عوامل بروز ناهنجاری ها در جوانان

از سقراط حکیم پرسیدند چرا بیشتر با جوانان مجالست و همنشینی می کند. پاسخ داد که شاخه های نازک و تر را می توان راست کرد، ولی چوب های سخت که طراوت آن رفته باشد به استقامت نگراید.

گاهی این سوال در ذهن افراد مطرح می شود که اصولا روحیه جوان برای لغزش، اشتباه و گناه آفریده شده و آیا چنین فردی هیچ علا قه ای به معنویات دارد؟

در پاسخ بایدگفت: خیر، چنین نیست، بر خلا ف نظر اکثریت که معتقد هستند جوانان به فساد و تباهی خیلی گرایش دارند، آنها ذاتا چنین تمایلی ندارند. تنها مشکلی که وجود دارد این است که با جوانان باید با زبان خودشان صحبت کرد و آنان را درک نمود.

عوامل بروز ناهنجاری ها در جوانان
۱- عوامل ژنتیکی: امروزه با توجه به کشفیات علمی به هیچ وجه نمی توان نقش ژن و ارث را در اعمال افراد منکر شد. همان طور که رنگ پوست، چشم، قد،حالت مو و … به وسیله ژن و کروموزوم ها به نسل بعد منتقل می شود، اخلا ق و نوع رفتار هر کس نیز از این قضیه مستثنی نیست عامل ارث تاثیر بسزایی در انتقال خصوصیات رفتار ی در نسل دارد لذا در خانواده ها بعضی اوقات مشاهده می شود که یکی از فرزندان با بقیه متفاوت است و باعث تعجب یا احیانا ناراحتی خانواده می شود.

مساله ای که باید اینجا گفته شود این است که اگر چه ژنتیک بر روی اخلا ق و رفتار انسان تاثیر زیادی دارد ولی باید اذعان داشت که این مساله با تربیت منافاتی ندارد، یعنی در هر صورت باید ترتیب انجام گیرد. درست است که ژنتیک زمینه را می سازد ولی با تربیت صحیح می توان حتی زمینه بد را از بین برد.

۲- جهل خانواده: عامل دوم که می تواند باعث بروز رفتارهای نابهنجار در جوانان باشد ناآگاهی خانواده ها نسبت به مسائل تربیتی است. متاسفانه اکثر خانواده ها طرز برخورد با فرزند را آن چنان که شایسته است نمی دانند. بسیاری از دختران و پسران هنگامی که به سن جوانی می رسند، بر اثر برخوردهای نامناسب والدین خود دچار عقده حقارت یا خودکم بینی می شوند. دختری که در خانه از محبت کافی برخوردار نشود به محض رسیدن به سن رشد و وارد شدن در اجتماع، تمام نیرویش را به کار می گیرد تا از هر طریق ممکن بتواند جبران کمبود محبت در خانه رابکند و ممکن است با پوشیدن لباس های جذاب، جلوه گری کند تا نظر مردم را نسبت به خود جلب نماید و یا پسری که در خانه دچار این کمبود است هنگامی که به سن جوانی می رسد در جامعه از خود اعمال ناهنجاری را نشان می دهد. جوان هایی که در خیابان ها با ژست های غیر متعادل و نامعقول حرکت می کنند و در همه کارها قیافه قهرمانانه به خود می گیرند، همگی بازتاب آن عقده های حقارت است که در اثر کمبود و یا احیانا زیادی محبت به این صورت بروز می کند.

با تحقیر نمودن فرزند در خانه نمی توان پس از رسیدن به سن جوانی از او انتظار اخلا ق و رفتار هنجار و باب داشت و این مساله را به نحوی به خوبی بروز می دهد. مسائل دیگری در اخلا ق فرزند تاثیر منفی می گذارد که بعضی از خانواده ها نسبت بدان ها بی تفاوت هستند عبارتند از:
الف- طرد و عدم مواظبت کامل و محرومیت از مهر و محبت والدین که باعث احساس ناامنی و اضطراب، تصویر منفی از خویش، منفی بافی، کینه توزی نسبت به دیگران، گوشه گیری و کندی رشد اخلا قی می شود.

ب- حمایت افراطی از فرزندان توسط والدین که باعث اتکای شدید به دیگران، عدم استقلا ل شخصی، احساس کم ارزشی، تصویر منفی از خویش و کندی رشد عقلا نی شده است.

ج- تسلیم والدین به درخواست غیر معقول فرزندان در هر مورد و نادیده گرفتن خطاهای آنها که حاصل آن خودخواهی، تحمل نکردن، ناکامی، پرتوقعی و سو» استفاده از دیگران به نفع خود و عدم احساس مسوولیت بوده است.

طرد ومحروم ساختن فرزندان از مهر و محبت آنان را به مقاومت و رفتار نابهنجار می کشاند، همچنین حمایت افراطی باعث عدم استقلا ل و در نتیجه احساس بی ارزشی و رفتار تدافعی می گردد.

۳- دگرگونی ارزش ها: یکی از ویژگی های جوان ارزش گرایی او می باشد. اگر در جامعه ارزش های اصیل حاکم شود، شخصیت ها نیز اصیل و با معنویت خواهند شد، ولی اگر ارزش های کاذب بر جامعه حکومت کند، شخصیت ها نیز کاذب خواهند شد. زمانی که ارزش ها در جهت منفی دگرگون شود، رفتارها نیز ناهنجار می گردد. اگر ارزش ها در فضایل و معنویات پیاده شود، جامعه خود به خود به سوی آن خواهد رفت، زیرا انسان ذاتا به محترم شمرده شدن و ارزش اجتماعی علا قه دارد. هیچ فردی نیست که تمایل به احترام نداشته باشد.

حتی کسانی که به دنبال چیزهای بی ارزش می روند، چنین نیست که افراد نادانی باشند، بلکه در نظرشان همان چیزهای بی ارزش، دارای ارزش می باشند. بنابراین انسان موجودی است ارزش گرا و اگر در جامعه ارزش های صحیحی حاکم باشد، افراد نیز به دنبال آن خواهند رفت.

۴- ضعف بنیه اخلاقی و اعتقادی: بزرگترها به راحتی و به سرعت، جوان ها را به خاطر عمل اشتباه وکردار ناشایست شان مورد انتقاد قرار می دهند، ولی این امر مورد بررسی قرار نمی گیرد که این رفتار غیراخلا قی یا ضد اخلا قی از کجا آمده است. رفتار غیراخلا قی را والدین یا مدرسه یا محیط به جوان یاد می دهد. در قرنی زندگی می کنیم که مبانی اخلا قی و اعتقادی از دو طرف مورد حمله قرار گرفته است. از طرفی دشمنان اخلا ق با تمام قدرت به مبارزه با آن برخاسته اند، زیرا می دانند که برای استعمار و استثمار یک ملت، باید اخلا ق و مبانی آن را مورد حمله قرار داد و متزلزل کرد. جامعه ای که در آن مبانی اخلا قی و کنترل رفتاری و نظارت جمعی نباشد، آماده برای پذیرش هر جریان فکری بوده و هر رفتار غیر اخلا قی را دنبال می کند. برای این دسته، جوانان مطلوب ترین قشر هستند.

دسته دوم که نادانسته مبانی اخلا قی را متزلزل ساخته اند کسانی هستند که لفظا و در گفتار آدم های خوبی جلوه می کنند و مدعی رفتار اخلا قی هستند، ولی در عمل خلا ف آن را دنبال می کنند و اصطلا حا عالم بی عمل هستند. زیان این دسته برای تزلزل مبانی اخلا قی کمتر از دسته اول نیست. وقتی فرزندان هماهنگی رفتاری در رفتار والدین و مربیان نبینند و تعارض در گفتار و عمل آنان را مشاهده کنند، الگوی مناسبی برای رفتار اخلا قی نمی توانند برگزینند و نمی دانند که چه رفتاری درست و چه رفتاری نادرست است.

۵- عدم درک روحیه جوان: مساله دیگر عدم شناخت روحیه جوان می باشد به قول یک روانشناس که می گوید :«ما جوانان را نمی شناسیم و جاهل به نیازهای آنان در سنین مختلف می باشیم. بنده، جوان ها را غالبا افرادی سرگردان و مظلوم می دانم، کسانی که هنوز نتوانسته اند راه خود را انتخاب بکنند و در درون آنها مساله تضاد غوغا می کند. این افراد غالبا سرگردان و در افکار خود غوطه ورند. برای اینکه از دوران کودکی بیرون آمده و هنوز به بزرگسالی نرسیده اند و در یک عالم بحرانی برزخ بسر می برند. اگر ما بتوانیم روحیه جوان را درک کنیم باید برنامه های خانه، مدرسه و اجتماع بر طبق آن روحیه تنظیم گردد، در غیر این صورت با واکنش منفی وی روبرو خواهیم شد.»

از دیگر عواملی که زمینه را برای بروز رفتارهای نابهنجار در نوجوانان و جوانان مساعد می کند می توان به موارد زیر اشاره کرد.
۶- عامل اقتصادی
۷- عامل پس افتادگی فرهنگی و پیشرفت تکنولوژی
۸- تراکم و افزایش جمعیت
۹- حوادث غیرمنتظره از قبیل جنگ، زلزله و …
۱۰- عدم معرفی الگوهای شایسته به جوانان
۱۱- اعمال خلا ف و متضاد الگوها.

برای جلوگیری از به خطا رفتن نوجوان و جوان بر پیشگیری بیشتر باید تاکید نمود. برای پیشگیری از وقوع رفتارهای نامناسب و نابهنجار لا زم است به بحران بلوغ و روابط خانواده با جوانان و تحول ارزش ها در این دوره توجه نمود و برخی از رفتارها را علا مت بلوغ دانست و متناسب با آن عکس العمل نشان داد روابط خانوادگی را تصحیح کرد. اوقات فراغت نوجوانان را پر کرد و موسسات آموزشی را پربار نمود و بر اخلا ق و نظارت اجتماعی افزود: اشکالا ت اجتماعی را که منشا نابهنجار ی ها می شوند از میان برداشت و زمینه را برای رشد متناسب استعداد آماده کرد. باید سعی کنیم کلیه خصوصیات محیطی و اجتماعی را که گمان می رود عامل رفتارهای نامناسب و نابهنجار باشند مورد توجه قرار داده و آن را اصلا ح کنیم. بکوشیم برای نوجوانان اقداماتی را که جنبه پیشگیری دارد انجام دهیم، از قبیل اینکه رفتار طبیعی نوجوانان و نحوه برخورد با آنان را به والدین آموزش دهیم. با مشاوره اشکالا ت نوجوانان را برطرف سازیم و وجدان اجتماعی را برای برخورد صحیح با جوانان و سپردن مسوولیت ها به آنان و اغماض و گذشت از برخی از رفتارهای آنان بیدار سازیم و با شناخت به موقع مشکلا ت و ارائه برنامه صحیح برای برخورد با آنها از توسعه و همه گیر شدن و سرایت آن به دیگران جلوگیری کنیم.

منابع:
۱- روان شناسی نوجوانان و جوانان، دکتر سید احمد احمدی، سال ۱۳۷۴٫
۲- شیوه های صحیح امر به معروف و نهی از منکر، دادسرای انقلا ب اسلا می و مبارزه با مواد مخدر و منکرات، سال ۱۳۷۱٫
۳- آداب تعلیم و تعلم در اسلا م. دکتر سید محمدباقر حجتی، سال ۱۳۷۱٫

منبع: روزنامه مردمسالاری

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.