به بهانه فاجعه منا، نگاهی به ازدحام‌های مرگبار تاریخ

یکی از اولین ازدحام‌های مرگ‌بارِ ثبت‌شده، در ۱۸۹۶ رخ داد. در مراسمِ تاج‌گذاری تزار نیکولاس دوم، در حومه شهر مسکو،‌ هزار نفر جان خود را از دست دادند. دلیل ماجرا پخشِ شایعه‌ای بود که می‌گفتند تغذیه‌فروشی‌های موقتی که در مراسم برپا شده بود، به همه سوغاتی می‌دهند. در هندوستان، بارها و بارها در فرآیند مناسک و مراسم مذهبی، مردم زیر دست‌وپا له شده‌اند. کنسرت‌های موسیقی در آمریکا، یا ورزشگاه‌های فوتبال در اروپا نیز مستثنا نبوده‌اند. یکی از تحقیقات آماری موجود می‌گوید بینِ سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۷، ۲۱۵ نمونه ازدحامِ منجر به مرگ در دنیا اتفاق افتاده است.

«ازدحام» پدیده‌ای شناخته‌شده در رشته تحقیقاتی جدیدی است که آن را «کنترلِ شلوغی» نامیده‌اند. پدیده ازدحام در کشورها و فرهنگ‌های مختلف، به دلایلِ متفاوت رخ می‌دهد. یکی از الگوهایی که غالبا در کشورهای غربی رخ می‌دهد، در ورزشگاه‌ها، کنسرت‌های موسیقی، یا فستیوال‌ها و گرد‌همایی‌های اجتماعی ایجاد می‌شود، اما در کشورهای غیرغربی، معمولا این پدیده در گردهمایی‌های بزرگ مذهبی اتفاق می‌افتد.

بعد از تکرار چندین باره ازدحام‌های مرگبار در مراسم سالانه هندو‌ها و از دنیا رفتنِ چندصد نفر زیر دست‌وپای جمعیت، چند نفر از محققان هندی تلاش کردند تا مکانیزمِ این پدیده‌ها را مطالعه کنند. ایلیاس و همکارانش یکی از پیشروانه‌ترین مقاله‌ها را در مطالعه این پدیده نوشتند: «ازدحام‌های انسانی در خلالِ مراسم‌ مذهبی: مرور تطبیقیِ ظهورِ توده‌های انبوه در هند» ایلیاس می‌نویسد برای این‌که پدیده ازدحام‌های منجر به آسیب یا مرگ رخ دهد، تراکم جمعیت باید تا حدِ مشخصی بالا برود. تحقیق آنها نشان داد «معمولا وقتی تراکم جمعیت به بیش از ١٠ نفر در هر متر مربع برسد»، امکانِ ظهور ازدحام بسیار بالاست. ایلیاس معتقد است در پدیده ازدحام غالبا «ماشه را مساله‌ای روان‌شناختی می‌چکاند؛ یک شایعه، فریاد، ناله دلخراش یا سُر خوردنِ کسی، این تکانه را القا می‌کند که خطری در کمین است. در موقعیتی که فضا تنگ و تراکم جمعیت بسیار بالاست، چنین تکانه‌ای سریعا موجب می‌شود افراد، بدونِ آن‌که بفهمند آیا واقعا خطری در میان است یا نه، احساس خطر و گیرافتادن در مخمصه ‌کنند. این احساس منجر به تلاش‌های فردیِ آدم‌ها برای خلاصی می‌شود. افراد شروع به دویدن، فرارکردن، یا فریاد زدن می‌کنند». این تلاش‌های فردی، امکانِ هرگونه سازمان‌دهی جمعی یا حرکتِ منسجمِ مدیریتی را خیلی زود از میان می‌برد و در نتیجه همه‌چیز از کنترل خارج می‌شود.

جف وایز نویسنده دیگری است که به این موضوع پرداخته است. او معتقد است ازدحام‌ها دو تیپِ عمومی دارند. یک نوع از ازدحام‌ها وقتی رخ می‌دهند که توده مردم ناگهان با تغییرِ نیرویِ مثبت یا منفی روبه‌رو شود. تغییرِ نیرویِ مثبت وقتی رخ می‌دهد که جمعیت در برخورد با یک مانع یا در اثرِ تنگ و بسته‌شدنِ مسیر متوقف شود. تغییرِ نیرویِ منفی، برعکس، وقتی رخ می‌دهد که فشارِ جمعیت راهی ناگهانی برای تخلیه پیدا کند، مثلا دروازه‌ای باز شود یا حصاری سوراخ شود.

نوعِ دومِ ازدحام‌ها که می‌توان آن را «ازدحام‌های آشفته» نامید، وقتی اتفاق می‌افتد که دو تودۀ متراکم با هم برخورد کنند، یا در میانۀ یک تودۀ انبوه، بلوایی ناگهانی برپا شود. مشخصه نوع اول، حرکتِ همسان و هم‌جهت انبوهِ جمعیت است، اما در نوع دوم، مسیرِ افراد هم‌جهت نیست و در نتیجه اغتشاشِ ازدحام چند برابر می‌شود. هردوی این الگوها دارای قدرت‌هایی هولناک‌اند. در حالت عادی، اگر ۶تا١٠ نفر، هم‌جهت با هم فشار بیاورند، می‌توانند نرده فولادیِ ضخیمی را به‌راحتی کج کنند. بنابراین فشارِ جمعیت در مدلِ اول بسیار سهمگین است و به راحتی با فشار به قفسه سینه افراد، دنده‌هایشان را خرد می‌کند، یا به دلیلِ ناتوانی در بازشدنِ شُش‌ها هنگامِ دم، امکان تنفس را از آنها می‌گیرد و دچار خفگی می‌شوند. فرقی نمی‌کند چقدر قوی یا بلندقد یا عضلانی باشند. این فشار، در مدل دوم یعنی ازدحام‌های آشفته، کمتر است. زیرا جهتِ متفاوتِ حرکتِ افراد، نیروها را خنثی می‌کند. اما این‌جا مشکلِ مرگبارِ دیگری رخ می‌دهد: آشوب.

بگذارید مثالی بزنیم: فرض بگیرید شما درحال عبور از یک پیاده‌رو هستید. وقتی تراکم جمعیت خیلی کم باشد، شما با کمترین انحراف یا تغییر مسیر به چپ یا راست، به سمتِ هدفِ خود می‌روید. ولی وقتی تعداد آدم‌هایی که در جهت مخالف شما، یا هم‌جهت با شما درحال عبورند، بالا و بالاتر برود، شما مجبور می‌شوید برای ادامه مسیر خود، مرتبا جا به جا شوید، گامی به چپ و راست بردارید، یا توقف کنید. طبقِ مطالعاتِ محققانی که روی مکانیزم‌های سیالیت در توده‌ها کار می‌کنند، در درجه‌ای از تراکم، شما دیگر نمی‌توانید مسیر خودتان را انتخاب کنید، بلکه جمعیت شما را با خودش می‌برد. در چنین وضعیتی، تلاش افراد برای ادامه مسیرِ تعیین‌شده‌شان و ناتوانیِ آنها از این کار، منجر به آشوب می‌شود. در آشوب‌ها، خیلی زود افراد تعادل خود را از دست داده و زمین می‌خورند، افراد بعدی بلافاصله روی آنها می‌افتند و در جمعیت، چاله‌ای درست می‌شود که برگرداندنِ آن به حالت عادی ناممکن است. هربینگ می‌گوید وقتی تراکم جمعیت بین ۵ تا ١٠ نفر در هر متر مربع باشد، امکانِ ازدحامِ آشوبناک وجود دارد. البته این تعداد به اندازه بدن و وزنِ افراد نیز وابسته است. با این حال، حوادثِ ایام حج، یکی از پرقربانی‌ترین مکان‌های ازدحام در تاریخ بوده است. چنانکه در صد‌سال گذشته، نیمی از مرگبارترین ازدحام‌ها در مِنا رخ داده است. بعد از حادثه‌ سال ۲۰۰۶، مقامات سعودی راه‌های منتهی به رمی جمرات را یک‌طرفه کردند و برنامه‌ریزی‌هایی برای برآورد تعداد واردین و زمانِ مقتضی برای خروج آنها از محوطه انجام دادند. راه‌های دسترسی را چند طبقه کردند و خروجی‌های چندگانه و پیچیده‌ای برای مدیریت حرکت حجاج طراحی کردند. عربستان تلاش کرد با استخدام طراحانِ مختلف از سراسر جهان، بهترین حالت را اجرایی کند، اما مشکلِ بزرگِ طراحی سیستماتیک برای مدیریت چنین موقعیت‌هایی، «پیش‌بینی‌ناپذیری» و «سیالیت» توده‌های انسانی است. نمی‌توان حدس زد اثرِ یک تغییر کوچک چقدر می‌تواند هولناک باشد. چنانکه دلیلِ فاجعه امسال، بستنِ یکی از راه‌های منتهی به جمرات اعلام شده است.

پل وارتهایمرکه یکی از شناخته‌شده‌ترین متخصصانِ «کنترل شلوغی» در جهان است، بر مبنای تحقیقاتِ خود، توصیه‌هایی کرده است که هنگامِ گیر‌افتادن در یک ازدحام جمعیت، چطور خودتان را نجات دهید:

اولا بلافاصله بعد از این‌که احساس کردید تراکم جمعیت دارد به حد خطرناکی می‌رسد، تلاش کنید تا از مرکزِ ازدحام فاصله بگیرید، نگذارید دیر شود. تصمیم‌گیری درباره این کار گاهی بسیار دشوار است. چون ممکن است شما مدت‌ها منتظر مانده باشید تا به نقطه دلخواه خود برسید.

اما اگر نتوانستید فاصله بگیرید و در مخمصه افتادید، راهکارهای زیر را رعایت کنید:
۱- گام‌های خود را استوار کنید و اجازه ندهید سُر بخورید.
۲- انرژی‌تان را حفظ کنید. تلاشِ بیهوده نکنید تا جمعیت را بشکافید یا فرار کنید یا داد و فریاد به راه بیندازید. فریادزدن معمولا جریان امور را وخیم‌تر می‌کند.
۳- دست‌هایتان را جلوی سینه‌تان مشت‌ کنید. سینه‌تان را بدونِ حفاظ به پشتِ نفر جلویی نچسبانید. دست‌ها اجازه می‌دهند تا در صورت افزایش فشارِ جمعیت، راهی برای تنفس داشته باشید.
۴- اگر در تاریکی هستید، خود را به موج جمعیت بسپارید.
۵- اگر در کنارتان کسی روی زمین افتاد، بلافاصله کمک کنید تا از جایش بلند شود، زیرا بسیار محتمل است که بعد از او، خودِ شما سرنگون شوید.

منبع: روزنامه شهروند

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.