زمان محبوس، شعری از مارسلین دزبورد والمور
زمان محبوس
زمان را که میدواند
ساعت
در عبور از آن لحظه عظیم
به لرزه میافتد
نفسهای یکنواختات
چون پرندهای آوازخوان
در آشیانه ایمناش
و عقربههایی
که دیگر نمیتپند:
همهچیز خاموش میشود؟
مثل سپیدهدم روزهایی که
در برابرت میخواندم
همهچیز
مثل نفسهایت که سرد
و عقربههایی
که دیگر نمیتپند
برگردان از زبان فرانسه: مرضیه آقارضایی (روزنامه ایران)
مارسلین دزبورد والمور(۱۸۵۹-۱۷۸۶) Marceline Desbordes-Valmore
خانواده این زن شاعر و رمان نویس فرانسوی، در جریان انقلاب فرانسه از هم گسیخت و مارسلین به ناچار از پاریس مهاجرت کرد و تا هنگام مرگ مادرش بازنگشت. مارسلین زندگیاش را از طریق حضور و خوانندگی در اپرا تأمین میکرد. پس از ازدواج با یک بازیگر درجه ۲، وقتی بیماری، صدایش را روی صحنه تهدید کرد، دزبورد به نویسندگی روی آورد و بین سالهای ۱۸۳۳ تا ۱۸۴۳، چهار مجموعه شعر با موضوعات مذهب، مرگ، علاقه به دخترانش و شهر زادگاهش، منتشر کرد. «شارل بودلر» نوشتههای او را محترم شمرده و «پل والرین» نیز در یکی از اشعارش، به مارسلین ادای دین کرده است.