ساعت نه شعری از کنستانتین کاوافی

کنستانتین کاوافی شاعر و روزنامه‌نگار یونانی است، وی در اسکندریه مصر به دنیا آمد و به زبان یونانی، انگلیسی و فرانسه شعر سروده است.

دوازده و نیم
وقتی گذشته از ساعت نه
بار اولی که چراغ روشن کردم و رو صندلیم نشستم.
نشسته‌ام، نه می‌خوانم، نه حرف می‌زنم.
در این خانه خلوت کرده‌ام.
کی هست که بشود با او حرف بزنم؟
از ساعت نه که باراول چراغ را روشن کردم،
سایه‌ی جوانیم دنبالم آمده تا اتاق‌های دربسته‌ی معطر را یادم بیاورد
لذت‌های تنانه‌ی دور، لذت‌ها.
چیزهایی نشانم داده،
کوچه‌هایی که دیگر پیداشان نمی‌شود کرد
نوشگاه‌های هرشبه که سال‌ها است تخته شده‌اند
تآترها و کافه‌هایی که نیستند.
سایه‌ی جوانیم اساسِ غم را هم نشانم داده
رنج خویشان، جدایی‌‌شان، غم بستگانم.
غم آنها که رفته‌اند و جایی ندارند
دوازده و نیم، ساعت‌ها چه زود گذشتند
دوازده و نیم، سال‌ها چه زود گذشتند

کنستانتین کاوافی
ترجمه از فرزانه دوستی

منبع: اکولالیا

اشعر دیگری از کنستانتین کاوافی:
گل‌های مصنوعی شعری از کنستانتین کاوافی

دنبال پنجره می‌گردم شعری از کنستانتین کاوافی

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.