ترسیده‌ایم، شعری از چارلز بوکوفسکی با ترجمۀ سینا کمال‌آبادی

چنان تنهایی بزرگی در دنیا هست
که در حرکت آهسته‌ی عقربه‌های ساعت
دیده می‌شود.

آدم‌ها خسته‌اند
تکه پاره‌ی عشق‌اند
یا نبود عشق.

آدم‌ها با هم خوب نیستند.

پولدارها با پولدارها خوب نیستند.
بیچاره‌ها با بیچاره‌ها خوب نیستند.

ترسیده‌ایم.

نظام آموزشی‌مان می‌گوید
که همه‌ی ما می توانیم
برنده باشیم.

اما چیزی درباره‌ی
فاضلاب‌ها
و خودکشی‌ها نمی‌گوید.

یا درباره‌ی ترس آدمی
که جایی تنهاست
چیزی نمی‌گوید

آدمی
که بی‌ آن‌که کسی لمسش کند
یا با او حرفی بزند

گلی را آب می‌دهد.

چارلز بوکوفسکی

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.