چگونه اهداف و رؤیاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید؟
موفقیت فرآیندی اکتسابی است و همه افراد می توانند با سعی و تلاش خود به آن دست پیدا کنند. البته ناگفته نماند مسائل بسیاری در رسیدن به اهداف نقش دارند و باید آن ها را رعایت کرد. گاهی افراد با عادت های نادرست از رسیدن به موفقیت باز می مانند، در حالیکه اگر این عادت ها را ترک کنند به اهداف خود می رسند.
بعد از انتخاب اهداف مهمترین کارتان این است که راههای رسیدن به آنها را پیدا کنید و بخوبی این راهها را طی کنید. اگر بتوانید بعضی عادتها را عملی کنید شانس بیشتری خواهید داشت تا اهداف و رؤیاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید.
– تفکر کلید مهم این قضیه است. شما باید برای هر تصمیمی بخوبی فکر کرده و آگاهانه انتخاب کنید. در واقع هرچه بیشتر به کارهایی که میخواهید انجام دهید فکر کنید نتیجه بهتری میگیرید. به ایدههایتان بخوبی فکر کرده و آنها را بررسی کنید. با این کار میتوانید ایدههایی را که بیشتر خیالپردازانه است از ایدههای کارآمد جدا کنید.
– آنچه در سر می پرورانید باید نمودی عملی و فیزیکی نیز داشته باشد. خیلی ها خیلی چیزها در سر می پرورانند اما در حقیقت در عمل، عده بسیار کمی مرد میدان هستند. باید در مسیر موفقیت چیزهای زیادی را تست کنید تا عمل درست را شناسایی کنید. اینکه دست روی دست بگذارید و در عالم هپروت سیر کنید، موقعیت شما را تغییر نخواهد داد.
– شما یک هدف بزرگ دارید که در تمام روزهای کاری و در انجام هرکدام از فعالیتها باید به آن فکر کنید و آنها را در نظر داشته باشید. قطعاً در طول انجام کار، کارها و اهداف کوچکی هستند که باید انجام شوند و حتماً درست انجام دادن آنها موفقیت محسوب میشود اما یادتان باشد که نباید به این موفقیتهای کوچک اکتفا کنید و آن هدف و رؤیای بزرگ را فراموش کنید.
– اگر امکانات کافی برای رسیدن به آرزوی تان را دارید می توانید به سادگی از این فرصت استفاده کنید، و در جهت مسیر موفقیت با گام هایی استوار قدم بردارید. اما اینکه چه امکاناتی لازم دارید و با چه امکاناتی باید پیش بروید، نیاز به کمی مطالعه و نیاز سنجی هدف دارد. افراد و ابزارها و حتی روحیه شما، بخشی بزرگ از امکاناتی به شمار می آید که شما می توانید از آن برای پیشرفت استفاده کنید. لیستی از امکانات خود تهیه کنید و به درستی از آن ها استفاده کنید.
– افکار منفی را بشناسید؛ آن ها را به چالش بکشید. ببینید این افکار از کجا می آیند؟ منشاشان چیست؟ شما را به کدام سمت می برند؟ به تمامی افکاری که آن ها را به عنوان حقیقت زندگی و شخصیتتان پذیرفته اید، نگاه کنید و از خودتان بپرسید که آیا این تفکر، شما را به جایی که می خواهید بروید نزدیک تر می کند یا از هدف نهاییتان دور و دورتر می سازد. از افکارتان در مقابل منفی گرایی محافظت کنید؛ با افراد منفی نگر همنشین نشوید. بسیاری از مردم فکر می کنند که کنترل افکارشان را در دست دارند اما حقیقت ماجرا این است که آنها برده افکارشان هستند.
– طراحی برنامهای که میتواند شما را به هدف برساند بسیار مهم است. اگر برنامهای واقع گرایانه داشته باشید که امکان اجرای آن بیشتر باشد به شما کمک میکند در ساعتها و روزهایی که دلسرد شدهاید هم دست از تلاش برندارید. شما باید بدانید کی و کجا چه کاری باید انجام دهید.
– یادتان باشد اینکه مدام برنامه بریزید و در میانه راه رهایشان کنید شما را به هیچ جایی نمیرساند. بعد از انتخاب هدف و تعیین برنامههایی که شما را به هدف میرساند مهم این است که به طرح و برنامه خود پایبند بمانید. هر زمانی که احساس کردید ممکن است بخواهید بیخیال برنامههایتان شوید به خودتان یادآوری کنید چرا خود را به انجام این همه کار متعهد کردهاید. این باعث میشود برای پیشروی انگیزه و توان بیشتری پیدا کنید.
– مسیری که میخواهید برای رسیدن به هدفتان طی کنید بسیار مهم و ارزشمند است اما باید از این مسیر لذت هم ببرید. این مسیر عیار شما را برای رسیدن به موفقیت آزمایش میکند، تواناییهایتان را به چالش میکشد و کمک میکند تا از استعدادهایتان استفاده کنید و حتی به بخشی از تواناییهایتان پی ببرید که قبلاً از آن بیخبر بودید. همین چیزهاست که این مسیر را برایتان مهم و در عین حال زیبا و دوست داشتنی میکند.
مطالب مرتبط:
رازهایی برای موفقیت مدیران زن