نگاهی به ۱+ ۵ نقش ماندگار حامد بهداد
حامد بهداد، سبک نوینی از یک نوع بازی زیر پوستی را به دنیای بازیگری معرفی کرد که درآن سمپادهای روشنفکری علیه غلیانهای احساس نمود یافته و تجلی یک رهیافت تکنیکی– احساسی را به مخاطب خود نوید میدهد. این مهم خود برای سینمای بی بازی این روزهای ما، برگ نوین ارزشمندی است که نیازمند «بازخواست» است؛ بازخواست بدین معنی که با نگارش نقشهای جدید و البته بکر، از تمام ظرفیتهای دیده نشده آن بازیگر استفاده به عمل آید. شاید اگرکلیشه ای در نرم اجرای بازی بهداد در چند اثر مشاهده میشود، گواه همین نقشهای تکراری ای است که سینمای ما خود را محصور در آن میبیند. دراین مقاله سعی بر این شده تا نگاهی به ۶ بازی شاخص کارنامه بازیگری حامد بهداد بیندازیم؛ بازیهایی که از آن در تاریخ سینمای ایران به نیکی یاد شده و مطمئنا در حافظه تاریخی همه ما به یادگار خواهد ماند.
۱- نقش مهرداد در فیلم بوتیک (۱۳۸۱)
مهرداد مبدع عصبیت جدیدی است که تا آن زمان بدین شکل وارد سینمای ایران نشده بود؛عصبیتی باورپذیرکه خود به تنهایی وفارغ ازکاراکتر مهرداد میتواند به عنوان شخصیتی مستقل در فیلم مطرح گردد.»بوتیک» نیازی وافر به نشان دادن آن شکل از عصبیت داشت که اگر گونه ای دیگر ازآن عصیان گری شکل میگرفت، بوتیک هیچگاه برسر زبانها نمیافتاد.آن چیزی که ما دراین فیلم ازمهرداد دیدیم، یک بازی تکنیکی ملموس بود که به عینه نقشی بسزا در پیشبرد قصه داشت.همین بازی کافی بود تا بهداد، نوید حضور درباشگاه حرفه ایها را به سینمای ایران بدهد.
۲- نقش خسرو در فیلم کافه ستاره (۱۳۸۳)
انقلاب حامد بهداد درعرصه تکنیکی در فیلم «بوتیک»،در فیلمهای دیگری نظیر»این زن حرف نمیزند» نیز ادامه پیدا کرد اما حال در سال ۸۳ باید منتظر اتفاق دیگری از این بازی خاص میبودیم.»کافه ستاره» بعد مهم دیگری از بازی بهداد را به منصه ظهور رساند.یک بازی مسلط احساسی که رگههای تکنیک در آن،به عینه مشاهده میشد؛بهداد در حال نزدیک و نزدیک تر شدن به شمایل یک بازیگر شش دانگ سینما بود.ضمن اینکه او توانست با این فیلم، ادبیات بازی خود در سینمای ایران را برای دوستدارانش تدوین کند.دیگر همه میدانستند که بهداد صاحب سبک شده.»کافه ستاره»، نشان داد که بهداد برای بازی احساسی نیز ارزش بالایی قائل است.
۳- نقش فواد در فیلم روز سوم (۱۳۸۵)
بازی بهداد در»روز سوم»، یک بازی همه جانبه محور است.تلفیقی از یک بازی احساسی و یک بازی تکنیکی. به این مهم اضافه کنید خلاقیتهایی را که نه در شکل سناریو برای نقش فواد گنجانده شده بود و نه پیشنهاد تیم سازنده بود. بازی همه جانبه بهداد در این فیلم، خیلی به چشم آمد و سبب شد تا نگاه اهالی سینما و منتقدان، بیش از پیش به سمت بازی این بازیگرعجیب سوق پیدا کند. بهداد دراین فیلم توانست عاشق پیشگیهای یک بعثی وفادار را به زیبایی به تصویر بکشد و با ارائه یک بازی زیر پوستی قابل باور،کاراکتری ماندگار را در سینمای ایران خلق کند. بازی بی کلام او در سکانس پایانی این فیلم، به رخ کشیدن توانمندیهای او به سایر بازیگران قدر سینمای ایران است.
۴- نقش ناصر در فیلم جرم (۱۳۸۹)
از سال ۸۵ به بعد، بهداد این بازی تلفیقی درونی را بارها و بارها در قالب کاراکترهایی متفاوت ایفا کرد و توانست بر مدار یک حرفه ای، خوش بدرخشد. امتیاز مهم بهداد در این سالها، از سویی انتخابهای خیلی خوب او بود و از سوی دیگر،اشتیاق کارگردانان بزرگ سینمای ایران برای بازی وی در آثارشان. اگرچه بهداد در فاصله سالهای ۸۵ تا ۸۹ توانست با رعایت اسلوب یک بازی تلفیقی قوی، شخصیتی با ثبات حرفه ای برای خود دست و پا کند اما نقش ناصر در»جرم»، توانست ابعاد دیگری ازعصیانگری را به سینمای ایران معرفی کند؛عصیانگری که درحالت سکونش نیز پر از فریاد است. یک نقش سخت که بهداد توانست با تکیه بریک بازی موازی،به صورتی خلاقانه،هم جنبههای تکنیکی شخصیت ناصر را نشان دهد و هم درعین اینکه قهرمان یک فیلم است،»احساس» را نیز وارد بازی خود کرده و از آن نتیجه ای واحد به نام «ناصر» استخراج کند. نقش ناصر، با وجود تمام پیچیدگیهایش، برای مخاطب آشناست و از این به بعد است که بهداد خلاقیت بزرگی را وارد دنیای بازی خود کرد؛ خلاقیتی که بهداد از پی آن میتواند نقشهای پیچ در پیچ را برای مخاطب خود ساده نشان دهد. یک بازی سهل الممتنع که استارت جدی اش با «جرم» زده شد.
۵- حامد آبان در فیلم نارنجی پوش (۱۳۹۰)
«حامد آبان» در نارنجی پوش شخصیتی باهوش و بی پیرایه دارد.حامد آبان در ادامه جرم، ساده بازی کردن بهداد را برای مخاطبان سینمای ایران به ارمغان میآورد. نقشی پیچیده که ورژنهای بسیاری دارد؛ از یک سو ما با شمایل یک عکاس حرفه ای طرفیم، از سوی دیگر با فردی متحول شده دراثر فنگ شویی، از جهت دیگر عاشق پیشه ای که نقشی درام را بازی میکند، از جهتی فردی شوخ و شنگ است که گهگاه وجهه ای موزیکال مییابد و . . . بهداد در تمام این ورژنها به سادگی هر چه تمام تر توانست نقش پر پیچ و خمیکه استاد مسلم فیلمسازی برای وی نوشته بود را به خوبی ایفا کند.
۵+۱- نقش محسن در فیلم سعادت آباد (۱۳۸۹)
نقش «محسن» در سعادت آباد یک استثنای بازیگری در پرونده کاری حامد بهداد محسوب میشود.محسن نماد انسانهای خائنی است که همچون حامد آبان نیازبه یک فنگ شویی روحی دارد اما با توجه به نقش تعریف شده محسن، او میبایست نقشی تا پیش از این تحول را به مخاطب نشان دهد. سادگیهای این بازی تا امروز که اردیبهشت ۹۱ است، تکنیکی ترین سادگی ای است که ازیک نقش دشوار درکارنامه حامد بهداد سراغ داریم؛ به عبارتی سهل الممتنع ترین بازی بهداد درطول عمرسینمایی خود. یک بازی درونی با نمایی از سادگی که نقشهای دیگر خواه ناخواه در ارتباط با او معنا مییابند. چهار رکن بازی بهداد در این فیلم تجلی مییابد:عدم اغماض در ارائه یک بازی زیر پوستی تکنیکی، رعایت توازن در ارائه مدیوم کمال یک بازی احساسی،نشان دادن سادگیهایی که گرههای یک نقش پرپیچ و خم را برای همه میگشاید و در نهایت خلاقیتهای فردی که چاشنی سه مورد دیگر را در نقش محسن متجلی کرده است و از این سو میباشد که بازی وی در این فیلم را به عنوان نقطه عطف کمال گرایانه وی در بازی به حساب میآوریم.
منبع: روزنامه مردمسالاری