاوافی
در این حجرههای تاریک روزهایم چه خالی چه ملال
بیقرار پیش و پس میروم و دنبال پنجره میگردم
گشایشی است اگر بشود یکی باز کنم
پنجرهیی نیست یا من نمییابم
بهتر که نیست
از کجا که نور دردسر دیگری نشود
کی میداند نور چه چیزها را روشن کند؟
کنستانتین کاوافی
ترجمه از فرزانه دوستی
از کتاب بقیه را به اهل هادس میگویم