گفتوگو با مریم یاستی طراح و برگزیده مد و لباس
ایرانیها همیشه زیبایی را دوست داشته اند
دور نیست زمانی که صحبت کردن از مَد در رسانهها به سختی ممکن بود و اگر نه امری مذموم، حداقل پسندیده هم نبود. همین غفلت از مد و طراحی مد را میتوان یکی از علل گرایش مردم به لباسهای غربی، بیهویتی تولیدات داخلی و افزایش استفاده از محصولات وارداتی در صنعت پوشاک دانست. حالا چندی است که مد و طراحی لباس از سوی کارگزاران امر جدیتر گرفته شده، بیشتر به آن پرداخته میشود. با مریم یاستی طراح مد و لباس و برگزیده جشنواره فجر و نفر اول کد شیما (نشان شناسه یکپارچه مد ایرانی) سال ۹۷ از وضعیت مد در ایران گفتوگو کردهام. یاستی همچنین با ثبت حدود چهار صد اثر، بیشترین آثار را در شناسه یکپارچه مد ایران داشته است. خانم مهندسی که برای رسیدن به رضایت درونی پروژههای فناوری اطلاعات را رها کرد وبه هنر روی آورد و در کمتر از چهار سال حالا در رقابت تنگاتنگی که بین فعالان این عرصه وجود دارد بخوبی شناخته شده است.او معتقد است: اتفاق خوب در حوزه مد و لباس ایرانی زمانی رخ میدهد که دست تولیدکنندگان در دست طراحان داخلی قرار گیرد.
یاستی که به چند و چون فعالیتهای خانههای مد در ایران آشناست معتقد است صنعت مد در کشور هنوز به آن معنایی که در غرب وجود دارد، شکل نگرفته، اما چشمانداز آن روشن است «در این هشت سالی که بنیاد مد و لباس فعالیتش را آغاز کرده و به فعالیت در این عرصه انسجام بخشیده، رقابتها به همدیگر نزدیک شده و مد ایران پیشرفت کرده است. چرا که نزدیکی رقابتها پیشبرنده است.» نشانه این پیشرفت را میتوان در آثار رقابتهایی چون جشنواره فجر که نظر داوران بینالمللیاش را به خود جلب میکنند جستوجو کرد. اما سؤالی اساسیتر در مورد صنعت مد وجود دارد و آن هم لزوم پیشرفت در طراحی لباس است. «مزیت پیشرفت صنعت مد، تولید ملی و جذب علاقه مردم به پوشاک و تولیدات ملی است و کارآفرینیهایی است که به این واسطه صورت میپذیرد. طراحی پارچه و لباس نقش پیشبرندهای دارد. اگر ما در کارهای داخلی طرحهای جدید و به روز و زیبا داشته باشیم دلیلی برای خرید کالای ترک و چینی وجود ندارد. البته فعالان این حوزه با چالش قیمت تمام شده هم مواجه هستند، بازگشت به روزهای اوج در صنعت نساجی میتواند در حل این مسأله راهگشا باشد. بهبود صنعت نساجی صرفاً مسأله کیفیت نیست، طراحی پارچه هم امروزه مسأله با اهمیتی است که بنیاد مد و لباس در طراحیهای پارچه هم در بخشهای رقابتی و غیررقابتی بسیار فعالیت میکند.»
طرح ایرانی با سنتی فرق دارد
فرهنگ پوشش در ایران با وجود تاریخ قدمتدار و همینطور تنوع بسیار قومی و فرهنگی از غنای بالا بخصوص در پوشش بانوان برخوردار است. نقوش سنگی هک شده در پاسارگاد تا لباسهای به جا مانده از شاهزادگان در ادوار تاریخی مختلف. زنان هر منطقه از سرزمین پهناورمان با توجه به اقلیم و شرایط و سبک زندگی و باورهایشان پوششهای متفاوت و منحصر به فرد خودشان را دارند، دامنهای سفید گیلکی، پارچههای پر زرق و برق عشایر، رنگهای خالص پیرهنهای کردی، نقوش پیچیده ترکمنی و… همه میتواند برای طراحان بسیار الهامبخش باشد. «این خیلی خوب است که پوشش بومی، فرهنگ و سنتها را حفظ کنیم، اما همین پوشش در شهری مثل تهران بسیار جلب توجه میکند. یکی از اهدافی که من دارم این است که لباسی را که طراحی میکنم بتوان در اجتماع پوشید و محدود به مکانی خاص نشود. با این حال سعی کردم از عناصر پوششهای بومی مناطق مختلف ایران به گونهای که مورد اقبال مخاطب امروزی و نزدیک به پوشش اجتماع باشد، استفاده کنم. برای مثال استفاده از سوزن دوزی بلوچ در بخشهایی از کار. تأکیدم بر این بوده است که از هنر دست اقوام مختلف استفاده کنم، نه اینکه آن هنر را به طور ماشینی پیاده کنیم. چرا که طراحان امروز میتوانند با استفاده از این هنرها، آنها را زنده نگه دارند و شرایط ادامه اشتغال مردم به آنها را ایجاد کنند.» اما آیا استفاده صرف از نقشمایههای ایرانی در طراحی لباس یا پیاده کردن مستقیم هنرهای سنتی روی پارچهها – که در مقاطعی بازار را بویژه در طراحی مانتوها، اشباع شده از این طرحها دیدهایم- میتواند مخاطب را تا همیشه راضی نگه دارد؟ یاستی شاخصهای دیگری را برای طراحی و انتخاب لباس معرفی میکند. «ایرانی بودن با سنتی بودن متفاوت است و کاری میتواند در عین سادگی ایرانی باشد. ما باید با خلاقیت و نوآوری، نگاه کردن به پوشش اجتماع، به نیازها و آنچه در دنیا و جامعه خودمان اتفاق میافتد طراحی کنیم. اگر هم از طرحهای سنتی استفاده میکنیم باید به روز باشد نه اینکه عیناً یک هنر سنتی را در کار پیاده کنیم. امروزه همه دوست دارند در لباس احساس راحتی کنند. با در نظر گرفتن این نیازهاست که میتوان طرحی مورد توجه مخاطب داشت.» البته خلاقیتی که یاستی از آن صحبت میکند مرزی دارد که عرف هر جامعهای است. «متأسفانه مشاهده میشود که گاهی آنقدر روی خلاقیت متمرکز شدهایم که طرحها از عرف اجتماع خارج شده است. نمیگویم که اینها کار خوبی نیستند و قطعاً هم طرحی وجود ندارد که مورد پسند همه باشد. اما بهتر است که هنگام انتخاب به عرف اجتماع توجه شود.»
زیبایی را از مد نزداییم/ مد روز جهان را بشناسیم
ایرانی بودن واژهای است که در طراحی مد زیاد به گوشمان میخورد. در عصری که مردم از شرق تا غرب جهان، ممکن است یک غذا را بخورند، یک کتاب بخوانند، یک فیلم ببیند و یک شکل لباس بپوشند، چه انگیزههایی برای حفظ هویت فرهنگی در پوشش وجود دارد. «درست است که دیگر اینطور نیست کسی در اسکاتلند با لباس اسکاتلندی با آن مقتضیات و ویژگیهای قدیمی به خیابان بیاید. با توجه به پیشرفتهای رسانهای و افزایش تعاملات – با وجود تفاوتهای فرهنگی – دیگر آنچنان فرقی بین پوششها در کشورهای مختلف نمیبینیم. اما تفاوت ما ایرانیها در این است که همیشه دغدغه زیباییشناسی داشتهایم. چیزی که من را نگران میکند فراموشی توجه به زیبایی است. بعضی از سبکهای پوشش غربی به فرم بدنی ما نمیخورد، بعضی از لباسها اتفاقاً زیبایی را از بین میبرد. خیلی مهم است که لباسی بپوشیم که وقتی در جامعه به همدیگر نگاه میکنیم با انتقال زیبایی، از دیدن هم لذت بیشتری ببریم. لازم است طراحان ما بهترین و جدیدترین مدهای دنیا را ببینند و بشناسند. اما آیا همیشه لزومی دارد که از مدهای دنیا در پوششمان استفاده کنیم؟ بهتر این است که بتوانیم تعادل برقرار کنیم. لزومی ندارد هر چیزی که جایی مد شد حتماً آن را استفاده کنیم. نه که بخواهم بگویم ما ادعا داریم. اما بشدت پتانسیل داریم، همچنین سلیقه، پشتوانه هنری، اصالت فرهنگی، نگاه زیباییشناسی و احساسات.»
چیزی که از نظر یاستی لازم است از غرب وام بگیریم دانش و تکنولوژی است. «ضعف بزرگی که ما یا حداقل من با آن مواجه هستم، الگوی کار است. لازم است که از کشورهای صاحب صنعت مد مثل فرانسه و ایتالیا کمک بگیریم. ترکیه هم همینطور توانست در مد پیشرفت کند. با توجه به الگوها. در کشورهای دیگر کارخانههایی هستند که بسیار تخصصی روی الگوی لباس کار کرده و الگوسازی میکنند. ما میتوانیم این الگوها را با فیزیک ایرانی تغییر دهیم و به الگوهای کاربردی تبدیل کنیم. شما از اینکه آن لباس چطور درست و دقیق روی تن نشسته است، متوجه میشوید که این کار کدام کارخانه است. مثل امضا میماند. ما نیاز داریم الگوهایمان را اصلاح کنیم تا بتوانیم با افزایش اعتبار و ارزش به صادرات محصولات بیندیشیم.»
معرفی مد در فضای مجازی سلیقهای است
چالش دیگری که فعالان مد و لباس را در سالهای اخیر درگیر کرده تبلیغات است. فضای مجازی و تبلیغات در آنکه نیازمند آسیبشناسی است و نه فقط بر کار طراحان حرفهای که بر سلیقه مخاطبان هم تأثیری میگذارد که شاید چندان مناسب نباشد.
در واقع در این فضا الگوهای حتی نادرست نیز به ذائقه و سلیقه مردم اضافه می شود که تغییر آن زمان بر و حتی گاهی غیر ممکن می شود.
«ما با آسیبهایی روبهرو هستیم از جمله اینکه محصولات در فضای مجازی که با شاخصهای سلیقهای و نه حرفهای معرفی میشوند. در شبکههای اجتماعی گفته میشود مجموعهای از طراحان برتر در فلان گالری حضور دارند. چه شاخصی به جز اعلام یک سلیقه یا قرار مالی برای تبلیغ سبب شده این گالری بهعنوان گالری برتر شناخته شود؟ آیا معیار صرفاً حضور در رویدادی است که حتی ممکن است مجوز نداشته باشد؟ بهتر این است همه فعالان این عرصه در یک راستا، با یک شرایط و در رقابتی سالم پیش رویم. اینها موانعی اضافی بر سر راه ماست که با مجوزها و تحت نظارت کار میکنیم و شرایط و ضوابط و چارچوب بسیاری را از جهت تبلیغات و نوع کار پذیرفتهایم تا روی اصول پیش رویم تا به بهبود وضعیت مد و لباس در جامعه کمک کنیم.»
ریاضی راضیام نمیکرد، به هنر روی آوردم
مهندس فناوری اطلاعات، دو سال پیش بود که از کار در وزارت صنایع با همه موفقیتهایی که در آن کسب کرده بود استعفا داد. از سال ۹۳ کار طراحی لباس را آغاز کرده بود و به موازات پیش میرفت. صبحها تا عصر اداره و بعد از آن تازه طراحی و دوخت. «دبیرستان فرزانگانی بودم و بعد از آن لیسانس سختافزار و فوق لیسانس آیتی گرفتم. اما کاری که انجام میدادم راضیام نمیکرد. همیشه دلم میخواست در گرایش هنر کار کنم. فکر میکردم عمرم دارد میگذرد و نتوانستم پتانسیلهای بالقوهای که درونم هست را به بالفعل تبدیل کنم، میدانستم فعالیت دیگری جز کار خودم وجود دارد که باید دنبال آن بروم.» مادرش بیش از پنجاه سال آموزشگاه خیاطی داشت و با زندگی با نخ و پارچه و چرخ و سوزن عجین بود، حرفه خیاطی را هم از مادر یاد گرفته بود، اما تا چهار سال پیش هیچ وقت از آن استفاده نکرده بود. مدتی بود به روانشناسی علاقهمند شده و همین مطالعات و آموزشهای روانشناسی سبب شد تصمیمی مهم بگیرد. یک تصمیم تقریباً ناگهانی همراه با تردید سرآغاز اتفاقی بود که مسیر فعالیت حرفهایاش را کاملاً تغییر داد و او را تا جایی کشاند که فکرش را هم نمیکرد.
دغدغهها و رؤیاهای مشترک همه زنان دنیا
مریم که به آینده کاری روشن خودش و زنان باور دارد، میگوید:
«در سفری که هیأت بانوان کارآفرین برای تبادل تجربیات به فرانسه داشتند حضور داشتم. جلسات مفیدی در مجلس ملی فرانسه و شرکت ملی کارآفرینان فرانسه با همپایان خودمان داشتیم. متوجه شدیم دغدغههای مشابهی داریم. گرچه شاید دغدغههای امروز ما دغدغههای بیست سال قبل آنها باشد، مثلاً میگفتند اولویت اول ما نقش مادری بوده و سعی کردهایم کارمان را با این اولویت تطبیق دهیم و نظر ما را هم راجع به شیوه ایجاد تعادل بین همسرداری و فرزندداری و کارآفرینی و فعالیتهای حرفهای میپرسیدند.» مریم باور دارد سر هر راهی و برای همه موانعی وجود دارد «زمان میبرد تا مردان زندگی ما؛ پدران و همسرانمان به ما اعتماد کنند که در جامعه و مسیر حرکتمان در اجتماع آسیبی نمیخوریم. با قدمهای کوچک میتوانیم این را ثابت کنیم. اتفاقاً در آن نقطهای که به خاطر موانع و تبعیضها ناامید میشویم و میگوییم بیخیال؛ همه چیز را بگذارم کنار. همانجاست که باید دست روی زانو بگذاریم و بلند شویم، اینطور وقتها من به چند چیز فکر میکنم، اول موفقیتهای گذشته، دوم اینکه آیا اگر من الان پا پس بکشم، ۱۰ سال بعد جای بهتری از الان خواهم بود؟ از پا پس کشیدنم راضی هستم یا حسرت میخورم. دیگر اینکه برنامهریزی میکنم. برای هر روز، هفته، ماه و کل سال پیشرویم که تازه ابتدای آن هستیم برنامه را مشخص نوشتهام و به روز میکنم. البته نهایتاً گرچه تلاشم را همیشه کردهام. اما قطعاً لطف خداست و اتفاقات خوب این چنینی که پیاپی برای من اتفاق افتاده است.»
از ۱۴ طرح به ۴۰۰ مانتو، در ۴ سال
یک میلیون و دویست هزار تومان همه سرمایه اولیهاش بود. که در بیش از دو ماه آن را به یک مجموعه چهارده تایی مانتو تبدیل کرد. «نمیدانستم باید چه کار کنم. طرحهایم را که کشیده بودم، نگاه میکردم و بهشان میخندیدم. اما چون عاشق رنگ بودم با همین ایده کار را شروع کردم، یکی از اهدافم این است که مردم را با رنگ آشتی دهم، چرا که از تأثیر آن بر روحیه افراد آگاهم.» استقبال دوستان و آشنایان از این مجموعه آنقدر بود که مریم به خودش اعتماد کرد و این بار سراغ ۷۰ اثر رفت و کم کم کار را گسترش داد «تا زمانی که سرکار میرفتم، بهصورت شبانهروزی کار میکردم اما دو سال پیش گرچه هنوز تردید داشتم و از دست دادن امنیت شغلی ترسناک بود، استعفا دادم اما میدانستم هدفی دارم که میخواهم به آن برسم و آن هدف؛ اثرگذاری بود.» مریم خیلی زود فهمید در کنار مهارت فنی و ذوق هنری به دانش این حرفه نیاز دارد، دورههای آموزشی داخلی و دانشگاههای کشورهای صاحب صنعت مد چون ایتالیا را در داخل گذراند و مطالعاتش را گسترش داد. تا اینکه توانست با تفاوت در کارها و ایدهها توجهها را به خود جلب کند. با ۳۶۵ اثر متفاوت که در بنیاد مد و لباس ثبت و کارشناسی و تأیید شدهاند نفر اول «کد شیما» شد، بخشی که شناسه یک پارچه مد ایرانی است و کمیت و تعداد آثار ثبت شده را میسنجد در جشنواره مد و لباس فجر، اثرش در بین ۶۱۰۰ طرح، عنوان بهترین لباس اجتماعی را از آن خود کرد. مانتویی که علاوه بر ایرانی و اسلامی بودن، کیفیت دوخت و پارچه و برش در طرح و ایده هم که از معیارهای ارزیابی بوده است خلاقانه شناخته شد.
منبع: مجله ایران بانو
مطالب مرتبط:
گفتوگو با فرحناز حسینپور، دهیار برتر روستای ملیک
گفتو گو با مریم مجد، عکاس ورزشی برتر قاره آسیا