مرور برچسب

منوچهر احترامی

قورباغه در کلاس؛ داستان طنزی از منوچهر احترامی

قورباغه توی کلاس ورجه ورجه می‌کرد. آقای افتخاری گفت: قاسم! این قورباغه را از کلاس بینداز بیرون. قاسم گفت: آقا اجازه؟ ما از قورباغه می‌ترسیم. آقای افتخاری گفت: ساسان! تو این قورباغه را بینداز بیرون. ساسان گفت: آقا اجازه؟ ما هم…
ادامه مطلب ...

گربه من نازنازیه؛ شعر کودکانه ای از منوچهر احترامی

گربه من ناز نازیه همش به فکر بازیه یه توپ داره قلش میده می گیره و باز ولش میده گربه لیلی باهوشه اما زیاد بازیگوشه یه توپ داره رنگ ووارنگ میزنه به شیشه دنگ و دنگ گربه من نازنازیه همش به فکر بازیه شبها همیشه وقت خواب میره…
ادامه مطلب ...