رومانس (romance) چیست؟
اصطلاح «رمانس (romance) در اوایل قرون وسطی به معنی زبانهای محلی جدیدی بود که از زبان لاتین مشق میشد. رمانس همچنین به معنی کتابهایی بود که که از لاتین ترجمه و یا به این زبانهای محلی نوشته میشد. در قرنهای نخستین میلادی، قصههای خیالی منظوم و منثور را که شرح حادثهها و شخصیتهای غیر عادی، صحنههای عجیب و غریب، ماجراهای شگفت انگیز، عشقهای احساساتی و پرشور و اعمال سلحشورانه بود، «رمانس»می نامیدند. شخصیتهای رمانسی مظهر یکی از قشرهای اجتماعی یا نماد یکی از ارزشها یا ضدارزشهای جامعه و زمانه خاصی هستند که در آن زندگی میکنند، یا بهانهای برای موقعیتهای مختلف، از بلاهت آمیز و طماعانه گرفته تاعاشقانه و مفرّح هستند.
رمانس، جهان با شکوه شوالیه گری را به نمایش میگذارد و بیشتر قصههای خیالی است که جنبه سرگرم کننده دارد و به قهرمانهای اصیل زادهای اختصاص مییابد که از واقعیتهای زندگی روزمره به دور بودهاند و به ماجراهای عاشقانه اغراق آمیز دلبسته و در راه رسیدن به محبوب، به اعمال جسورانه دست میزدند و با جادوگران و شخصیتهای شریر میجنگیدند.
«رمانس» به ندرت دارای محتوای اخلاقی و تعلیمی است و به کلی متفاوت از اسطوره است. نام شخصیتهای رمانتیسم قهرمانان و شخصیتهای اصلی آن نامهای خیر و شرّ بوده و هر شخصیت، متناسب با نام خود عمل میکند. در داستانهای دوره رمانس و افسانه، نام گذاری به طریق مستقیم یا تمثیلی بود، یعنی نام عنوانی بود که به طور مستقیم به ویژگیهای شخصیت اشاره میکرد.
شکل «رمانس» تحت تاثیر قصههای «هزار و یک شب» بوجود آمد و در قرن دوازدهم در فرانسه رونق گرفت و به کشورهای دیگر راه یافت. «رمانس» در ابتدا شعر روایتی بود و بعد به تدریج به نثر گرایید و عمومیت بیشتری یافت.
به گفته «نورتروپ فرای» رمانس با شخصیتهایی سر و کار دارد که نیروها و تواناییهایشان از انسان عادی فراتر است امّا به پای خدایان نمیرسد.
رمانسها وجوه اشتراکی بسیاری، هم از نظر ساختاری و هم از نظر معنایی، با قصههای بلند فارسی دارند امّا خاستگاهشان، وجود قهرمانهای اشرافی و درباری در آنها و سبک فاخرشان آنها را از قصههای بلند فارسی متفاوت میکند «آلیس در سرزمین عجایب» اثر لوئیس کارول را یک رمانس میتوان به حساب آورد.
انواع رمانس عبارتنداز:
۱-رمانس روستایی ( شبانی) که به نثر و معمولاً طولانی
۲- رمانس شوالیه گری (شهسواری): قصه ماجرا جویانه اپیزودیک (حادثه استقلال یافته) قرون وسطایی و غالباً منظوم
۳- رمانسهای عاشقانه
۴- رمانسهای تاریخی
رمانس ممکن است با امور جادوئی سر و کار داشته باشد یا دست کم شخصیتهایی داشته باشد که تا حدودی از الزام زمان و مکان و اوضاع و احوال اجتماعی آزاد باشد.
اختلاف اساسی «رمان» و «رمانس» در نحوه شخصیت پردازی این دو است. رمانس نویس تلاش نمیکند تا اشخاصی واقعی به وجود بیاورد و این امتناع تا حدّی است که شخصیتهای او بدل به «الگوی کهن و ازلی» میشوند. در رمانس قهرمان« زن» همان «عامل وسوسه گر» و «ضد قهرمان شرور» همان «سایه» یا «جنبههای ناخودآگاه و طبیعی انسان» است. رمانس، قالبی قدیمی تر از رمان است. رمانس گرایش به قهرمانسازی دارد.
منبع: روزنامه ابتکار