مرور رده

فرهنگ

دریچه ای به ترانۀ مرا ببوس با صدای گلنراقی

ترانهٔ مرا ببوس اثری با صدای «حسن گلنراقی»، شعر از «حیدر رقابی»، ساخت آهنگ «مجید وفادار» در دستگاه اصفهان، همراه با ویلون «پرویز یاحقی» و پیانوی «مشیر همایون شهردار» از ترانه‌های موسیقی ایرانی است. شعر «مرا ببوس» در مجموعه شعری از «حیدر…
ادامه مطلب ...

داستان های صادق چوبک به روایت ترانه جوانبخت

کتاب انتری که لوطی اش مرده بود شامل چهار مجموعه داستان زیر است: مجموعه خیمه شب بازی شامل چهار داستان عدل مردی در قفس مسیوالیاس یحیی مجموعه انتری که لوطی اش مرده بود شامل دوداستان قفس انتری که لوطی اش مرده بود مجموعه روز اول قبر شامل…
ادامه مطلب ...

داستان کوتاه کابوس؛ نوشته فروغ فرخزاد

وقتی پرویز کوچولو نصف شب از خواب بیدار شد اتاق در ظلمت و سکوت فرو رفته بود و جز همهمۀ دریا که در دور دست بر می‌خاست واز پنجره به درون اتاق نفوذ می‌کرد صدای دیگری به گوش نمی‌رسید. در اولین لحظه حس کرد توی رختخواب خودش نیست. با دقت و کنجکاوی…
ادامه مطلب ...

زندگینامۀ سرو آزاد موسیقی ایران، محمدرضا شجریان

محمدرضا شجریان (۱ مهر ۱۳۱۹ در مشهد) خواننده، موسیقی‌دان و خطاط ایرانی است. وب گاه آسیاسوسایتی وی را پرآوازه‌ترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی و روزنامهٔ ونکوورسان او را یکی از مهم‌ترین هنرمندان موسیقی جهان توصیف کرده‌است. محمدرضا شجریان،…
ادامه مطلب ...

جلال آل احمد قربانی نوشابه و سیگار اشنو

سیمین دانشور در کتاب غروب جلال می نویسد: "من جلال را پیش عمویم بردم که رییس بهداری ارتش وقت بود. او معاینات فراوان کرد و دستور آزمایش های فراوان تر داد و به این نتیجه رسید که جلال سل ندارد اما برونشیت مزمن دارد و قلبش هم نسبت به اندامش…
ادامه مطلب ...

دریچه‌ای به نقاشی‌های یک شاعر، سهراب سپهری

در آغاز کار شهرت‌ سپهری‌ به‌ عنوان‌ یک‌ نقاش‌. بیشتر از آوازه‌ شاعریش‌ بود. این‌ به‌ دهه‌۳۰ بر می‌گردد. اگرچه‌ شعرهایش‌ در آن‌ سالها خوانده‌ می‌شد اما جز در نظر خواص‌، تجربه‌ای ‌موفق‌ به‌ شمار نمی‌آمد. در این‌ سالها شعر شکست‌ و حماسه‌…
ادامه مطلب ...

داستان زن حامله روی درخت نوشتۀ عزیز معتضدی

ابرهای تیره از بالای کلیسای جامع گذشتند و هوا ناگهان روشن شد. دسته های بازدیدکنندگان چشم بادامی با استفاده از فرصت شروع به گرفتن عکسهای یادگاری کردند. یکشنبه ای بود مرطوب و گرم و بسیار شلوغ در میانه تابستان، فصلی که جهانگردها به شهر هجوم می…
ادامه مطلب ...

شعر دختر شهید باکری در روز عقد

عاقد دوباره‌ گفت‌: «وکیلم‌؟...» پدر نبود! ای‌ کاش‌ در جهان‌ ره‌ و رسم‌ سفر نبود گفتند: رفته‌ گل‌.... نه‌... گلی‌گم‌... دلش‌ گرفت‌ یعنی‌ که‌ از اجازه‌ بابا خبر نبود "بیست و هشت " بهار منتظرش‌ بود و برنگشت‌ آن‌ فصل‌های‌ سرد که‌ بی‌ دردسر…
ادامه مطلب ...