قانون درباره مهریه چه میگوید؟
مهریه همدادنی است همگرفتنی
دو ساعت و نیم از تماس تلفنی وکیلم، آقای سلمانی، گذشته بود و من هنوز داشتم به این دو سالی فکر میکردم که سراسر زجر بود. برگشته بودم به روز بعد از شب خواستگاری سهیل. صدای پدرم بلندتر از همیشه در گوشم زنگ میزد. آنقدر بلند که گوشهایم را گرفتم و روی زمین نشستم.«۲۵ سال اختلاف سنی؟! هیچ متوجه هستی داری چه تصمیمی برای زندگیات میگیری؟! فارغ از اختلاف سنی، به اختلاف طبقاتی موجود بینمان فکر کردی؟! دخترم این ازدواج سرانجامی ندارد. تو هنوز کم سن و سال هستی.
چرا باید قبول کنی بدون عروسی گرفتن تنها با یک مراسم ساده عقد راهی خانه بخت شوی؟!» شاید بهدلیل همان سن کم بود که درک نمیکردم مگر اختلاف سنی ۲۵ سال چقدر میتوانست مسأله ساز باشد که پدرم اینطور جدی مخالفت کند. مگر مراسم عروسی گرفتن نشانه خوشبختی بود. حتماً اشتباه میکرد و من فقط اگر کمی مقاومت میکردم، بعد از ازدواج با سهیل میتوانستم با خوشبخت شدنم به او ثابت کنم که اشتباه میکند.
سر تکان دادم و پرت شدم به دو هفته بعد از ازدواجمان یعنی درست زمانی که تازه از ماه عسل برگشته بودیم. مادرم تماس گرفته و برای شام دعوتمان کرده بود. دروغ چرا ولی باید بگم با وجود تمام کدورتهایی که بهخاطر نافرمانی من و در نهایت ازدواج با سهیل بینمان وجود داشت، از شدت دلتنگی نمیتوانستم خواستهاش را رد کنم. با وجود این باید با سهیل تماس میگرفتم تا از برنامهاش برای شب مطمئن بشوم. با سهیل تماس گرفتم تا نظرش را جویا شوم اما خیلی خونسردانه با این حرف که من امشب بسیار کار دارم، نمیتوانم به خانه بیایم و تو هم لزومی ندارد تنها به خانه مادرت بروی، قبول نکرده بود. گوشی به دست وسط اتاق خواب ایستاده بودم. مسأله خاصی نبود که بخواهم بزرگش کنم. باید درک میکردم که او بسیار سرش شلوغ است و اصلاً عجیب نبود که بعضی شبها نتواند به خانه بیاید. با مادرم تماس گرفتم، بیحالی خودم را بهانه قرار دادم و گفتم حتماً بعداً به دیدارشان میرویم.
حالا بغضم شکسته بود و زیرگریه زده بودم که پنج ماه بعد از آن شب را به خاطر آوردم. پنج ماهی که حتی یکبار هم اجازه دیدار خانوادهام بهم داده نشده بود. پنج ماهی که فقط بعضی شبها سهیل فرصت پیدا میکرد تا سری به خانه بزند. نمیخواستم باور کنم که تنها چند ماه از ازدواج کردنمان گذشته بود و حرفهای پدرم رگههایی از واقعیت گرفته بود و به رویم نیشخند میزد. زود بود برای جازدن. باید میفهمیدم سهیلی که آنقدر عاشق بود چطور به فاصله دو هفته بعد از ازدواجمان از اینرو به آن رو شده بود. باید باهاش صحبت میکردم. اگر اینطور پیش میرفت تمام سرزنشها را به جان خریده و ترکش میکردم.
وقتی همه چیز مشکوک بود
هنوز اولین شبی که بعد از تصمیمم سهیل به خانه آمد را دقیق به خاطر داشتم. شبی که بعد از آن سهیل شد همان سهیلِ قبل. به دیدار خانوادهام رفتیم و آنقدر کور بودم که حتی متوجه نبودم همه چیز چقدر مشکوک باب میل من پیش میرفت. شایدم کور نبودم، من ازدواج کرده بودم که زندگی کنم و باید برای حفظ زندگیام از هیچ کاری دریغ نمیداشتم. چهار ماهی از آن شب گذشته بود که یک روز حدوداً ساعت ۲ بعد از ظهر زنگ خانه را زدند. با دیدن تصویر سهیل روی آیفون تعجب کردم. پیش نیامده بود این وقت روز به خانه بیاید. در را که باز کردم با چهره درهم و پریشانش رو به رو شدم. ۱۰ دقیقه بود که نشسته بود روی مبل و هر چه میپرسیدم بیپاسخ میماند. تا اینکه سر بلند کرد و گفت به ۴۰۰ میلیون تومان پول احتیاج دارد و ازم خواست تا خانهای که پدرم به نامم زده بود را فروخته و پولش را به او قرض دهم و قبل از اینکه حرفی از دهانم دربیاید قول داد که تا حداکثر سه ماه دیگر بهم برگرداند.
بدون اینکه حرفی بزنم برخاسته، به اتاق رفتم و در را بستم. به چند دقیقه نکشید که صدای بسته شدن در خانه را شنیدم. تا شب همانطور در اتاق راه رفتم و فکر کردم. نمیدانستم به این چهار ماهی فکر کنم که سهیل تغییر کرده بود یا ماههای قبل از آن که مرا به فکر جدایی انداخته بود. از وقتی برای طلاق اقدام کرده بودم این هزارمین بار بود که آن روزها را مرور میکردم و هر بار به این قسمت میرسیدم همین قدر بهم میریختم. فکر کردن به اینکه تمام مدت بازی داده شده بودم، به سهیلی که بعد از گرفتن آن پول شده بود همان سهیل هفتهای یک بار آن هم برای چند ساعت، به پولی که هیچ وقت پس داده نشد، به روزی که متوجه شدم با کسی رابطه دارد، به سهیلی که گفته بود اگر نیمی از مهریهام را نبخشم طلاقم نمیدهد، به خودم که آنقدر از بین رفته بودم و قبول کردم، عصبیام میکرد. آقای سلمانی گفته بود میتوانم با توجه به افزایش نجومی قیمت سکه مازاد خانهای که تنها دو دانگش به ارزش مهریهام بود را نیز توقیف کنم. چرا همان لحظه قبول نکرده بودم؟ مهلت فکر کردن خواسته بودم برای چه؟!
قانون درباره مهریه چه میگوید؟
مهریه در اغلب موارد سکه بهار آزادی است و در اجراییه صادره توسط دادگاه تنها به تعداد سکهای که باید وصول شود اشاره میشود. بهعبارت دقیقتر در اجراییه تبدیل سکه به نرخ روز صورت نمیگیرد. لکن اگر بعد از صدور حکم و سپس اجراییه، زوج مهریه را نپردازد و زوجه حساب بانکی یا مالی از اموال زوج را قبل از اقامه دادخواست برای طلاق بابت مهریه یا حتی بعد از آن معرفی کرده و توقیف کرده باشد، در نامهای که برای توقیف صادر میشود از آنجا که باید مشخص باشد چه مقدار از مال توقیف شود، بنا بر ماده ۱ آیین نامه اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی تبدیل به نرخ روز صورت میگیرد، یعنی با توجه به تغییر شاخص قیمت سال زمان تأدیه نسبت به سال وقوع عقد که توسط بانک مرکزی تعیین میشود مبلغ مهریه محاسبه میشود.
عقد نکاح افزون بر جنبه اصلی آن، یعنی حصول رابطه زوجیت میان زوج و زوجه، دارای جنبه فرعی، یعنی مهریه نیز است. موضوع مهریه در مراحل مختلفی از جمله صدور حکم و اجرا قابل بررسی است که در این شماره سعی بر آن داشتیم تا به بیان یکی از مسائلی که ممکن است در هنگام اجرای حکم پیش آید بپردازیم. البته قبل از ورود به بحث باید ذکر کرد که به علت نو بودن این مسأله، با اختلاف در رویه مواجه هستیم. ابتدا باید بیان داشت که مطابق ماده ۴ قانون اجرای احکام مدنی، لازمه اجرای هر حکمی از جمله حکم وصول مهریه صدور اجراییه توسط قاضی دادگاه بدوی است. از طرفی باید توجه داشت که مهریه در اغلب موارد سکه بهار آزادی است و در اجراییه صادره توسط دادگاه تنها به تعداد سکهای که باید وصول شود اشاره میشود. بهعبارت دقیقتر در اجراییه تبدیل سکه به نرخ روز صورت نمیگیرد.
لکن اگر بعد از صدور حکم و سپس اجراییه، زوج مهریه را نپردازد و زوجه حساب بانکی یا مالی از اموال زوج را قبل از اقامه دادخواست برای طلاق بابت مهریه یا حتی بعد از آن معرفی کرده و توقیف کرده باشد، در نامهای که برای توقیف صادر میشود از آنجا که باید مشخص باشد چه مقدار از مال توقیف شود، بنا بر ماده ۱ آیین نامه اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی تبدیل به نرخ روز صورت میگیرد، یعنی با توجه به تغییر شاخص قیمت سال زمان تأدیه نسبت به سال وقوع عقد که توسط بانک مرکزی تعیین میشود مبلغ مهریه محاسبه میشود. حال سؤالی که مطرح میشود این است که اگر بعد از نامه توقیف و متعاقباً توقیف حساب بانکی یا مال، قیمت سکه افزایش یابد میتوان از دادگاه اجرای احکام درخواست کرد تا به همان میزان که بر ارزش سکه افزوده شده است، از همان مال یا مال دیگری توقیف کرد؟ برای پاسخ دادن به این سؤال باید اذعان داشت که بهنظر میرسد با وجود اختلاف نظرهای موجود بین قضات، همانطور که ابتدای بحث گفته شد، این امر تنها تا زمانی که حکم اجرا نشده است، امکان دارد و نباید پنداشت که با صدور اجراییه، حکم به اجرا درآمده است بلکه زمانی حکم اجرا میشود که تمام مهریهای که در حکم صادره توسط دادگاه به آن اشاره شده است، پرداخت شود. برای مثال اگر زوج مهریه را نپردازد و برای این امر خانهای توقیف شده باشد، آن مال به مزایده گذاشته میشود و در این صورت حتی بعد از صدور دستور مزایده و ورود به این مرحله تا زمانی که مزایده صورتجلسه نشده باشد میتوان از آن جلوگیری کرده و از دادگاه اجرای احکام درخواست کرد تا به میزانی که بر ارزش سکه افزوده شده، از مال توقیف نماید.
مطالب مرتبط:
تأثیر گرانی سکه بر مهریه و درخواست آن
نکاتی درباره خروج از کشور زنان شوهردار
بعد از فوت شوهر، زن چه میزان ارث میبرد؟
منبع: مجله ایران بانو