زندگینامه ایران درّودی، نقاش برجسته ایران
ایران درّودی نقاش، کارگردان، نویسنده، منتقد هنری و استاد برجسته دانشگاه است. او در سال ۱۳۱۵ در خراسان و در خانوادهای سرشناس به دنیا آمد. خاندان پدری از بازرگانان صاحب نام خراسان و خانوادۀ مادری از بازرگانان قفقاز بودند که پس از انقلاب شوروی به ایران مهاجرت کرده و در مشهد اقامت گزیده بودند.
درّودی با علاقهای که از کودکی به نقاشی داشت پس از اتمام تحصیلات متوسطه، راهی فرانسه شد و تحصیلات خود را در دانشکدۀ عالی هنرهای زیبای پاریس بوزار به پایان رساند. او در بروکسل برای شفاف کردن رنگهای نقاشی دورۀ ویترای را درآکادمی سلطنتی بروکسل گذراند و تاریخ هنر را در مدرسه لوور پاریس فراگرفت.
درسال ۱۳۴۷ به سفارش شرکت آی.تی.تی که لوله کشی نفت آبادان به ماهشهر را انجام داده بود تابلوی نفت ایران را خلق کرد. تابلویی که تصویر آن با تیراژى چند میلیونی در مطبوعات مهم امریکا از قبیل لایف، تایمز، نیوزویک به چاپ رسید و احمد شاملو نام رگ های زمین، رگ های ما را بر این شاهکار نهاد.
ایران درّودی در دهه ۴۰ پس از نمایش آثارش در گالری های مختلف، برای آموختن کارگردانی و تولید برنامه های تلویزیونی به انستیتو آر.سی.ال نیویورک رفت. در نیویورک با پرویز مقدّسی که در رشته کارگردانی سینما و تلویزیون تحصیل می کرد آشنا شد و با او ازدواج کرد. چندى بعد درّودی به همراه همسرش به ایران بازگشت و در سازمان تازه تاسیس تلویزیون در سمت تهیه کننده و کارگردان برای مدت ۶ سال به فعالیت پرداخت. حاصل این فعالیت تهیه و کارگردانی بیش از ۸۰ فیلم مستند تلویزیونی موفق از هنرمندان ایران و جهان بود که سبب شد دانشگاه صنعتی شریف از او دعوت به عمل آورد تا به عنوان استاد افتخاری، تدریس تاریخ و شناسایی هنر را در این دانشگاه برعهده گیرد.
برگزاری ۶۴ نمایشگاه انفرادی و شرکت در بیش از۲۵۰ نمایشگاه گروهی در کشورهای اروپایی، ایران، مکزیک، ژاپن وآمریکا است. انتشار مقالات و نقدهای تحقیقی و هنری در مطبوعات ایران، ایراد سخنرانی در مراکز فرهنگی و هنری دنیا، تهیه و کارگردانی بیش از ۸۰ فیلم مستند تلویزیونی از هنرمندان ایران و جهان، نگارش و انتشار کتاب زندگینامه خودنوشت «در فاصلهی دو نقطه…!» حاصل بیش از۶٠ سال فعالیت همه جانبه او در عرصه هنر معاصر ایران است که تا امروز ادامه دارد. فعالیتهایی که در کنار نشست و برخاست با بزرگانی چون آندره مالرو، سالوادور دالی، ژان کوکتو، آنتونیو رودریگز، احمد شاملو و… و بیان منحصر به فرد وی در نقاشی، او را به یکی از مهمترین نقاشان ایران و جهان بدل کرده است.
موزه هنرهای معاصر تهران، موزه هنرهای زیبای کرمان، کاخ موزه سعد آباد، کاخ صاحبقرانیه، موزه ایکسل بلژیک و موزه هنرهای معاصر نیویورک از جمله مکانهایی هستند که در کنار مجموعه داران سرشناس، آثار ایران درّودی را در گنجینه خود دارند.
ایران درّودی در آخرین فعالیتش، بعد از تاسیس بنیادی در سال ۱۳۹۰، ۱۹۵ اثر برگزیده خویش را که طى ۴٧ سال با هدف ارائه در موزه شخصی خود حفظ کرده بود، به صورت محضری به این بنیاد و مردم ایران بخشید و هزینه ساخت موزه را از محل فروش منزلش در پاریس تامین کرد.
در اسفند ماه سال ۱۳۹۴ شهردارى تهران قطعه زمینى واقع در خیابان سید جمال الدین اسد ابادى، جهت بهره بردارى موزه اثار نقاشی ایران درّودی در نظر گرفت. متاسفانه مراحل ادارى ان بیش از انتظار به طول انجامید، سرانجام در خردادماه ۱۳۹۷ شوراى اسلامی شهر تهران بهره بردارى از زمین مذکور را پس از دو سال و چهار ماه با اکثریت آراء تصویب کرد. اکنون بنیاد بی صبرانه منتظر ابلاغ رسمى آن است تا کار ساختمان موزه شروع شود.
نمایشگاهها و فعالیتهای هنری ایران درودی
متولد شهریور ۱۳۱۵، مشهد.
تحصیلات ایران درودی:
«دانشکده عالی هنرهای زیبای» پاریس ( بوزار) رشته نقاشی.
«مدرسه لوور» پاریس، رشته تاریخ هنر.
«دانشکده سلطنتی» بروکسل، رشته ویترای.
«انستیتو آر. سی. آ.» نیویورک، رشته تهیه و کارگردانی سینما و برنامه های تلویزیونی.
نمایشگاه های فردی ایران درودی:
۱۳۳۷ (۱۹۵۸)- «مرکز هنرهای میامی بیچ».
۱۳۳۷ (۱۹۵۸)- دانشگاه کلمبیا، آمریکا.
۱۳۳۸ (۱۹۵۹)- هتل «هیلتون»، تهران.
۱۳۳۸ (۱۹۵۹)- «تالار فرهنگ»، تهران.
۱۳۳۸ (۱۹۶۱)- «انجمن ایران و امریکا»، تهران.
۱۳۴۰ (۱۹۶۱)- «تالار فرهنگ»، ایران.
۱۳۴۲ (۱۹۶۳)- موزه «ایکسل»، بروکسل.
۱۳۴۳ (۱۹۶۴)- گالری «سنتاماریا پیزا»، میلان.
۱۳۴۳ (۱۹۶۴)- گالری «بورخس»، تهران.
۱۳۴۴ (۱۹۶۵)- «انجمن ایران و آمریکا»، تهران.
۱۳۴۸ (۱۹۶۹)- گالری «نگار»، تهران.
۱۳۴۹ (۱۹۷۰)- هتل «هیلتون»، تهران.
۱۳۴۹ (۱۹۷۰)- دانشگاه «صنعتی شریف»، تهران.
۱۳۵۱ (۱۹۷۲)- انستیتو «گوته»، تهران.
۱۳۵۲ (۱۹۷۳)- گالری «اسپس ۲۰۰۰ » نیویورک.
۱۳۵۲ (۱۹۷۳)- انستیتو «گوته»، آبادان، شیراز، مشهد، اصفهان.
۱۳۵۲ (۱۹۷۳)- گالری «دروآن»، پاریس.
۱۳۵۲ (۱۹۷۳)- گالری «آرتیوم آرتیست»، ژنو.
۱۳۵۳ (۱۹۷۴)- گالری «۲۱»، زوریخ.
۱۳۵۳ (۱۹۷۴)- «شرکت ملی نفت ایران»، آبادان.
۱۳۵۳ (۱۹۷۴)- دانشگاه «فردوسی» مشهد.
۱۳۵۴ (۱۹۷۵)- گالری «دروّدی»، تهران.
۱۳۵۴ (۱۹۷۵)- گالری «دروآن»،توکیو.
۱۳۵۴ (۱۹۷۵)- گالری «لاگالریا»، مکزیکوسیتی.
۱۳۵۵ (۱۹۷۶)- گالری «اریتاژ»، تورنتو.
۱۳۵۵ (۱۹۷۶)- موزه «هنرهای زیبا»، مکزیکوسیتی.
۱۳۵۵ (۱۹۷۶)- دانشگاه «فردوسی» مشهد.
۱۳۵۵ (۱۹۷۶)- دانشگاه اصفهان.
۱۳۵۵ (۱۹۷۶)- «شرکت ملی نفت ایران»، آبادان.
۱۳۵۵ (۱۹۷۶)- «تلویزیون ملی ایران»، شیراز.
۱۳۵۵ (۱۹۷۶)- گالری «الکساندر»، تهران.
۱۳۵۷ (۱۹۷۸)- «باشگاه نخست وزیری» تهران.
۱۳۵۷ (۱۹۷۸)- هتل «انترکنتیناتال»، ژنو.
۱۳۶۱ (۱۹۸۲)- گالری «موت»، ژنو.
۱۳۶۶ (۱۹۸۷)- گالری «بایول»، پاریس.
۱۳۶۷ (۱۹۸۸)- سالن «رولان گاروس»، «پاله دوشایو»، پاریس.
۱۳۶۷ (۱۹۸۸)- استودیو «کیو»، نیوجرسی.
۱۳۶۷ (۱۹۸۸)- گالری «آرت دکور»، واشنگتن دی. سی.
۱۳۶۸ (۱۹۸۹)- «فرست کردیت بانک»، لوس آنجلس.
۱۳۷۰ (۱۹۹۱)- مرکز فرهنگی «M.O.R.C. A» پاریس.
۱۳۷۰ (۱۹۹۱)- «بنیاد فرهنگی ایران»، دوسلدرف.
۱۳۷۱ (۱۹۹۲)- «مجموعه فرهنگی آزادی»، تهران.
۱۳۷۱ (۱۹۹۲)- گالری «سپهری»، تهران.
۱۳۷۳ (۱۹۹۴)- گالری «۵۴» نیویورک.
۱۳۷۳ (۱۹۹۴)- «سازمان ملل»، نیویورک.
۱۳۷۴ (۱۹۹۵)- نگارخانه «برگ»، تهران.
۱۳۷۸ (۱۹۹۹) – گالری«حوریان» سانفرانسیسکو.
۱۳۷۸ (۱۹۹۹)- دانشگاه «ویرجنیاتک» ویرجنیا، امریکا.
۱۳۷۸ (۱۹۹۹)- دانشگاه «U.C.L.A.» لسآنجلس.
۱۳۸۱ (۲۰۰۲)- «خانه هنرمندان»، تهران.
۱۳۸۱ (۲۰۰۲)- موزه «هنرهای معاصر»، اصفهان .
۱۳۸۲ (۲۰۰۳)- گالری «پگاه»، کرمان.
۱۳۸۷ (۲۰۰۸)- موزه «هنرهای معاصر»، تهران.
۱۳۸۷ (۲۰۰۸)- گالری «شیرین»، تهران.
۱۳۹۲ (۲۰۱۳)- «خانه هنرمندان»، تهران.
۱۳۹۲ (۲۰۱۳)- موزه «هنرهای معاصر» تهران، رونمایی از چاپ پانزدهم کتاب «در فاصله دو نقطه…!» همراه با نمایش آثار ایران درّودی متعلق به گنجینه موزه.
نمایشگاه گروهی ایران درودی:
بیش از ۲۵۰ نمایشگاه گروهی درکشورهای ایران، فرانسه، بلژیک، سویس، آمریکا، مکزیک، ژاپن، استرالیا و همچنین نمایشگاه هایی با هنرمندان ایرانی در ایران، فرانسه، آمریکا، کانادا، موناکو، آلمان و امارات متحده عربی.
فعالیت ایران درودی در سایر زمینه ها:
از سال ۱۳۴۳ (۱۹۶۴) عضو کنگره بین المللی هنرمندان و منتقدین «ریمنی»، «وروکیو»، و «سان مارینو»، ایتالیا.
از سال ۱۳۴۶(۱۹۶۷) تا۱۳۵۱(۱۹۷۲) تهیه کنندگی و کارگردانی بالغ بر ۸۰ فیلم مستند برای تلویزیون ملی ایران تحت عنوان «شناسایی هنر».
۱۳۴۷(۱۹۶۸) کارگردان فیلم مستند « بیینال ونیز» به مدت ۵۵ دقیقه.
از سال ۱۳۴۹(۱۹۷۰) تا۱۳۵۱(۱۹۷۲) استاد مدعو دانشگاه «صنعتی شریف»، برای تدریس «تاریخ و شناسایی هنر».
سخنرانی های ایران درودی در بارۀ هنر ایران:
۱۳۷۷(۱۹۹۸)- «انجمن فرهنگی ایرانیان مقیم بلژیک»، بروکسل و کتابخانه «مرکز مطالعات ایران»، لندن.
۱۳۷۸(۱۹۹۹)- دانشگاه «ویرجینیاتک» ویرجینیا، دانشگاه «یو. سی. ال. ای.» لوس آنجلس و دانشگاه «برکلی» سانفرانسیسکو، همچنین «انجمن متخصصین» سنخوزه، و «انجمن سخن» سانفرانسیسکو، «انجمن سخن» لوس آنجلس، «انجمن فرهنگی ایرانیان» سکرمنتو و «انجمن فرهنگی ایرانیان» نیوجرسی.
تحقیق دربارۀ «هنر هخامنشیان» چاپ در مجله «سخن» و «نگین» ۱۳۴۶ و ۱۳۴۷٫
سلسه مقالات و نقد دربارۀ نقاشی درمطبوعات ایران.
سلسه سخنرانی های دربارۀ «نقاشی» و «نقش زن در تاریخ و هنر باستان و معاصر ایران» و همچنین دربارۀ کتاب«در فاصلۀ دو نقطه…!» که از زندگینامه هنرمند است.
انتشارات ایران درودی:
۱۳۵۲(۱۹۷۳)- ایران درّودی ( آثار نقاشی ۱۳۵۲-۱۳۳۸) چاپ اول، ناشر: مولف.
۱۳۵۵(۱۹۶۶)- ایران درّودی ( آثار نقاشی ۱۳۵۲-۱۳۳۸) چاپ دوم، ناشر: انتشارات «امیرکبیر».
۱۳۷۵(۱۹۹۶)- در فاصلۀ دو نقطه …! (زندگینامۀ نقاش به قلم خود او) ناشر: «نشرنی».
۱۳۸۳(۲۰۰۴)- چشم شنوا (آثار نقاشی) ناشر: مولف.
۱۳۸۷(۲۰۰۷)- قصۀ انسان و پایداریاش… ! (شناختنامۀ ایران دروّدی) مولف: مهدی مظفری ساوجی، ناشر: «سخن».
۱۳۹۶(۲۰۱۷)- در فاصلۀ دو نقطه …! چاپ بیستم، ناشر: «نشرنی».
۱۳۹۷(۲۰۱۸) – گفتگو با ایران درّودی – مصاحبه گر: مهدی مظفری ساوجی – ناشر: نشر ثالث
فیلمهایی که در مورد ایران درّودی ساخته شده است:
فیلم «مستند درباره نمایشگاه ایران درّودی در موزهی هنرهای معاصر تهران» – کارگردان حسن امامی
فیلم «چه شگفت است عشق، که هم درد است و هم مرهم» به کارگردانی بنکدار و علیمحمدی
فیلم «ایران درّودی،نقاش لحظههای اثیری» – کارگردان بهمن مقصودلو
فیلم «ایران درّودی» – کارگردان مستانه مهاجر
فیلم «زن، نور، نقاشی» – کارگردان محمود شکراللهی
فیلم رونمایی پانزدهمین چاپ کتاب «در فاصلهی دو نقطه…!»
ایران درّودی از منظر منتقدان:
ژان کوکتو ۱۹۶۳
ایران درّودی عزیزم گمان میکنم من از جمله معدود افرادی باشم که از گم شدن در میان دالانهای پیچ در پیچی که نقاشانی بیشمار با چشمی پر از بیم و امید در آنجا به دنبال» مینوتور «میگردند ترسی ندارند. نقاش، دانسته یا ندانسته همیشه تصویر شخص خود را میکشد. زیرا شکلهای زندگی کاری با زندگی شکلها ندارد، و این زندگی شکلها جدا از پدیده «شبیه سازی» پرورده میشود. مدل فقط بهانهای بوده است و نبودن مدل، نقاش را به مظهر مدل نزدیک میکند، که چیزی نیست مگر همان نیروی ژرف و نهفتهای که در درون ما جای دارد و هنرمند جز ترجمان آن، جز واسطه احضار آن نیست.
هوشنگ طاهری
خرداد ۱۳۵۲ … آثار درّودی از نوعی اندیشه کمال یافته سرشار است. این هنرمند با دست یافتن بر تکنیکی پر توان و مسلط بخوبی توانسته است لطیفترین و ظریفترین ارتعاشات روحی خود را بر پرده تابلوهایش ترسیم کند… فرمها بیآنکه در حالت بیوزنی خود به تجرید کامل گراییده باشند، در سرحد ممکنها و ناممکنها قرار گرفتهاند. موج خروشان «نور» که سیاهیها را میزداید و با قلمهای پهن در رنگ شیری تصویر شده، از بینهایت به جنبش درآمده تا مرز واقعیت عینی نزدیک شده است و عنصر «زمان» در جلوهگاه ابدی خویش همه چیز را در خود مستحیل کرده و جاودانگی یافته است… او با تکنیک شگفت خود، آن چنان ابعاد زمان و مکان را در قالبی رویاانگیز به تصویر میکشد. شاید چندان که بیمورد نباشد اگر ما او را تصویرگر ژرفاندیش لحظههای اثیری بنامیم…
جواد مجابی
تیرماه ۱۳۸۰ – تهران نقاشیهای ایران درّودی، به نور درخشان ایران وفادار مانده است. خاستگاه این روشنا،گاه جغرافیا است که از زاویه تند تابش آفتاب بر این اقلیم برمیآید، گاهی نور جنبه فرهنگی دارد به ازای روشنیاندیشی حکمت عرفانی ما، و از سویی درخششی تاریخی است و نور درونی زندگی جمعی اقوام ایرانی بر این فلات را باز میتاباند. در شعاع تابش این مهر فروزان، میتوان از تابلوهای دوران جدید ایران درّودی شناخت بیشتر و لذتی افزونتر اندوخت… … به خاطر نوع تابش آفتاب بر این سرزمین، منظره ساکن نمیماند و دایم از رنگی به رنگ دیگر تغییر و تنوع مییابد، این دگرگونی منظره واحد در تابش نوری که هر دم رنگ و حجم دیگری به قاب تماشا میدهد، نگاه ایرانی را بر نور به عنوان عنصر خلاق و نیرویی آفرینشگر متمرکز کرده است. از جهان اساطیری به این سو، خورشید در این سرزمین،گاه در قلب آیین مهرپرستی و زمانی چون نماد آتش در کیش زردشتی، سپس در قرون تاریخی به مثابه نورالانوار عرفانی بر بینش ایرانی روشنی افکنده است…
لوتن شاعر و منتقد بلژیکی ۱۹۷۲
ایران درّودی نشانی از ایران بر آن بودم ایران یا ایرانیان را در مفهوم آزاد آن ترجمه کنم به یقین رنجی شعلهور اما خموش عمق اندوه خود را در انوارش ابراز نمیدارد. داشتن چنین نگاه نافذی به طور حتم مستلزم اندوختن تجربهای است فراوان کهگاه میبایست آنها را با سعه صدر پذیرفت و حفظ کرد. بنگرید، این نگاه نافذ را در آثار این نقاش والا، هنرمند واقعی و در یک کلام مرید واقعی هنر اصیل، که آثارش مملو از هیجان است و واژه خدایی بودن را توصیف میکند و من او را خانم ایران درودی مینامم. ایران درّودی نشانی از ایران … به یقین رنجی شعله ور اما خموش عمق اندوه او را در آثارش ابراز میدارد. داشتن چنین نگاه نافذی به طور حتم مستلزم اندوختن تجربهای است فراوان کهگاه میبایست آنها را با سعه صدر پذیرفت و حفظ کرد. بنگرید، این نگاه نافذ را در آثار نقاش والا، هنرمند واقعی و در یک کلام مرید واقعی هنر اصیل، که آثارش مملو از هیجان است و واژه خدایی بودن را توصیف میکند. من او را خانم ایران درّودی مینامم…
فرانک الگار نشریه کارفور، پاریس ۱۹۷۳
چگونه میتوان یک زن ایرانی بود؟… … گلهایی که در طبیعت وجود ندارند، شاخسارهایی که از مردابها سر بر میآورند دورنماهای وهم انگیزی که در آنها اشیاء معمولی و اختراعی، غریب و بیمناسبت قد میافرازند و از میانشان، در جوّی محو و رویایی، ویرانه یا هیولایی از تخت جمشید ظاهر میشود. اگر هنر نقاشی تعبیر شاعرانه و انتزاعی واقعیت است، ایران درّودی یک نقاش راستین است. سورئالیسم او نیازی به دستمایههای فرسوده از فرط استعمال ندارد. او برای بیان خویشتنش کافی است که دست به گنج سنت نمادین ایران، ایران سعدی و بهزاد فرو برد
آلفونسو دنو ویلاته یی اورتیز، مجله نوودادِس، ۱۰ مه ۱۹۷۶
بینشها … گوته میگوید: «فرایند روشی بدیع را سبک گویند» و این تعریف در خور آثار درّودی است. همین طور توصیف پل کله در باب برتری تراژیک اندیشه، «دل در قلمرو سر قرار دارد.» در مورد او صادق است… یک دورنما، میعان حضوری که بخار گونه در قارهای صامت هذیان بصری و در شهوانیت رنگ مستحیل میشوند سطوحی بس راز آمیز است که با یکدیگر در آمیختهاند. احساسی درونی، چگونگی از هم پاشیدن پارههای واقعیت، به آثاری تجمسی گوناگون مبدل میشوند که با تضاد، خود آشفتگی و ابهام هنر در عصر کنونی، خود را متجلی میسازد…
آنتونیو رودریگز، ال ناسیونال، ۲۳ مه ۱۹۷۶
نقاشان بزرگ جهان در مکزیک … اکنون یکی از نقاشان بزرگ معاصر، در مکزیک است. ایران درّودی که دیدگاههای متفاوتی را از فرهنگ چند هزار سالهٔ خود به ارمغان آورده است… … من او را یک هنرمند» آزاد» میخوانم، که تصاویری از کمال و اعتلا میآفریند، در عین حال که رها از هر قیدی به سوی نقطهای که هدف قرار داده یا آفریده است راه میپوید. جهانی اعجاب انگیز و جادویی که در آن شادی و غم، تهور و تواضع، خون و گل به یکدیگر جوش میخورند و واقعیت و رویا در هم میآمیزند… … تصویرپردازی غنی او از فضایی غیر واقعی و تاثیرهای ظریف و گذرای موسیقی سرشار است. او بدین سان رنگها را به آواز وا میدارد. صوت تصاویر او از تک مضراب نرم تا غرش خوف انگیز و سکوت غمبار کویر را در بر میگیرد، در حالی که جهان غیر واقعی و تخیلی او از رویا به واقعیت خشن هیروشیما رو میکند…
منبع: ایران درودی