چند گام برای محترمتر شدن
در روابط آدمها شاه کلیدی وجود دارد به اسم «احترام» که نباید دست کم گرفت. این شاه کلید در یک اصل مهم انسانی بخوبی متبلور میشود. اصلی که تاکید دارد رفتار ما با دیگران به گونهای باشد که آنها به اهمیت وجودی خودشان واقف باشند و خود را در نظر ما مهم احساس کنند و این حاصل نمیشود مگر با آنان با عزت و احترام برخورد کنیم. احترام به خود، احترام به دیگران را رقم میزند. شاید به این دلیل که ما تا به ارزش وجودی خودمان آگاه نباشیم نمیتوانیم ارزش وجودی دیگران را کشف کنیم، مورد توجه قرار دهیم و آنها را هم از خودمان خرسند و خشنود کنیم. این انتظار بجایی است که اگر میخواهیم دیگران ما را مورد تکریم و احترام قرار دهند ما هم آنان را محترم بشماریم.
پیامبر اکرم(ص) که سمبل مهربانی و مودت است در برخورد با اطرافیان، آنان را به طور شایسته مورد احترام قرار میداد، چنانکه پیامبر(ص) میفرمایند: «یکی از حقوق مسلمان بر مسلمان این است که چون کسی قصد نشستن نزد او را دارد، برایش جا باز کند.» خود ایشان وقتی کسی در کنارشان مینشست و با ایشان همکلام میشد، نه فقط صورتشان را که همه بدنشان را به سمت او برمیگرداندند و اگر با کسی دست میدادند دستشان را نمیکشیدند مگر طرف مقابل دستش را بکشد.
احترام یک موضوع جهانشمول و همگانی است. تفاوتی ندارد شما اهل کدام شهر یا کشور باشید، به چه دین و مذهبی معتقد باشید، جایگاه اجتماعی و شغلی شما چه باشد. شما هر کس و در هر موقعیتی باشید نیاز به احترام دارید و احترام چیزی نیست که بدون کنش و واکنش ظهور و بروز کند. این شما هستید که با رفتار و ذهنیتی که از خود برای دیگران میسازید، کمیت و کیفیت احترامی را که دیگران برای شما قائل میشوند تعیین میکنید.
احترام واقعی و ارزشمند، احترامی پایدار است که با گذر زمان نه تنها از آن کاسته نمیشود بلکه افزایش نیز مییابد. با برخی رفتارها شاید بتوان برای کوتاه مدت احترام کسب کرد، اما این احترام، واقعی و ماندگار نیست و میتوان گفت قلابی است! مانند جنس تقلبی که بزودی ماهیت خود را مشخص میکند. احترامی که بر اساس ظاهر یا دارایی افراد باشد، از این نوع است. فردی که با لباس، منزل، گوشی موبایل و خودرو گرانقیت خود نظر و احترام دیگران را جلب میکند در واقع نه برای خود، بلکه برای دارایی خود احترام کسب کرده است. دو دسته از افراد به چنین چیزهایی احترام میگذارند. اولین گروه کسانی هستند که خود دچار کمبودهای مادی و معنوی هستند و به صورت ناخودآگاه به دارنده چنین امتیازات و امکاناتی احترام میگذارند. گروه دوم کسانی هستند که نگاهی سودمحور دارند و در صددند که با احترام گذاشتن به چنین فردی، از مواهب احتمالی آن بهرهمند شوند. این نوع از احترام، دائمی و واقعی نیست. کافی است فرد، موقعیت مادی پیشین را از دست بدهد و یا به احترام گذارنده سودی نرساند، آن وقت است که احترام پیشین محو و حتی به وضعیتی معکوس نیز تبدیل میشود.
پیش از هر چیز نباید فراموش کنید که هرگز نمیتوان احترام همه را به دست آورد. فرد وظیفهشناسی که حاضر نیست تن به برخی بیقانونیها بدهد و اهل رشوه و پارتی بازی نیست، احتمالاً در چشم عدهای مغضوب خواهد بود و ممکن است با توهین نیز روبهرو شود. اگر همه به شما احترام نمیگذارند به جای ناراحت شدن، به دنبال دلیل آن باشید. گاهی برخی بیاحترامیها نه تنها جای شرمندگی ندارد، بلکه مایه افتخار نیز هست.
اگر میخواهید احترام دیگران را کسب کنید، اولین گام آن است که به آنان احترام بگذارید. در احترام گذاشتن میان افراد تفاوت قائل نشوید. برخی گمان میکنند تنها باید به بزرگترها احترام بگذارند، اما کسی که به کوچکتر از خود احترام میگذارد، نه تنها کوچک نمیشود بلکه محترمتر نیز میشود.
از قدیم گفتهاند هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. آدمهای محترم موقعیتشناسهای خوبی هستند. میدانند کجا باید حرف بزنند، کجا سکوت کنند، کجا بخندند، کجا بنشینند و… موقعیت خود و حضار را بسنجید و رفتاری متناسب با شرایط در پیش بگیرید. نه آنقدر خودنمایی کنید که نقل مجلس شوید و نه آنقدر اعتماد به نفستان پایین باشد که به گوشهای بخزید و خود را از جمع جدا کنید.
چند لحظه در ذهن خود چند نفر از محترمترین افرادی را که میشناسید مرور کنید. بدون شک یکی از ویژگیهای همه آنها فروتنی است. غرور و تکبر جن است و احترام بسم الله! کسی که همیشه از بالا به پایین به اطرافیان خود نگاه میکند و آنها را مورد تحقیر و توهین قرار میدهد، نباید انتظار احترام داشته باشد. یکی از راههای میانبر برای کسب احترام، دستگیری از افراد و راه انداختن کار آنهاست. دارندگان این صفت لزوماً افرادی متمول و در سطوح بالای اجتماعی و شغلی نیستند. چه خانههای بزرگی که سال به سال رنگ مهمان را به خود نمیبیند و چه خانههای کوچکی که مامن و محل امید فامیل، اهل محله و… هستند. این ویژگی در نسلهای گذشته بیشتر و پررنگتر بود. با رشد فردیت، این صفت کمرنگ شده است. سالها پیش اگر کسی نیاز مالی یا درددلی داشت به چنین فردی در میان خانواده یا محله خود مراجعه میکرد. امکانی که این روزها کمتر وجود دارد.
همانقدر که کسب احترام با تجملات کار جالبی نیست، ژولیده و کثیف بودن نیز نشانه فروتنی نیست. افراد محترم لزوماً لباسهای گرانقیمت به تن نمیکنند و عطرهای لوکس نمیزنند اما بدون شک همیشه لباسی تمیز و آراسته دارند و به بهداشت فردی خود اهمیت میدهند.
معروف است که وجود دو گوش و یک زبان در بدن انسان یک نشانه است. نشانهای از آنکه باید بیشتر شنید تا گفت. این روزها یکی از مهمترین معضلات جوامع مدرن و شبه مدرن، نبود گوش شنواست. خیلی از مشکلات صرفاً با وجود گوشی شنوا حل میشوند. به حرفهای دیگران خوب گوش دهید. هنر گوش دادن، احترام میآفریند.
تنها ادب آداب ندارد. احترام نیز آداب خاص خود را دارد. باید این آداب را شناخت و به کار بست. احترام اگرچه موضوعی روانی است اما نمودی فیزیکی و ظاهری دارد. شما نمیتوانید ادعا کنید به کسی احترام میگذارید اما این احترام را در رفتار خود نمایش ندهید. این رفتار در فرهنگها و کشورهای مختلف میتواند متفاوت باشد. در هند کوچکتر خم میشود و پای بزرگتر را به نشانه احترام لمس میکند. در ژاپن کف دستها را مقابل صورت، روی هم میگذارند و رو به کسی که قرار است به او احترام گذاشته شود خم شده و تعظیم میکنند. مدت و میزان خم شدن نیز بستگی به میزان احترام دارد.
فرقی نمیکند خانه باشد یا بیرون، اگر باکسی هم صحبت شدیم به چشمان او نگاه کنیم نه اینکه چشممان به گوشی موبایل و… باشد. شک نکنیم که اگر این گونه باشد ناراحتی دیگران را رقم میزنیم.
اگر کسی برای ما حرف میزند خوب گوش کنیم نه اینکه در ظاهر نشان دهیم که داریم گوش میکنیم. طرف مقابل بخوبی درک میکند و انرژی مثبت حاصل از «خوب گوش کردن» را میگیرد.
اگر با حرفهای کسی که با شما صحبت میکند موافقت یا مخالفتی دارید، موافقت یا مخالفت خود را نشان دهید، اما مخالفت را به شکل نامعقول و مثل دشمنی بیان نکنید.
هرکس در هر سن و مقامی و با هر جنسیتی شایسته احترام است. با کودک چنان برخورد کنیم که با پدر و مادرمان که مورد تاکید است رفتار میکنیم.
در هر جمعی که وارد میشویم با خوشرویی سلام کنیم و جواب سلام دیگران را هم محبت آمیز پاسخ دهیم. این رفتار در ذهن بقیه حک میشود.
به هنر، تحصیلات و توانمندیهای دیگران ارج بنهیم و آنها را ناچیز نشماریم و علایق و اعتقادات آدمها را محترم بشماریم.
بدون چشمداشت دیگران را مورد احترام قرار دهیم و البته بیشک هیچ احترامی بیجواب نمیماند.
اگر دوستی وارد جمع ما میشود به احترام او بلند شویم و به او تعارف کنیم که در جای ما و یا در کنار ما بنشیند. شک نکنیم که او هم در موقعیت دیگری با ما چنین برخورد خواهد کرد.
این خود ما هستیم که رفتار احترام آمیز آن هم احترام مداوم دیگران را نسبت به خودمان رقم میزنیم. ما در سایه احترامی که در حق دیگران ارزانی داشتهایم زندگی میکنیم.