قانون درباره اشتغال زنان چه می گوید؟

با شنیدن صدای زنگ موبایلم، نگاهی به‌ سمت خانم کیانی انداختم که با اخم لحظه‌ای به من نگاه انداخت و در حالی که سرش را تکان می‌داد، چشمانش را از من برگرفت. در این ماه شاید بیش از شش بار پیش آمده بود که از مهد آریانا تماس گرفته بودند و به‌خاطر بی‌قراری‌هایش مجبور شده بودم دو ساعتی زودتر از زمانی که باید در دفتر می‌ماندم آنجا را ترک کنم. با وجود این تماس را پاسخ دادم و بعد از قطع کردن به‌ سمت میز خانم کیانی رفتم، حتی سر بالا نگرفت تا نگاهم کند. در همان حالت با لحنی تند گفت باز هم مرخصی ساعتی می‌خواهی خانم حسنی؟ بس نیست؟ به‌ نظرتان اگر در این دفتر نیاز به نیروی تمام وقت نداشتیم چه احتیاجی به استخدام شما بود؟ حرفی برای گفتن نداشتم. تمام سخنش جلوه‌ای از حقیقت داشت اما منی که عادت به باز کردن سفره دل نزد هرکس نداشتم چه باید می‌گفتم؟ اگر لب باز می‌کردم حتماً که نه ولی احتمالاً می‌توانستم توجیهش کنم. هرچه بود سکوت کردم. به این کار نیاز داشتم و به‌هر قیمتی نباید آن را از دست می‌دادم. سکوتم را که دید سر بالا آورد و با همان لحن گفت بفرمایید خانم حسنی بفرمایید ولی به شما بگویم که این آخرین بار است که در این ماه و ماه بعد، مرخصی می‌گیرید. باز هم حرفی نزدم و همانگونه به سمت میزم آمده، کیفم را برداشته و با قدم‌هایی تند دفتر را ترک کردم. دلگیر بودم هرچند با همان حال بد هم ممنون خانم کیانی بودم که قطعاً اگر شرایط مرا درک نمی‌کرد تا این حد با من مدارا نمی‌کرد. از طرفی مگر چند نفر از نیروهایش می‌توانستند کارایی مرا در آن دفتر داشته باشند ولو با حضور کم رنگ. در همین فکرها بودم که خودم را جلوی مهد آریانا دیدم. لبخندی مصنوعی روی لب کاشته و به داخل رفتم.

توقع بی‌جای درک شدن
بیست دقیقه بود که بی‌وقفه و با صدای بلند صحبت که نه، اعتراض می‌کرد. آریانا بی‌حرکت ایستاده و به ما نگاه می‌کرد. حرف‌هایش هنوز به طرز عجیب و واضحی در گوشم زنگ می‌زند. تو هم در این زندگی سهمی داری، چرا من باید شهریه مهد آریانا را بدهم؟ مگر غیر از این است که اگر سر کار نروی و در خانه بمانی، نیازی به مهد رفتن این بچه نیست؟ پس خودت هم باید شهریه‌اش را بدهی. چرا باید از بیرون کسی را برای نظافت خانه بیاوری فقط به این خاطر که وقت نمی‌کنی؟ چرا هزینه لباست را هم باید من بدهم وقتی خودت درآمد داری؟ قسط‌های خرید خانه به اندازه کافی زیاد هست؛ دیگر نمی‌توانم. چرا فکر می کنی پرداخت همه این هزینه‌ها وظیفه من است؟ دیگر نمی‌شنیدم چه می‌گوید. حرف‌هایش عین پتک بر سرم فرود آمد. یعنی واقعاً توقع بی‌جایی بود اینکه به‌عنوان شریک زندگی‌ام درکم کند؟ توقع بی‌جایی بود که بعد از چند سال هنوز مرا نمی‌شناخت؟ او که بهتر از هر کسی می‌دانست من به این شغل احتیاج داشتم. بهتر از هرکس می‌دانست که اگر این اقساط تمام می‌شدند نیازی به گوشزد این موارد نبود و من خودم هم کمک می‌کردم. حرف‌هایش قبل از سر گرفتن ازدواجمان مثل نوار ضبط شده برایم تکرار شد. نگران نباش بگذار ازدواج کنیم تمام این قسط‌هایی که از بابت خرید جهاز متحمل شدی را با هم می‌پردازیم. اصلاً زندگی مشترک چه معنایی دارد جز همین همراهی‌ها؟ و حالا این همه تغییر؟! دوست نداشتم به‌دنبال این باشم که چه چیزی منشأ این بدخلقی‌ها و بهانه‌گیری‌هایش است. یعنی تمام اینها به خاطر این بود که من پدر نداشتم و خودم باید جهیزیه‌ام را تهیه می‌کردم؟ یعنی باید سر بالا می‌بردم و گلایه می‌کردم؟ نه نباید جا می‌زدم. من قدم اشتباهی برنداشته بودم که به خاطرش سکوت کرده و حرف بشنوم.

سکوت بس است!
برای اولین بار بود که داد زدم تا تمامش کند. تعجب را در چهره بهت زده‌اش دیدم. از مهلای همیشه آرام این فریاد را انتظار نداشت؛ بس است دیگر. چند ماه است که بهانه‌گیری هایت را تاب آوردم ولی دیگر ساکت نمی‌مانم. مگر تا به حال حقوقم را خرج تفریح و سرگرمی خودم کردم که این‌طور فریاد می‌زنی؟ هر که نداند تو که می‌دانی من مجبور شدم تمام جهیزیه‌ام را خودم تهیه کنم و تا الان هم مگر غیر از این بوده که تمام حقوقم غیر از مبلغ کمی که آن هم هزینه رفت و آمدم می‌شود، به پای اقساط جهیزیه می‌رود؟ مگر قول ندادی که حتی در پرداخت اقساط جهیزیه هم به من کمک کنی؟ اما من از ماه دوم به بعد که احساس کردم سختت است بدون اینکه حتی به رویت آورم خودم تمام اقساط را پرداخت کردم، گله‌ای نیست. اما مگر من یکبار شده به زبان بیاورم که تو اگر قسطی برای خانه می‌پردازی در نهایت این خانه به‌ نام توست اما من اگر قسطی هم می‌پردازم بابت وسایلی است که تمامی ما از آن استفاده می‌کنیم و مستهلک و بی‌ارزش می‌شود. پس دیگر چه دلیل دیگری می‌ماند برای این رفتارها؟ مگر فقط بچه‌هایی که مادرشان شاغل است به مهد می‌روند که فکر می‌کنی اگر من دیگر سر کار نروم، آریانا هم نباید به مهد برود؟ مگر بعد از چهار سال مرا نمی شناسی که این‌طور رفتار می‌کنی؟ فقط اگر کمی صبر می‌کردی تا این چند ماه نیز طی شود و دیگر قسطی نماند که مجبور باشم تمام وقتم را در آن دفتر لعنتی بگذرانم، شاید من هم همین تصمیم را می‌گرفتم…..
اما واقعاً چه سهمی از حقوق من متعلق به خودم است؟

آیا اشتغال زن تکلیف مرد را برای پرداخت نفقه برطرف می‌کند؟
همانطور که می‌دانیم پس از آنکه نکاح به‌طور صحیح واقع شد، به تبع ایجاد رابطه زوجیت، حقوق و تکالیفی بر طرفین بار می‌شود. از جمله این حقوق نفقه می‌باشد که در ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی پیش‌بینی شده است. بنابر ماده مذکور و اطلاق آن، در عقد دائم نفقه زن اعم از اینکه شاغل باشد یا نباشد، برعهده شوهر است. لذا پرداخت نفقه از تکالیف زوج در این رابطه است و به صرف برقراری رابطه زوجیت، زوج مکلف به پرداخت نفقه است و نباید پنداشت که تمکین زوجه شرط این تکلیف می‌باشد هرچند که عدم تمکین او این تکلیف را معلق بر تمکین می‌کند. حال بهتر است قبل از ورود به این بحث که نفقه به زوجه‌ای که شاغل است نیز تعلق می‌گیرد تعریف مختصری از نفقه برای روشن شدن جنبه‌های مختلف موضوع ارائه شود. نفقه به لحاظ قانونی، بنا بر ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی عبارت است از همه نیاز‌های متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، اثاث منزل و هزینه‌های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج بواسطه نقصان یا مرض. بنابراین برای محاسبه نفقه شئونات خانوادگی زن و نه توانایی و ملائت مرد، در نظر گرفته می‌شود و خودداری از پرداخت هزینه‌های غیر متعارف همچون هزینه عمل جراحی زیبایی، امتناع از پرداخت نفقه محسوب نمی‌شود. حال با فرض اینکه شرایط پرداخت نفقه، یعنی صورت پذیرفتن عقد ازدواج و تمکین خاص زوجه از همسر خود، وجود دارد به بحث اصلی ورود پیدا می‌کنیم. در واقع در این مقام هستیم که بیان داریم، اشتغال زوجه مانعی برای عدم استحقاق نفقه نخواهد بود. در این راستا باید گفت که موانع عدم استحقاق زوجه برای دریافت نفقه از جمله امتناع زن از ادای وظایف زوجیت بدون مانع مشروع، در قانون تصریح شده و هیچ سخنی از این مسأله که اشتغال زوجه یکی از این موانع است، به میان نیامده است و به همین دلیل نمی‌توان بدون وجود مبنای قانونی اذعان داشت که زوجه در صورتی که به اشتغال بپردازد اعم از اینکه درآمد مکفی داشته باشد یا نداشته نباشد، مستحق دریافت نفقه نخواهد بود و زوج می‌تواند از پرداختن نفقه به همسر خود امتناع ورزد. فلذا هرچند برخی بر این باور هستند به‌دلیل اشتغال طیف گسترده‌ای از بانوان مقررات مربوط به نفقه نیز دستخوش تغییر شده و عرف آنان را مستحق نفقه نمی‌داند، لکن اگر زوج بدین دلیل که همسرش شاغل است و درآمد مکفی دارد، حداقل شش ماه از پرداخت نفقه به او استنکاف ورزد، این امر به زوجه حق طلاق می‌دهد و وی می‌تواند بر این مبنا اقدام قانونی به عمل آورد. حال از آنجا که طبق قانون و شرع زنان ممنوع از اشتغال نیستند و تمام درآمد ایشان مختص به خود بوده و تکلیفی به پرداخت هزینه‌های زندگی مشترک ندارند و از طرف دیگر سیاق ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی که به طور مطلق تمامی زنان در عقد دائم را مشمول حکم عام نفقه قرار داده است و در این خصوص در هیچ جایی قائل به تفکیک نشده است، می‌توان گفت که قطع به یقین زنان شاغل همچنان مانند زنان خانه دار مستحق نفقه هستند و درآمد مستقل زن، مرد را از پرداخت نفقه معاف نمی‌کند و این مسأله همان‌طور که گفته شد به‌دلیل اطلاق ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی در مقام بیان تکلیف مرد برای پرداخت نفقه است. حتی باید بیان داشت که عدم پرداخت نفقه به آنان، می‌تواند مردان را تحت شرایطی مشمول ضمانت اجرای عدم پرداخت نفقه در ذیل ماده ۵۳ قانون حمایت خانواده قرار دهد. بدین توضیح که اگر مرد علی رغم داشتن استطاعت مالی و فقدان شرایطی که زن را از نفقه محروم می‌کند، نفقه همسر خود را تأدیه نکند، در صورت شکایت زن، به شش ماه تا دوسال حبس محکوم می‌شود.

مرد در چه صورتی می‌تواند مانع اشتغال همسر خود شود؟
شایان ذکر است که در مواردی مرد مطابق با ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی می‌تواند مانع اشتغال زوجه خود شود و آن هم در جایی است که زن حرفه یا صنعتی را که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا مرد باشد پیشه خود قرار داده باشد. تشخیص این امر که بر عهده قاضی است، کاملاً به عرف بستگی دارد و ممکن است از خانواده‌ای به خانواده دیگر متفاوت باشد. بنابراین زوج نمی‌تواند به‌طور کلی مانع اشتغال زوجه شود بلکه تنها می‌تواند او را از شغل خاصی، همان‌طور که گفته شد منع کند و آن هم بعد از اثبات منافی حیثیت یا مصلحت نبودن شغل زن. در نهایت باید گفت که با وجود قوانین حمایتی برای زنان، حفظ زندگی‌های مشترک ضروری است و فقدان آن‌ نیز زمینه ایجاد مشکلات زیادی است و به بیان دیگر در بحث خانواده خروج از این چارچوب‌های خشک قانونی و جایگزینی عاطفه به عوض تبصره و ماده، گاهی به پربار‌تر شدن زندگی‌های مشترک می‌‌انجامد.

مطالب مرتبط:
اختیارات قانونی زن‌ ها در اداره اموال و دارایی هایشان

آشنایی با اقدامات قانونی برای تغییر نام

آیین نامه‌ سقط جنین و شرایط قانونی بودن آن

قانون درباره مهریه چه می‌گوید؟

منبع: مجله ایران بانو

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.