پر درآمدترین مشاغل ایران کدام هستند؟

دلایل بسیاری وجود دارند که باعث می شوند هیچ کس دوست نداشته باشد کسی از میزان دقیق دارایی اش باخبر شود. اینها تنها محدود به قشر پردرآمد جامعه هم نمی شود، اگر به دوروبرتان دقت کنید، حتی آدم های کم درآمد هم به طور دقیق به شما نمی گویند چقدر درآمد دارند!

این شاید خودش موضوع خوبی برای یک پرونده در آینده باشد که چرا ما تا این حد پنهان کار یا محافظه کار هستیم اما فعلا همین بس که این فضا را درک کنید و بدانید ما برای تهیه این پرونده با چه دشواری هایی مواجه بودیم.

موضوع پرونده درآمدزاترین تخصص های حال حاضر ایران است. این موضوع را با پردرآمدترین اشخاص ایران اشتباه نگیرید که آن حکایت دیگری دارد. حتی موضوع مورد بحث ما مربوط به مشاغلی مثل ساختمان سازی یا کارخانه داری نیست که آنها بیش از تخصص به سرمایه نیاز دارند.

بنابراین پرس و جو درباره پردرآمدترین مشاغل حال حاضر ایران را آغاز کردیم و فهرستی که همراه با توضیح می خوانید حاصل همین جست و جو میان جامعه محافظه کار ایران است!

متخصص کامپیوتر
دیگر حتی در بقالی ها هم روزگار بدون کامپیوتر سر نمی شود. دنیا مدرن شده و در هر کسب و کاری نیاز به استفاده از کامپیوتر وجود دارد. بعضی مشاغل که حتی بدون این وسیله فلج می شوند، نمونه اش همین روزنامه نگاری که اگر کامپیوتر را از تحریریه ها بردارند همه از ناتوانی به گریه می افتند.

در ماه های واپسین سال گذشته بود که چند روزی استفاده از ای میل ها ناممکن شد. بعدها که کارشناسان حوزه فناوری در یک سایت خبری به تحلیل ماجرا پرداختند، آمارهای شگفت آوری از میزان خسارت های اقتصادی بابت همان چند روز مسدودشدن ای میل ها به دست آمد.

در واقع امروز معاملات تجاری مهم و رد و بدل شدن پول در شبکه های بانکی داخل و خارج کشور توسط اینترنت و از طریق کامپیوتر صورت می گیرد. به این ترتیب برمی گردیم به سر خط ماجرا و همان متخصص های کامپیوتر.

درآمد متوسط: سالانه ۳۰ میلیون تومان

بالاترین درآمد: سالانه ۱۵۰ میلیون تومان

متخصص و جراح زیبایی
در اینکه غریب به اتفاق ایرانی ها از تماشای بینی خودشان در آینه متنفرند جای تردیدی نیست. شاید عده بسیاری از این افراد دچار وسواس فکری و انواع دیگری از بیماری های روانی باشند اما هرقدر هم که خوشبین باشیم، بازهم حقیقت این است که بینی های فراوانی در این آب و خاک نیاز مبرم به جراحی دارند. البته اینکه هر چهره ای به شکل طبیعی اش زیباتر است هم نکته ای است که اگر جماعت باورش می کردند تا حدود زیادی آمار جراحی بینی را پایین می آورد اما بازهم واقعیت این است که نگاه هر کسی به بینی های چندمیلیونی سربالا می افتد و دلشان می خواهد آنها هم دماغشان را بسپارند به دست جراح.

قیمت زیباسازی یک بینی در بازار متخصص های این جراحی متفاوت است. ممکن است شما جراح گمنامی را پیدا کنید که با ۵۰۰ هزار تومان هم دماغ شما را زیر تیغ و چکش ببرد اما در بازار حرفه ای ها قیمت از ۲ میلیون تومان شروع می شود و تا ۷ یا ۸ میلیون هم بالا می رود.

معمولا جراح های حرفه ای و سرشناس دو روز در هفته را به عمل جراحی اختصاص می دهند و سایر روزها را در مطب به ویزیت عمل شده ها و افرادی می پردازند که برای جراحی مراجعه می کنند. در آن روز جراحی هم چهار تا پنج فرد در هر روز مورد جراحی قرار می گیرند.

به طور میانگین یعنی هفته ای ۱۶ تا ۲۰ نفر. این ارقام را که ضربدر ماه های سال و قیمت جراحی توسط حرفه ای ها کنید، ارقام ابتدایی مطلب را به دست می آورید. البته این منهای دغدغه های گونه و لب و پوست و… است که آنها هم برای خودشان رقمی می شوند. با احتساب افت و خیزهای بازار، سفرهای سالانه برای شرکت در سمینارها و… ارقام ابتدای مطلب بسیار نزدیک به واقعیت است.

مسیر پولدارشدن: موفقیت در این رشته شاید حتی بیش از تخصص نیاز به روابط مناسب و تبلیغات گسترده داشته باشد. بازار جراحی زیبایی آن قدر وسوسه کننده است که جراح های گوش و حلق و بینی هم ترجیح می دهند بیش از هر کاری اقدام به جراحی بینی کنند.

سایر خدمات زیبایی مثل تزریق ژل و چربی که زحمت و خطر کمتری دارد، حتی پزشکان عمومی را هم وارد این عرصه کرده است. بنابراین اگرچه ایران یکی از بهترین بازارهای حوزه زیبایی است اما رقابت هم در این بازار بسیار نفسگیر شده است.

در حال حاضر متخصص های فعال در این حوزه با ایجاد روابط مناسب با نشریه های سبک زندگی و سلامت و درج آگهی های ثابت، تلاش می کنند رقبای دست به تیغ و چکش خود را پشت سر بگذارند. شما هم اگر قصد موفقیت در این حوزه را دارید، حتما پس از کسب مدارک و مهارت های لازم، توصیه های ذکرشده در این ستون را خیلی خیلی جدی بگیرد.

چهره شاخص: دکتر محسن نراقی فوق تخصص رسمی جامعه جراحان بینی آمریکا، عضو آکادمی جراحان پلاستیک و ترمیمی صورت آمریکا، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و رییس انجمن تحقیقات راینولوژی است. برای وقت گرفتن از او باید ماه ها در انتظار بنشینید و تازه آقای دکتر از آنهایی نیست که چون شما دلتان می خواهد، دماغتان را جراحی کند. او تنها حاضر به انجام عمل جراحی روی کسانی است که واقعا نیاز به جراحی داشته باشند. دکتر نراقی از چهره های شناخته شده جراحی پلاستیک در دنیاست و هر سال زمان بسیاری را صرف حضور در سمینارهای معتبر، ارایه مقاله و آشنایی با تازه های این حرفه می کند. درباره او گفته می شود که هزینه عمل جراحی زیبایی اش کمتر از ۸ میلیون تومان نیست.

درآمد متوسط: سالانه یک میلیارد و ۱۵۲ میلیون تومان

بالاترین درآمد: سالانه ۲ میلیارد و ۸۸۰ میلیون تومان

گفت و گو با دکتر علی زینلی جراح و متخصص سر و گردن، بینی و صورت

*چه افرادی می توانند جراحی های زیبایی را انجام دهند؟
جراحی های زیبایی را سه گروه از جراحان انجام می دهند.

۱- جراحان و متخصصان گوش و حلق و بینی

۲- جراحان پلاستیک

۳- جراحان فک و صورت

افرادی که در رشته های جراحی زیبایی کار می کنند وضعیت مالی بهتری دارند؟
در رشته پزشکی هدف اولیه خدمت به مردم است. عمل های زیبایی هم در رفع دردهای فکری مردم پیش می روند. هیچ الزامی وجود ندارد که هرکس علم بیشتری دارد ثروتمندتر شود. بعضی از افراد که شم اقتصادی دارند ممکن است در رشته های دیگر زودتر پولدار شوند.

بنابراین فردی که به دنبال رشته پزشکی می رود نباید از ابتدا برای پولدارشدن برنامه ریزی کند. هیچ پزشکی فقیر نیست و هیچ فردی هم با پزشکی ثروتمند نمی شود؛ مگر اینکه در زمینه های دیگری هم فعالیت داشته باشد.

نرخ جراحی های زیبایی رایج مانند بینی چطور تعیین می شود؟
برای انجام جراحی های زیبایی قیمت ثابتی وجود ندارد و عرضه و تقاضاست که قیمت ها را مشخص می کند. جراحانی که تجربه بیشتری دارند و کارشان بی عیب و نقص است مورد اعتماد مردم هستند و به همین دلیل دستمزد بیشتری می گیرند. جوان ترها که تجربه کمتری دارند دستمزدشان پایین تر است.

این روزها حداقل دستمزد جراحان بینی چقدر است؟
حداقل دستمزد به طور معمول ۱/۵ تا ۲ میلیون است.

کار کردن در زمینه جراحی های زیبایی چه مشکلاتی دارد؟
به طور کلی جراحی جزو رشته های سخت است؛ به ویژه جراحی پلاستیک که یکی از سخت ترین رشته هاست. وقتی بیمار به مطب می آید در بیشتر مواقع سالم است و برای بهترشدن وضعیت ظاهری اش به پزشک مراجعه می کند و مهم است که از نتیجه کار راضی باشد.

یک جراح زیبایی موفق باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
مهم ترین شاخص یک جراح موفق این است که دیگران از کار او رضایت داشته باشند. علاوه بر این یک جراح خوب باید با علم فیزیولوژی آشنایی داشته باشد، آناتومی صورت و بدن را بداند و قادر باشد ضمن عمل، شکل صورت را به خوبی حفظ کند.

داشتن برنامه هم موضوع مهمی است و جراح باید بتواند برای کاری که قرار است انجام دهد به خوبی برنامه ریزی کند، این برنامه را به بهترین نحو روی صورت پیاده کند و در پایان از کار خودش راضی باشد.

چطور دو جراح زیبایی با تحصیلات و تجربه کم و بیش یکسان از لحاظ کار حرفه ای در یک سطح قرار ندارند، یکی معروف می شود و دیگری در حد یک جراح معمولی باقی می ماند؟
در این حرفه فقط تحصیلات دانشگاهی کافی نیست، بلکه علاوه بر آن یک فرد متخصص باید از شم هنری بالایی هم برخوردار باشد. در واقع اگر دو جراح تحصیلاتشان یکسان باشد، نتیجه کار آنها یکی نمی شود و فردی موفق تر است که علاوه بر علم، هنر هم داشته باشد.

می توان گفت حتی جنبه هنری این کار بر جنبه علمی آن می چربد. تجربه در موفقیت جراحان زیبایی تاثیر زیادی دارد ولی در کنار آن استعداد هنری هم لازم است.

وکیل خانواده
تقریبا چند سالی از اینکه شغل وکالت – به شکل تخصصی در زمینه طلاق – تبدیل به یکی از حرفه های پردرآمد در جامعه ایرانی شده است می گذرد. میزان حق وکالت دریافتی بستگی به مسائل مختلفی دارد. مثلا اینکه چقدر مهریه کرده باشید یا چقدر مهریه شما باشد و از آن مهم تر، چقدر این جدایی برایتان مهم است.

به هر حال موفقیت در استفاده از موضوع جدایی تنها مختص به اصغر فرهادی با فیلم جدایی نادر از سیمین نیست، وکلا از خیلی سال پیش از بازار مشاغل ایران با «جدایی» اسکار برده اند!

مسیر پولدارشدن: در اینکه باید مدارک لازم جهت کسب اطلاعات، توانایی و البته مجوز لازم برای کسب و کار در این حرفه را به دست بیاورید که شکی نیست اما… باید بسیار باهوش باشید. حالا دیگر دست زیاد شده و موفقیت در این حوزه چندان هم آسان نیست.

علاوه بر تبلیغات مناسب، باید به نوعی جامعه شناس و روانشناس خوبی هم باشید. شناسایی دقیق جغرافیای محل فعالیت به لحاظ احتمال طلاق در آن ناحیه از شهر می تواند در موفقیت شما بسیار موثر باشد.

چهره شاخص: بدون شک کسی که یکی از مهم ترین پرونده های تاریخ قضایی ایران را وکالت کرده و بیشترین حق الوکاله را گرفته موفق ترین است؛ چیزی در حدود یک و نیم میلیارد تومان.

علی صابری متولد ۱۳۵۲ و از بدو تولد نابینا بود. شاهکار علی صابری که او را به شهرت رساند، به نتیجه رساندن پرونده کیفری خون های آلوده بود. کانون هموفیلی ایران در سال ۸۰ موفق شد به یاری علی صابری، پرونده کیفری را به نتیجه برساند؛ طوری که بین ۲ تا ۱۰ سال حبس برای مقصران صادر شد.

درآمد متوسط: سالانه ۷۲ میلیون تومان

بالاترین درآمد: سالانه n میلیون تومان بسته به پرونده هایی که گیرتان بیاید

گفت و گو با سارا نجیمی، وکیل پایه یک

دریافت حق الوکاله استاندارد خاصی دارد؟
بله ولی کلا پرونده های مختلف و وکلای مختلف رقم های متفاوتی دریافت می کنند.

منظور شهرت وکیل و ارزش مالی پرونده است؟
دقیقا. مثلا عرف در موضوع طلاق توافقی رقمی بین یک تا یک و نیم میلیون تومان است ولی من هم به شما می گویم وکیلی را می شناسم که برای یک طلاق غیابی ۱۴ میلیون تومان دریافت کرده است.

شرایط موفقیت مالی در شغل شما چیست؟
خیلی مسایل را باید در نظر گرفت. از انتخاب محل کار، فضای کار، نوع پوشش وکیل که بسیار مهم است و حتی جزو واحدهای درسی در دانشگاه به شمار می رود، نوع رفتار با موکل که بحث روان شناسی است و مراجعه کننده بدون اعتماد به وکیل هرگز نمی تواند پرونده اش را بسپارد و…

در این فضا هنوز هم می توانیم وکالت را یکی از مشاغل پردرآمد بدانیم؟
کسب درآمد در این حرفه می تواند خیلی خیلی زیاد باشد. البته من وکیلی را هم می شناسم که در پرداخت مالیات ۴۰۰، ۳۰۰ تومانی می ماند اما وکلایی هم هستند که برایشان مالیات ۷۰ میلیون تومانی می آید.

مساله این است که زنده کردن یک زمین می تواند ۲، ۳ میلیارد تومان برای وکیل دستمزد به همراه داشته باشد و این حق قانونی یک وکیل است. در مجموع بستگی به این دارد که چقدر فعال باشید و چقدر پرونده های بزرگ در دست بگیرید و توانایی به نتیجه رساندن آنها را داشته باشید.

بازیگر سینما و تلویزیون
دیگر تردیدی وجود ندارد که حداقل رقم دریافتی بازیگران مطرح ایران برای بازی در یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی کمتر از ۵۰ میلیون تومان نیست. این رقم بسته به ارزش بازیگر برای گیشه و نوع فیلمی که قرار است در آن به ایفای نقش بپردازد گاهی تا ۲۰۰ میلیون تومان هم می رسد. بعضی بازیگرها دست رد به سینه هیچ تهیه کننده و کارگردان و فیلمنامه ای نمی زنند و این چنین است که مثلا امین حیایی و حامد بهداد مردانی برای تمام فصول پرده سینما در طول سال هستند. اگرچه این هم هست که بازیگرها به ویژه اگر مطرح باشند، خرج بالایی هم برای خودنمایی در جامعه دارند. به هر حال نمی شود که ستاره باشی و پرایدسوار شوی یا گوشی موبایل درپیتی دستت بگیری یا لباس هایت برند نباشد یا… همین دیگر، ستاره بودن خرج هم بسیار دارد.

مسیر پولدارشدن: در نسل جدید بازیگران ایرانی بیش از هر چیز روابط دوستانه و خانوادگی نقش مهمی دارند. البته بر منکرش لعنت که پائولو مالدینی هم فرزند چزاره مالدینی بود اما اگر مارلون براندو بازیگر بود پس… چه می گوید؟!

این حرف ها برای این است که بگوییم در این حرفه هم علاوه بر داشتن چهره خوب، توانایی علمی و تجربی، مطالعه و… خیلی چیزهای دیگر هم دخیل است. می گویید نه؟! اگر عشق بازیگری هستید همین حالا به یکی از موسسه های سینمایی که تست بازیگری می گیرند و آگهی هایشان در روزنامه فراوان است سر بزنید و فرم پر کنید. یکی از گزینه های پرسش نامه این است: «چه امکاناتی می توانید در اختیار فیلم قرار دهید؟» پول،ماشین، لوکیشن یا چی؟!

چهره شاخص: بحث اگر بحث توانایی و کیفیت کار باشد باید از آدم های دیگر نام ببریم اما فعلا بحث گیشه است و گلزار چهره ای است که خوب می فروشد و درباره اش گفته می شود این اواخر حتی درخواست دستمزد ۲۵۰ میلیون تومانی برای بازی در یک فیلم را ارایه داده است. کشف ایرج قادری در اواخر دهه ۷۰ که با فیلم سام و نرگس وارد سینما شد، حالا در ابتدای سال ۹۱ بیش از یک دهه است که گران می گیرد و خوب می فروشد!

درآمد متوسط: سالانه ۱۵۰ میلیون تومان

بالاترین درآمد: سالانه ۵۰۰ میلیون تومان

امیر جعفری از داغ شدن بحث پولداربودن بازیگرها انتقاد می کند

درآمد بازیگری چطور است؟ با این دیدگاه مردم موافقید که می گویند بازیگری کار پردرآمدی است؟!
خیلی دوست دارم یکی از این افراد که می گوید بازیگری کار پردرآمدی است بیاید و یک نفر را که از راه انجام این کار پولدار شده به من نشان دهد. واقعا دوست دارم این اتفاق بیفتد تا از آن بازیگر بپرسم چطور توانسته پولدار شود؟

در جایی که افراد با ساخت تیزر یا کارهای متفرقه دیگر – که با حمایت های مالی کلان خانواده هایشان است – توانسته اند پولدار شوند باید بگوییم که بازیگری کار پردرآمدی است؟! در ایران شما کدام بازیگر را می شناسید که کارش تنها بازیگری است اما مانند بازیگران کشورهای دیگر اگر دو سال هم سر کار نرفت، نگرانی نداشته باشد؟

اتفاقا به نظر من مردم خودشان هم می دانند که بازیگری کار پردرآمد و آینده داری نیست چراکه مثلا وقتی فرزندشان مهندس کامپیوتر است و می خواهد سراغ بازیگری هم بیاید حاضر نیستند کارش را از دست بدهد و معتقدند که در کنار آن، کار بازیگری را هم انجام دهد.

این به این معناست که باور دارند بازیگری را نمی توان به عنوان یک شغل دانست. تعجب من از این است که باتوجه به این موضوع چرا باز می گویند بازیگران درآمد زیادی دارند! پولی که بازیگران می توانند از راه کاری که انجام می دهند دربیاورند در حدی است که تنها با آن گذران زندگی کنند. یک موضوع مهم دیگر هم در این میان مطرح است. اینکه اگر بازیگری برای انجام کارش پول خوبی می گیرد به همان اندازه هم باید خرج کند.

مثلا فرض کنید من یا هر بازیگر دیگری بخواهیم برای رفت و آمد از مترو، اتوبوس یا… استفاده کنیم، کاری که شدنی نیست به خاطر اینکه خیلی اذیت می شویم زیرا مرتب باید به سوالات مختلف پاسخ بدهیم. یا اگر بخواهیم ماشین بخریم نمی توانیم مثلا یک پراید بخریم و حتما باید سراغ ماشین های دیگری برویم.

به نظر شما یک بازیگر به همان اندازه که دستمزد خوب می گیرد هزینه های زندگی اش هم بالاست؟
دقیقا. مساله مهم دیگری که به نظرم باید به آن توجه کنیم این است که در این زمینه به فرهنگ سازی احتیاج داریم. اینکه مردم درک کنند بازیگران هم یک آدم معمولی هستند و زندگی روزمره دارند. نه اینکه وقتی من نوعی را در بانک یا صف نانوایی می بینند با تعجب نگاهم کنند یا بپرسند که مگر شما هم این کارها را انجام می دهید؟! مگر ما چه تفاوتی با بقهی داریم؟

یک موضوع آزاردهنده دیگر هم این است که در اینجا برای هنرمند منتقد، نویسنده و… ارزشی قائل نیستند و تنها وقتی یک نفر می میرد دارای ارج و قرب می شود و برایش بزرگداشت می گیرند!

مثل اتفاقی که برای ایرج قادری افتاد و هیچ کس در حد چند خط هم در موردش ننوشت. یا علیرضا داوودنژاد که چند وقت است در بیمارستان است و هیچ کس نمی پرسد هزینه های درمانش از کجا تامین می شود.

با این حساب باید دنبال شغل دوم هم باشید؟
نه، به دلیل اینکه وقت دیگری ندارم تا بتوانم کار دومی را انجام دهم. فقط می خواهم بگویم من زمانی که بازیگری را انتخاب کردم به پولدارشدن فکر نکردم.

مربی و بازیکن فوتبال
وضعیت پرداخت دستمزد بازیکنان و مربیان فوتبال در ایران شاید در حد سایر کشورهای مطرح در قاره آسیا نباشد اما بازهم بازیکنان و مربیان طراز اول فوتبال سالانه کمتر از ۴۰۰ میلیون تومان دریافت نمی کنند. این البته منهای پاداش هایی است که در طول فصل به دلایل مختلف دریافت می کنند. بازیکنان سطح اول فوتبال ایران تازه این امکان را هم دارند که با یک یا دو فصل بازی در تیم های عربی پول خوبی به جیب بزنند. علاوه بر این بازیکنان و مربیان فوتبال به دلیل محبوبیت در جامعه معمولا از امتیازهایی برخوردار می شوند که شامل حال سایر اقشار نمی شود. مثلا چه کسی حاضر نیست به یک بازیکن محبوب فوتبال در زمان خرید خودرو تخفیف ویژه بدهد؟ تازه اینکه چیزی نیست، بعضی ها حتی خودرو هم هدیه می دهند!

مسیر پولدارشدن: از آنجایی که اینجا ایران است، شما باید خیلی خوش اقبال باشید که کسی استعدادتان را کشف کند، پس برای اینکه هیچ چیز را به شاید و اگر و اما نسپرده باشید، باید کار را از مدارس فوتبال آغاز کنید. این آغاز راه است و درخشش در فوتبال رده سنی پایه می تواند فرصت های خوبی را برای حضور در سطح اول فوتبال ایران در اختیار شما بگذارد.

علاوه بر این هرجا که پول بزرگی در گردش باشد، حتما سر و کله دارودسته مافیا و باندهای پشت پرده هم پیدا می شود. بنابراین شما برای اینکه از این کوه آتش مثل سیاوش صحیح و سالم بیرون بیایید، حتما نیاز به یک مدیر برنامه درست و حسابی دارید.

چهره شاخص: بچه نازی آباد… امیر خانه، امیر خانه… این سرود معروفی است که در ورزشگاه ها برای امیر قلعه نویی می خوانند و اطرافیانش می گویند اتفاقا خیلی هم این سرود را دوست دارد.

امیر قلعه نویی کسی است که می گویند میان مربیان ایرانی بالاترین دستمزد را دریافت می کند. او پول خوب می گیرد، بازیکن خوب می خواهد و قهرمانی هم برای تیم هایش خوب می آورد.

در بین بازیکن های فوتبال هم ترجیح می دهیم از سیدمهدی رحمتی نام ببریم. درباره او گفته می شود که حتی با رقم قراردادهایش تفریح هم می کند. مثلا ۷۷۷ میلیون تومان و حالا ۹۹۹ میلیون تومان برای یک فصل!

همه می توانند پولدار شوند یا اینکه پولداربودن شخصیت خاص می خواهد؟ یک روانشناس توضیح می دهد

دکتر علی اصغر کیهان نیا روان شناس و نویسنده چندین کتاب روان شناسی در زمینه های مختلف است. او کتابی تحت عنوان «راز موفقیت در بازار کار» نوشته است که در آن راهکارهای مختلف برای رسیدن به موفقیت شغلی ارایه شده و درواقع اصل جنس است برای موضوعی که ما در این پرونده دنبال کشفش بودیم. گفت و گو با دکتر کیهان نیا را بخوانید و راه و روش موفقیت مالی را بیاموزید.

آقای دکتر چطور می شود که بعضی ها از یک شغل به نظر معمولی کلی پول درمی آورند؟
عصر ما، عصر فناوری، تکنولوژی، سرعت و رقابت است. در جهان امروزی جنگ قدرت، اطلاعات و توانمندی برقرار است و کسی در این جنگ پیروز می شود که حداقل از یک تخصص برخوردار باشد و بتواند ارزش های خود را در قالب این تخصص ثابت کند. جوانان زیاده خواه، تنوع طلب، بلندپرواز و رویاپرور هستند و این خصوصیت جوانی است اما اندیشه های بلندپروازانه جوان با گذشت زمان تغییر می کند این اندیشه ها و ایده ها باید به عمل تبدیل شوند.

یعنی پولدارها کسانی هستند که رویاهایشان واقعی شده؟
کامیابی از سه منظر بروز پیدا می کند: بعد اقتصادی که زندگی مادی انسان را متحول می کند، بعد اجتماعی که برای انسان احترام و شخصیت مردمی به همراه می آورد و بعد شخصی که موج رضایت خاطر و اعتماد به نفس در فرد موفق می شود.

برای موفق شدن باید هدف مشخص شود. جوان باید بداند که هیچ چیز مجانی به دست نمی آید و هر چیزی بهایی دارد. باید بدانیم که موفقیت راز و رمزی ندارد بلکه راه و روش دارد، موفقیت حاصل کار و تلاش است و نه شانس و اقبال.

در ابتدا باید ویژگی های خاصی داشته باشد. اول آنکه باید دستیابی به آن رفاه و آسایش را به همراه بیاورد. به عنوان مثال پول می تواند رفاه و آسایش بیاورد. می گویند پول خوشبختی نمی آورد اما نبودش حتما بدبختی می آورد. دومین خصوصیت یک هدف خوب آن است که به فرد احساس مفید بودن می دهد زیرا فرد رسیدن به آن هدف را دوست دارد و از تلاش برای رسیدن به آن خسته نمی شود.

این هدف نباید براساس چشم و هم چشمی یا تحت فشار خانواده انتخاب شده باشد. بلکه باید براساس استعداد، علاقه، امکانات و شرایط فرد باشد. هر هدفی که تعیین می شود، استرس ایجاد می کند و این موضوع طبیعی است اما نباید از داشتن هدف ترسی داشته باشیم.

مسافرت با هواپیما خطراتی هم دارد اما ما را سریع تر از کشتی به مقصد می رساند. در دریا هم صدف و هم کوسه وجود دارند. یعنی هر هدفی سختی و ترس دارد اما باید در مسیر آن هدف حرکت کرد تا به موفقیت رسید.

اما این طوری توی دل هدف رفتن خیلی ریسک دارد.
خطرناک ترین کار آن است که در خانه بنشینیم و در دودلی انتخاب بمانیم و تصمیم نگیریم. در همه انسان ها باتری ۱۰۰ ولتی وجود دارد که ما فقط از ۲۰ ولت آن استفاده می کنیم، یعنی ما انسان ها از توانایی ها و استعدادهای خود بهره کافی نمی بریم. بیشتر انسان ها از ابراز وجود کردن هراس دارند زیرا ارزش های خود را به خوبی نمی شناسند و قدرت ابراز آنها را ندارند.

شعار من این است: «وسیع باش، تنها و سخت». وسیع باش به این معنی که آرزوهای بزرگ داشته باش، به کم قانع نباش. تنها باش یعنی فقط روی خودت و توانایی های خودت حساب کن و سخت باش یعنی تلاش کن و سختکوش باش تا موفق شوی.

برای موفق شدن باید مثبت اندیش بود و تصورات منفی را از خود دور کرد. خودباوری برای رسیدن به موفقیت ضروری است. شانس و اقبال معنی ندارد. شانس یعنی شعور استفاده از موقعیت های پیش آمده.

این تعریفتان خیلی فانتزی است. در دنیای واقعی هم از این خبرها هست؟
باید بدانیم که یک دانه لوبیا اگر سالم باشد، آب و خاک و نور خورشید هم برای آن مهیا باشد ناچار است که سبز شود. دوم تقویت اراده، انسان ضعیف به چه کنم چه کنم می افتد در حالی که انسان با اراده در نهایت به هدف خود می رسد.

سوم داشتن برنامه، بیشتر مردم منتظر یک اتفاق هستند تا دری به تخته بخورد و همه چیز بر وفق مراد شود. این تصور دور از واقعیت است و باید تلاش کرد و برنامه داشت و چهارم توکل به خدا. از انسان های موفق نیز می توان انگیزه گرفت و الگوبرداری کرد ولی نباید به رویاپردازی پرداخت.

چقدر موفقیت مادی در یک شغل به نوع آن بستگی دارد؟
در هر کاری پشتکار و تلاش حرف اول را می زند. حتی با ضریب هوشی پایین هم می شود به موفقیت های بزرگ رسید به شرط آنکه تلاش و پشتکار وجود داشته باشد.

لازمه موفقیت در هر شغلی برنامه ریزی و تلاش فوق العاده است. کسی که پشتکار نداشته باشد تا نیمه راه می رود و وقتی به سختی های راه می رسد آن را رها می کند و به سراغ کار دیگری می رود. البته باید به توانایی ها، استعدادها و امکانات خود توجه کنید! اگر کسی وضعیت مالی خوبی نداشته باشد، بهتر است هدف خود را موفق شدن در رشته ورزشی تنیس قرار ندهد یا کسی که قد بلندی دارد شاید استعداد تبدیل شدن به یک ستاره در رشته ورزشی بسکتبال را داشته باشد.

آدم پولدارها ویژگی اخلاقی خاصی دارند؟
برای ثروتمند و موفق شدن در یک شغل خصوصیت ویژه ای نیاز نیست و هرکس می تواند به این موفقیت برسد، فقط باید دو مورد را رعایت کند، اول داشتن انگیزه، انگیزه باید جاه طلبانه باشد.

جاه طلبی خصوصیت خوبی است به شرط آنکه در چارچوب اخلاقیات باشد و حق کسی ضایع نشود. برای دستیابی به موفقیت باید گرسنه کار و پیشرفت بود.

دوم رعایت قانون تدریج، یعنی باید بداند که موفقیت یک شبه به دست نمی آید و برای پیشرفت باید پله پله از نردبان ترقی بالا رفت.

موفقیت شغلی و موفقیت مادی در یک شغل چقدر به هم ربط دارند؟
این موضوع به فرهنگی که افراد در آن تربیت شده اند، بستگی دارد. بعضی خانواده ها درس خواندن و کسب مدارج بالای علمی را ارجح می دانند و بعضی دیگر، رسیدن به پست و مقام را موفقیت شغلی تعریف می کنند و برای عده ای دیگر درآمد و موفقیت مادی حرف اول را می زند.

پس بستگی دارد که فرد در چه محیطی پرورش یافته است، این محیط ارزش های فرد و فرهنگ او را تعیین می کند. بیشتر انسان هایی که در فقر بزرگ شده اند پول را در اولویت خود قرار می دهند اما برای افرادی که از خانواده های مرفه می آیند پست و مقام یا تحصیلات مهم تر است.

منبع: همشهری جوان

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.