زنان روزگار قاجار به روایت زنان فرنگی (قسمت هشتم)
در مطالب قبلی قسمت اول، قسمت دوم، قسمت سوم، قسمت چهارم، قسمت پنجم، قسمت ششم و قسمت هفتم زنان روزگار قاجار به روایت زنان فرنگی را خواندیم اکنون قسمت هشتم آن را ادامه می دهیم:
اتحاد میان دو طایفه با وجود «بی بی» همسر اصلی خان
«…تعداد زنهای اندرون به شانزده نفر میرسید؛ معمولاً رؤسای طوایف با زنان متعددی ازدواج میکنند و تا آنجایی که استطاعت مالیشان اجازه دهد تعدادی همسر در خانه نگهداری میکنند. زنها تقریباً تمام کارهای خانه را انجام میدهند. شنیدم بعضی از مردان دو، سه و حتی چهار همسر اختیار کردهاند. تعداد زوجات خان هر چه بیشتر باشد به قدر اعتبارش میافزاید چرا که داشتن همسر بیشتر، طبعاً پسران و دختران زیادتری خواهند داشت….» ردپای زنان در نوشتههای «ایزابلا بیشوپ» جهانگردی که خود یک زن بود را میتوان بیشتر در تعاریف این بانوی فرنگی از زنان اندرونی خانهای بختیاری و شرح ملاقاتهایی که با آنان داشته است، یافت.
توجه سیاحان به چندهمسرگزینی
بیشتر سیاحان و اروپاییهایی که از دوره صفویه و قاجار از ایران به هر دلیلی بازدید کرده و از نزدیک با خانوادهای ایرانی رفت و آمد داشتند شاهد تعدد زوجات و حضور چندین زن در خانه یک مرد ایرانی بودهاند و در نوشتههای خود به آن اشاره کردهاند. «ایزابلا بیشوپ» نیز در بخشهایی از یادداشتهای خود از چند همسرگزینی مردان بختیاری و چادرنشین، نوشته است و گاهی به نقد آن پرداخته که این نوع روش در همسرداری کار نادرستی بوده است.
شاهدی بر تعدد زوجات مردان
این بانوی فرنگی از همان روزهای اول سفر خود که از تهران آغاز شد شاهد زنانی بود که در اندرونی شاه ایران، ناصرالدین شاه، در کنار هم و به اجبار در حرمسرا زندگی میکردند. وی در ادامه سفر خود نیز به هر نقطهای از جمله محدوده جغرافیایی ایلات و بختیاریها میرسید ردپای سنت تعدد زوجات را از نزدیک مشاهده و از چگونگی وضعیت زندگی این زنان در سفرنامهاش روایت کرده است که چطور آنان در چنین شرایطی که هوو و رقیب هم بودند کنار هم زندگی میکردند.
انتخاب زن، برای شوهرش
در مقاله « نقش و جایگاه زن در ایل بختیاری در دوره قاجار از دیدگاه سیاحان اروپایی» آمده است: «چندهمسری در بین ایلات، بیش از دیگر اقوام ایرانی رواج دارد. این مسأله به شکلهای مختلفی توجه سیاحان را جلب کرده است. چندهمسرگزینی در کشورهای مسلمان، مسألهای بغرنج نیست و از لحاظ شرعی تا چهار همسر اختیارکردن مشکلی ندارد. در ایل بختیاری، چندهمسری آنقدر معمول بود که خود زن برای مردش همسری انتخاب میکرد….»
«خانم دکتر» در میان بختیاریها
در میان جهانگردانی که به ایران سفر کردهاند «الیزابت مکبن روز» یکی از زنان اسکاتلندی است که در دوران مشروطه به ایران آمده و مدتی را بهعنوان پزشک در میان مردم بختیاری زندگی کرد. آنطورکه روایت شده است خانم مکبن پس از فراغت از تحصیل در رشته پزشکی برای مدتی در لندن مشغول به کار میشود. تا اینکه در سال ۱۹۰۸ به یک آگهی با عنوان« یک خانم دکتر برای (کار) در شرق نیازمندیم» جواب داده و بهعنوان دستیار یک پزشک ارمنی به ایران میآید.
علل چندهمسری از نگاه «الیزابت»
الیزابت همراه آن پزشک ارمنی به میان ایل بختیاری آمده و مدتها در کنار آنان زندگی میکند. در مقاله «نقش و جایگاه زن در ایل بختیاری در دوره قاجار از دیدگاه سیاحان اروپایی» آمده است «مکبن روز» به چندهمسرگزینی بهطور خاص توجه کرده و آن را با قانون تکهمسری غرب مقایسه کرده است. جالب است بدانیم که این زن چند علل چندهمسری در ایران را اینطور میداند:«… زنان در حال حاضر، در اواخر دوره قاجار، مستقلاً قادر به اداره زندگی و تأمین معیشت خود نیستند، تعداد مردان به علت شرکت در جنگها یا به عللی دیگر، به مراتب کمتر از زنان است، درحقیقت عرفِ تعدد زوجات یا چندهمسرگزینی، زنها را از قحطی و گرسنگی و از همه مهمتر از ورود به منجلاب فساد و انحراف بازمیدارد….»
خواستگاری برای شوهر
خانم مکبن در نوشتههای خود درباره چندهمسرگزینی در میان ایل بختیاری و اهمیت آن مینویسد: «بزرگترین ابراز محبت یک بیبی (لقب زنان طبقه اشرافی بختیاری) به خانمی آن است که وی را برای شوهرش خواستگاری کند.» به نظر این پزشک اسکاتلندی، در کشورهای مسلمان اطفال نامشروع دیده نمیشود و در بختیاری تمام فرزندان یک شخص، چه از بیبی و چه از کنیز متولد شده باشند از نظر حقوق و مزایا یکسانند و هیچ فرقی بین آنها وجود ندارد.
تعداد زنان و اعتبار یک مرد
همانطور که در ابتدای گزارش هم اشاره شده به نظر ایزابلا بیشوپ هم تعدد زوجات نشان از اعتبار و جایگاه خان داشته است و هر چه تعداد زنان بیشتر بود بر اعتبار یک مرد بختیاری افزوده میشد چرا که در پی آن تعداد فرزندان بیشتر میشد. قابل تأمل است که آن پزشک اسکاتلندی با اینکه خودش یک زن بوده است، با قانون چندهمسرگزینی بهگونهای در آن شرایط موافق است؛ چرا که قانون تکهمسری را موجب فساد و انحراف و تأمین نشدن بهداشت و مراقبت از فرزندان غیرمشروع میداند.
«بیبی» همسر اصلی خان بختیای
بنا بر آن مقاله که از اسناد قابل ارزشی بهره برده است: «… یک خان دارای همسرانی با پایگاههای مختلف اجتماعی بود. همسر اصلی او یک بیبی یا دختر یک خان بود که سبب اتحاد میان دو طایفه میشد. ارزش ویژه اینگونه ازدواجها، در آن بود که نه تنها زنان نفوذ بسیاری بر شوهران و پسران، بلکه بر پدران و برادران خود نیز داشتند و از دشمنیهای بسیار جلوگیری میکردند. به همین علت فتحعلیشاه و دیگر پادشاهان قاجار، با دختران خوانین ایلات و عشایر ازدواج میکردند تا آن خوانین را کمی تحت کنترل بگیرند….»
حسادت و خصومت در اندرونی خان
ایزابلا در این میان، فضای اندرونی یک خان را به علت حسادت و خصومت بین زنها، چندان سالم و خالی از دسیسه نمیدانست و در یادداشتهای خود آورده است: «فضای اندرون یک خان چندان سالم و خالی از دسیسه نیست و همیشه یک دوئیت و حسادت، بین خانمها به چشم میخورد. آنها اغلب، به طلسم و جادو متوسل میشوند تا محبت همسر را به خود جلب کنند….».خانم مکبن هم درباره یکی از نتایج منفی چندهمسرگزینی مینویسد:«چندهمسرگزینی بندرت علاقه و تعلق خاطر شدیدی بین زن و شوهر بهوجود میآورد.»
استقبال زنان «یحیی خان» در قلعه
زمانی که ایزابلا در ادامه سفر خود به قلعه متعلق به «یحیی خان» یکی از خانهای بختیاری میرسد از نزدیک با خود خان و زنان وی ملاقات میکند:«… هنگامی که وارد دروازه قلعه شدم تعداد زیادی از خانمها به پیشوازم شتافتند و مرا از میان دهلیز تاریکی به تالار بزرگی مشرف به یک تپه مشجر که پوشیده از درختان توت، انار و سایر رستنیهای دیگر بود، هدایت کردند….این سالن با قالیهای متعددی مفروش شده و دو عدد نیمکت چوبی که با گلیمهای رنگی محلی روکش شده، در یک گوشه تالار گذاشته بودند….»
هدیه «ایزابلا» برای سوگلی
ایزابلا بیشوپ فرصتهای مناسبی برای شناختن زنان ایل و بختیاریها از نزدیک داشت، چون در ملاقاتهایی که با زنان خانهای مناطق مختلف داشت با آنها به صحبت و گفتوگو نشسته و با حال و هوای آنها آشنا میشد. حتی در بعضی از این دیدارها این بانوی فرنگی برای زن اصلی خان، هدیهای هم میبرد، نمونه آن هدیهای بود که برای سوگلی یحیی خان میبرد:«…هدیهای برای سوگلی خان همراه داشتم. چشمهای حریصانه تمام شانزده خانمی که در آنجا حضور داشتند به جعبه هدیه دوخته شده بود….»
فضایی پر از توطئه و دسیسه
نکاتی که این جهانگرد بریتانیایی در میان نوشتههای خود به آن اشاره میکند قابل تأمل است. وی درباره اندرونی یحیی خان مینویسد:«…تعداد زیادی زن و کودک در سالن اجتماع کرده بودند که ظاهراً همه از یکدیگر نفرت داشتند. من برای یحیی خان بسیار متأثر شدم که چگونه در این فضای پر از توطئه و دسیسه و ناسالم و در میان زنانی که اغلب شوهرشان در خانه نیست و با بچههایی فاقد آموزش و پرورش هستند، زندگی میکند….»
همسر مورد علاقه خان روی کرسی
بعد از آنکه ایزابلا به دعوت یحیی خان به دیدار وی و اهل خانهاش میرود، همسر مورد علاقه خان را میبیند که روی یکی از کرسیها نشسته که با اشاره پدر این زن، ایزابلا هدیهای که همراه داشت به آن زن میدهد. یحیی خان مردی میانسال و بلند قامت رئیس طایفه فولادوند بوده که در حدود هزار خانوار در آن زمان جمعیت داشته است اما به گفته خانم بیشوپ این خان مایل بوده است تا نفوذ خود را تا قلمرو دیگر طوایف نیز گسترش دهد.
نبود تمایل «ایزابلا» به پاسخ دادن
صحبتهایی که بین این بانوی فرنگی و خان فولادوند رد و بدل میشود بیشتر مربوط به مسائل سیاسی و وضعیت کشور در آن زمان است. سؤالهایی که خان از ایزابلا میپرسد جالب است: «…آیا شما فکر میکنید بعد از مرگ ناصرالدین شاه انگلیسیها جنوب غربی ایران را اشغال میکنند؟ کدام یک از دو نیروی روس و انگلیس قویتر هستند؟ چرا انگلستان افغانستان را تصرف نمیکند؟…» این سؤالات را چندینبار خان از ایزابلا میپرسد که وی بهدلیل تمایل نداشتنش به پاسخ دادن، جواب نداده و به قول خودش مایل نبوده است در آن شرکت کند.
شکایت خان از افزایش مالیاتها
خان فولادوند هم مانند دیگر خانهای منطقه بختیاری از افزایش مالیاتها و ظلم و ستم عمال دولتی گله میکند که در آن سال مأموران، مالیاتی دو برابر خراجی که امینالسلطان (صدراعظم) برای قلمرو آنان تعیین کرده بود از آنها دریافت میکنند. به صورتی بنا به محاسبات این بانوی جهانگرد هر خانوار در آن زمان مبلغی حدود دو تومان سالانه مالیات پرداخت میکردند اما مأموران مالیاتی که معمولاً از اصفهان و تهران به این منطقه اعزام میشدند در حدود بیست تا چهل و گاهی هم شصت درصد اضافه از بدهکاران دریافت میکردند.
خوشحالی از پوشیدن لباسهای منچستر
از آنجا که ایزابلا تمایلی به ادامه چنین بحثهایی با خان نداشت با زیرکی تمام بحث را به سمت موضوعاتی میبرد که مورد علاقه خانمهای حاضر در آن جلسه هم بود:«… به خان گفتم چقدر خوشحالم که میبینم تمام مردمش به پارچههای کتانی آبی رنگ ساخت کارخانجات منچستر ملبس هستند؛ در صورتی که در انگلستان نه کشت پنبهای وجود دارد و نه بوته نیلی در آنجا پرورش داده میشود. همچنین یادآور شدم کارگرانی که در کارخانجات انگلستان به کار اشتغال دارند به اندازه تمام مردم ایراناند….»
تعجب «ایزالا» از صادرات فرش
یکی از نکات مهمی که خانم بیشوپ درباره طایفه فولادوند در نوشتههای خود آورده است و حتی باعث تعجب خود این زن هم میشود صادر کردن فرش و خورجین در کنار اشتغال مردم، در این منطقه به کشت و برداشت غلات است. یحیی خان به این بانو میگوید که طایفهاش بیش از احتیاج سالانه خود گندم و غلات تولید میکنند و سالانه در حدود هزار تومان نیز فرش به مناطق دیگر صادر میکنند.
دوختن لباسها توسط زنان ایلاتی
ایزابلا بعد از آنکه به داد و ستد گسترده مردم کوچنشین اشاره میکند در نهایت مینویسد:«…مطمئناً زنها مجبورند بیش از حد به کار و فعالیت بپردازند. آنان در سپیده دم از خواب برمیخیزند و در تمام روز به بافندگی اشتغال دارند و شبها هم کرهای را که از دوغ جدا کردهاند در دیگهای بزرگی میجوشانند و به روغن تبدیل میکنند. غیر از عبا، نمد که به وسیله نمدمالان تهیه و در اختیار مردان گذاشته میشود، زنها تمام لباسهای خود و شوهران و بچههایشان را میدوزند….»
علاقه به سوزن، قیچی، نخ و انگشتانه
به گفته خانم بیشوپ وظیفه زنان بختیاری به این کارها ختم نمیشد، بلکه زنها در بالا بردن چادرها و بارکردن و خالی کردن اثاثیه و مواظبت از گله و رمهها و سایر کارهای خانه با شوهران خود همراهی بسیاری میکنند. در میان این جملات که ایزابلا درباره زنان بختیاری مینویسد به نکته جالبی اشاره میکند:…(زنان) به بعضی از اشیای ساخت انگلستان از قبیل سوزن، نخ فرنگی و انگشتانه و قیچی که بهعنوان هدیه به آنان داده میشود علاقه نشان میدهند….»
ترک قلمرو بختیاریها
این جهانگرد زن بریتانیایی با ورود به محدوده طایفه فولادوند روزهای پایانی خود را در منطقه وسیع و تاریخی بختیاریها میگذراند، چرا که بعد از حرکت جهت ادامه سفر وارد قلمرو لُر کوچک – خرم آباد – میشود. خانم بیشوپ بعد از پایان ملاقات با یحیی خان و اهل حرمش شبانه تصمیم میگیرند به راه خود ادامه دهند اما خان به آنان هشدار میدهد که صلاح نیست شبانه حرکت کنند به همین دلیل آنها با همراهی اسکورتی جدید و خریدن چند رأس گوسفند برای تأمین گوشت خوراکی از یحیی خان صبح زود به سمت منطقه خرم آباد حرکت میکنند.
ادامه دارد…
زنان روزگار قاجار به روایت زنان فرنگی (قسمت نهم)
زنان روزگار قاجار به روایت زنان فرنگی (قسمت دهم)
زنان روزگار قاجار به روایت زنان فرنگی (قسمت یازدهم)
منبع: مجله ایران بانو