جنگجویی که شکست خورد شعری از نصرت رحمانی

نصرت رحمانی یکی از شاعران معاصر نوگرای ایران بود. وی به جهت ترسیم فضای حزن آلود و غمناکی که در آثارش جلوه‌گر بود به شاعر شعر سیاه شهرت دارد.

این روزها اینگونه‌ام، ببین
دستم چه کُند پیش می‌رود
انگار هر شعر باکره‌ای را نوشته‌ام
پایم چه خسته می‌کشدم
گویی کت بسته از خم هر راه رفته‌ام
تا زیر هر کجا.

حتی شنوده‌ام هر بار شیون تیر خلاص را
ای دوست این روزها با هر که دوست می‌شوم
احساس می‌کنم آنقدر دوست بوده‌ام که
وقت خیانت است.

انبوه غم حریم و حرمت خود را از دست داده است
دیریست هیچ‌کار ندارم
وقتی که هیچ کار نداری
تو هیچ کاره‌ای
مانند یک وزیر
من هیچ‌ کاره‌ام
یعنی که شاعرم.

آغاز انهدام چنین است
اینگونه بود
آغاز انقراض سلسۀ مردان
تنها بر سنگ گور من بنویسید
یک جنگنجو که نجنگید
اما شکست خورد

نصرت رحمانی
از کتاب مردی که در غبار گم شد

اشعار دیگری از نصرت رحمانی:
ای دوست؛ شعری از نصرت رحمانی

پگاه؛ شعری از نصرت رحمانی

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.