چگونه در کار خود موفق شویم؟

اگر برایتان مهم است در کارتان پیشرفت کنید و تمام تلاش‌تان را برای رسیدن به این هدف می‌کنید ممکن است در میانه راه دچار اشتباه شوید. یعنی فکر کنید پیشرفت کرده‌اید اما این اتفاق نیفتاده باشد یا برعکس فکر کنید اصلاً رو به جلو حرکت نکرده‌اید اما اشتباه کنید. این راهکارها کمک‌تان می‌کند بهترین راه را برای اندازه‌گیری پیشرفت‌تان انتخاب کنید:

– گاهی خودمان برای این اندازه‌گیری چندان گزینه مناسبی نیستیم. یعنی براساس شرایط مختلف درست این کار را انجام ندهیم. مثلاً وقتی افسرده‌ایم و اعصاب‌مان خرد است به احتمال زیاد به نظرمان می‌رسد اصلاً پیشرفتی نداشته‌ایم یا برعکس دچار خودبزرگ بینی در این زمینه شویم. به همین دلیل بهتر است کسی را داشته باشیم که ما و کارمان را قضاوت کند و تغییراتی که در خودتان و کارتان ایجاد شده و به هر دلیلی ممکن است آنها را نبینید به شما یادآوری کند. معمولاً ابتدای کار یا در اوج کار نمی‌توانید درست میزان پیشرفت را ببینید اما نزدیکان‌تان بهتر می‌توانند میزان پیشرفتتان را تشخیص دهند. می‌توانید برای این اندازه‌گیری کسی را انتخاب کنید که به او اعتماد دارید و می‌دانید بدون ملاحظه الکی اصل و واقعیت ماجرا را به شما می‌گوید.

– اگر تاکنون در جلسات هیئت مدیره و … شرکت کرده باشید، حتما متوجه برخورد متفاوت آنها با دیگران و مسائل شده‌اید. اگر دوست دارید روزی در جایگاه آنها قرار بگیرید، باید نحوه‌ی مذاکره کردن و معاشرت آنها را یاد بگیرید.

– بیش از ۹۳درصد از ارتباطات ما از طریق زبان بدن شکل می‌گیرد. برای اینکه در هنگام صحبت کردن مسلط و مانند یک رهبر به نظر برسید باید صاف بایستید، کمی پاها را باز کنید، شانه‌ها را متمایل به عقب و صاف نگه دارید، در صحبت کردن از دستان‌تان کمک بگیرید یا اگر نشسته‌اید صاف بنشینید و با دستانی باز تسلط و اعتماد به نفس خود را نشان بدهید.

– هیچ گاه در هیچ یک از عرصه های زندگی اثربخش نخواهیم بود مگر اینکه مهارت‌های رهبری مطلوبی داشته باشیم. رهبری یک هنر است و هر یک از ما باید رویکردمان را نسبت به آن پیدا کنیم. اول از همه، باید بفهمیم چگونه خودمان را رهبری کنیم، یعنی اینکه یک قطب نما داشته باشیم، یک خط سیر که همه کارهای ما را راهنمایی کند. این قطب نما، معمولا به شکل یک بیانیه ماموریت شخصی است، سندی که بیان کننده جزییات ارزش هایی است که ما با آنها زندگی می کنیم.

– مسئولیت پیشرفت حرفه ای خود را بر عهده بگیرید. وقت را در زویای بهترین موقعیت هدر ندهید و منتظر این نمانید که شرکت‌تان متوجه کیفیت برتر کارتان شود و به شما ترفیع بدهد. یک مسیر شغلی ترسیم کنید و مدیران خود را به شرکایتان در طی مسیر شغلی تان تبدیل کنید. همگام و هم مسیر با هدف های شرکت خود قدم بردارید و در این مسیر ثابت قدم باشید.

– نوشتن خاطرات و اتفاقات هرروزه هم روش خوبی است. با این کار شما عملکردتان را ثبت می‌کنید و می‌توانید هر زمان که می‌خواهید به این خاطرات مراجعه کرده و مسیر کارتان و اینکه چقدر در طول زمان تغییر کرده اید را ببینید. مثلاً ببینید با چه مشکلی روبه رو بوده اید و چطور حلش کرده اید. چطور توانسته‌اید یک پروژه را به پایان برسانید یا چه زمانی نظر و ایده‌تان پذیرفته شده است. البته اشتباهات هم در این خاطرات مشخص است. اگر هم الان نسبت به گذشته شرایط نامناسبی دارید متوجه می‌شوید که نتوانسته‌اید تغییر و پیشرفتی کنید. به این روندی که نوشته اید توجه کنید. به تفاوت‌هایی که کرده اید و مسائلی که حل شده است. با مرور نوشته‌ها می‌توانید درک درستی از شرایط خودتان و میزان حرکت‌تان پیدا کنید و با بررسی مسیرتان اشتباهات را جبران و اصلاح کنید. معمولاً در شرایط خاصی ما نسبت به خودمان خیلی بدبین و بی‌رحم می‌شویم و فکر می‌کنیم هیچ کاری نکرده‌ایم اما این نوشته‌ها و عملکرد ثبت شما نمی‌گذارد اینقدر منفی به خودمان نگاه کنیم. ارائه تصویر واقع بینانه و درست مهم‌ترین ثمره ثبت این خاطرات روزمره کاری است.

– مهم نیست که چقدر کار روی سر شما ریخته است و چقدر درگیر پروژه‌ای دشوار هستید، اگر این فشارها شما را اخمو و بدخلق کنند، واکنش‌هایتان در ذهن دیگران ماندگار می‌شود و کم‌کم با ویژگی‌هایی نظیر بدخلق، اخمو و … برچسب می‌خورید. همیشه مثبت بمانید، لبخند بزنید و بگذارید دیگران روی شما به عنوان فردی توانا و مثبت حساب کنند.

افراد موفق همواره در جست‌وجوی کسب مهارت‌های جدید و جانبی هستند. منظور از جانبی مهارت‌هایی است که شاید فعلا چندان با کارشان مرتبط نباشد، اما برای پست‌ها و مشاغل آینده حتما به کار خواهند آمد. در واقع ممکن است شغل فعلی شما به بعضی مهارت‌ها نیاز نداشته باشد اما با یادگیری دوره‌های آموزشی جدید در زمینه‌های دیگر، فرصت خود را برای رشد و ترفیع بالاتر می‌برید. هرچه توانایی‌های شما بیشتر باشد، روی شما بیشتر حساب می‌کنند.

– افراد موفق در برابر چالش‌ها جا نمی‌زنند. وقتی شرکت یا یکی از پروژه‌ها با بحران روبه‌رو می‌شود و البته کمی سختی و چالش پیش می‌آید، دواطلب بشوید، نهراسید، پا پیش بگذارید و اقدام کنید. شانه بالا انداختن و فرار کار ترسوهاست. پیروزی با تلاش و پشتکار به‌دست می‌آید.

– مدیران تفکری راهبردی دارند. آنها می‌دانند که باید چه کنند و برنامه‌ای مشخص برای اقدامات خود دارند. کارکنان عادی منتظر فرمان مقامات بالاتر می‌نشینند. شما باید به عنوان یک مدیر، دیگران را هدایت کنید و فراتر از نیازهای فعلی و حل مشکلات کنونی بیندیشید. کسانی که در محل کار موفق هستند تفکر راهبردی دارند و مثل مدیران می‌اندیشند.

مطالب مرتبط:
راههای موفقیت در کسب و کار

رازهایی برای موفقیت مدیران زن

بررسی موفقیت کارآفرینان جوان

نکاتی برای رسیدن به موفقیت

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.