خورشید عاشق توست شعری از حسین منزوی

حسین منزوی به‌عنوان شاعر غزل‌سرا شناخته شده‌است و در سرودن شعر نیمایی و شعر سپید هم تبحر داشت. نخستین دفتر شعرش حنجره زخمی تغزل در سال ۱۳۵۰ با همکاری انتشارات بامداد به چاپ رسید و با این مجموعه به عنوان بهترین شاعر جوان دوره شعر فروغ برگزیده شد.

وقتی که تو روز آفتابی را
در کوچه ی پرسه های پاییزی
با حس زنانه دوست می داری
احساس غرور می کند خورشید

وقتی که سحر هنوز خواب آلود
از بستر شب کناره می گیری
شب با خورشید کینه می ورزد
کاو را ز تو دور می کند خورشید

هر صبح که بار می دهی از لطف
در خانه ی خویش عاشقانت را
پیش از همه با سلام رنگینش
اعلام حضور می کند خورشید

در غلتاغلت خواب قیلوله
وقتی که شعاع آرزومندش
از پنجره بر تن تو می تابد
احساس سرور می کند خورشید

وقتی به غروب چشم می دوزی
پیش از رفتن برای فردا صبح
از چشم تو کاسه ی بزرگش را
سر شار از نور می کند خورشید

گفتند: زمین خاکی از جذبه
در حیطه آفتاب می چرخد
امّا تو که راه می روی گویند:
بر خاک عبور می کند خورشید

آنک آفاق! غرق لبخندی
آمیخته از رضایت و لذت
انگار که از تو خاطراتی را
در خویش مرور می کند خورشید

اشعار دیگری از حسین منزوی:
من طشت ماه را بسیار دیده‌ام شعری از حسین منزوی

همواره عشق بی خبر از راه می رسد؛ شعری از حسین منزوی

شب قدری که دمی پیش تو ماندم خوش بود؛ شعری از حسین منزوی

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.