فرق شعر و ترانه چیست؟
شاید بسیاری از شما تاکنون تصور میکردید تفاوتی بین شعر و ترانه وجود ندارد و یا ترانه شکل سادهتر و عامیانهتری از شعر است و یا تفاوت این دو را زیاد جدی نگرفته باشید به نظر میرسد این جدی نگرفتن بیشتر به دلیل همان گنگی تعریف و بیان تفاوت باشد و باید به شما حق داد زیرا تعریف دقیقی از تفاوت این دو وجود ندارد و نمیتوان مرز مشخصی بین این دو تعیین کرد. سوالی که پیش میآید این است که آیا ترانه نوعی شعر است؟ فرق شعر و ترانه چیست؟ و یا به بیان دیگر آیا میشود ترانه را زیر مجموعه شعر قرار داد آنچه که محتمل است این است که شعر بر اساس معیارهای زیر طبقه بندی میشود:
طبقه بندی شعر بر اساس سبک و یا دارا بودن یا نبودن قافیه، وزن و یا قالب است و به گروههای زیرتقسیم بندی میشود:
سبک (خراسانی، عراقی، هندی و…)
براساس وزن و قافیه (کلاسیک، نیمایی، سپید و…)
براساس قالب (قصیده، غزل و…)
اما در مقابل آن چیزی که قطع به یقین میدانیم این است که ترانه را نمیتوان به هیچکدام از طبقهبندیهای نام برده متعلق دانست، اما هر یک از این طبقه بندیها را میتوان در مورد ترانه نیز اعمال کرد، مثلاً ترانههای موزون و بیوزن را میتوان با اشعار کلاسیک، نیمایی و سپید فارغ از مبحث محتوا مطابق دانست. نکته دیگر آن که ترانه به عنوان قالب مطرح نبوده بلکه خود از قالبهای شعری استفاده میکند.
هیچ نسبتی نیز در مورد ترانه مطرح نبوده است زیرا از عمر پاگیری ترانه مدت زمان زیادی نمیگذرد اما اگر بتوان بر اساس کارها و ترانههای موجود طبقهبندی کرد شاید بتوان سبک ترانهسرایان بزرگی چون جنتی، عطایی، قنبری و سرفراز را مبنا قرار داد و گفت اینها سبکهای مختلف ترانه هستند.
شاید بهتر باشد خارج از این طبقه بندیها به فرق شعر و ترانه بپردازیم، زیرا هیچ یک از این دسته بندیها مطلق نبوده و همیشه استثنائاتی وجود دارد.
شعر، هر نوع سخن خیال انگیزی را گویند در حالی که ترانه را نمیتوان از جانب خیال انگیز بودن سخنان تعریف کرد. هر چند که بسیاری از ترانهها به دلیل به کار رفتن عناصر ادبی و فضاسازیهای شاعرانه در آنها این ویژگی خیال انگیز بودن را دارا هستند اما در مقابل بسیاری نیز مبرا از این ویژگی میباشند. به طور کلی میتوان گفت ترانه کلامی است گاه شاعرانه و گاه غیر شاعرانه گاه موضوع و با هر موضوعی که در بسیاری از موارد در جنبههایی مانند استفاده از قافیه و قالب با شعر اشتراکاتی دارد و در بحث زبان مورد استفاده ترانه میتوان گفت که در ترانه زبان سنتی و کهن و واژههای نامأنوس پیچیده جایی ندارند و ساختارهای دستوری که نیز ترانه را از ویژگیهای ترانه بودن دور میکند مثلاً حتی به کار گیری (ز) نیز در ترانه به جای (از) فاجعهبار خواهد بود!
ترانه همچنین با زبان رسمی اداری و زبان کتابی نیز میانی ندارد اما زبان مردم کوچه بازار و محاورهای نیز نیست اما زبانی ساده و قابل فهم دارد و آنچه که در ترانه حایز اهمیت بوده نزدیک بودن واژگان و لغات ترانه به زبان مردم به زبان ساده است. البته ترانه میتواند تعبیرات و ترکیبات نیز داشته باشد اما همینها نیز باید از دیدگاه مطابقت با زبان مردمی پذیرفتنی باشد. ترانه با موسیقی همخوانی دارد اما اینگونه نیست که هر کلامی را که با موسیقی همراه است ترانه بدانیم و بقیه را از طبقهبندی خارج کنیم. گاهی در ابتدا یک موسیقی ساخته میشود و سپس ترانه مناسب آن سروده میشود. مثلاً در زیر یک ترانه از یغما گلرویی که بر مبنای ملودی Diana krall نوشته شده است بیان شده:
این بالا، یه آسمونه، اینجا بین قلبا نه مرزه، نه دیواره
این بالای آسمون هم جای آفتاب مهتابه و هم پر ستاره
فرق شعر و ترانه
مجموعه بالا تا حد زیادی میتواند فرق شعر و ترانه را مشخص کند اما با تمام این توصیفات سه تفاوت اصلی بین ترانه و شعر میتوان بیان کرد:
۱- نوع انتقال پیام به مخاطب یکی از مواردی است که ترانه را از سر جدا میکند، زیرا در ترانه پیام بدون پیچیدگی الفاظ و بیان و دشواریهای زبانی منتقل میشود. زیرا اصولاً مخاطب ترانه وقت کافی برای تجزیه و تحلیل ترانه نداشته و گاهاً آن را برای صرف وقت و لذت از زمان و خود ترانه گوش می دهد. در حالی که در شعر شاعر از آرایههای ادبی و صنایع لطیف برای انتقال معنا و مفهوم استفاده کرده و به همین دلیل است که هر بار که شعری را میخوانیم برداشتهای متفاوتی از آن میکنیم.
۲- ترانه اصولاً طراحی شده برای شنیدن، در حالی که شعر سروده میشود تاخوانده شود. برای همین است که گاهی مواقع ابتدا موسیقی نواخته شده و بر اساس آن ترانه سروده میشود و به قول افشین یداللهی عزیز (چیزی که ابتدا به ساکن ترانه نام میگیرد آن است که با شنیدن آن هر موزیسینی احساس کند که این نوع شعر ظرفیت پذیرش موسیقی را دارد).
۳- متن ترانه معمولاً از شعر کوتاهتر بوده و بیشتر تکرار میشود، زیرا زمان در ترانه محدود است و در همین زمان محدود باید همه مفهوم و معنا منتقل شود. ترانه را میتوان زیر مجموعه شعر دانست با این تفاوت که ترانه یک سبک مستقل است و میتواند خود به تنهایی منتقل کننده احساسات و اندیشههای اجتماعی به زبان ساده باشد و به همین دلیل زبان ترانه زبان ساده مردم است و چون سلیقهها بسیارند ترانه سرایی از شعر گفتن نیز سختتر است. اگر میخواهید ماندگار باشید بهتر است ترانههای پر محتوا بِسُرایید و برای این کار لازم است که اشعار بسیاری بخوانید.
منبع: difference between a song and a poem
مطالب مرتبط:
ادبیات کلاسیک چیست؟