با تو لحظه‌هام پر از نور شعری از رسول یونان

رسول یونان شاعر ایرانی تبار آذربایجانی ایرانی است که از او تاکنون چند دفتر شعر به چاپ رسیده‌ است. گزیده‌ای از دو دفتر شعر رسول یونان با عنوان «رودی که از تابلوهای نقاشی می‌گذشت» توسط واهه آرمن به زبان ارمنی ترجمه شده و در تهران به چاپ رسیده‌است.

با تو لحظه هام پر از نور
بی تو تاریکه و سرده
مثل خورشید حضورت
دنیا دور تو می گرده!

گلای سرخ تو باغچه
همشون ارزونی تو
منو از خودم گرفته
عشق آسمونی تو

همه ی ترسم از اینه
تو رو از دست بدم آخر
نباید عقربه ها رو
بزارم برن جلوتر

کاشکی خیلی پیش از این ها
عشق من! تو را می دیدم
آخه من تو شهر چشمات
به خود خودم رسیدم

اومدی با ترن صبح
از یه شهر دور و بی نام
تو یه تعبیر قشنگی
واسه تموم خوابام!

مثل خواب معبدی دور
که پر از راز و نیازه
پرم از محبت تو
پرم از یه عشق تازه …

اشعار دیگری از رسول یونان:
دلم برای تو تنگ شده است شعری از رسول یونان

من همان سربازم؛ شعری از رسول یونان

انسان ها شبیه هم عمر نمی کنند؛ شعری از رسول یونان

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.